«شرق» چشمانداز بازار سرمایه را بررسی میکند
بورس بیم و امید
بازار سرمایه در سال ۱۴۰۲ با ریسکهای عدیدهای ازجمله قیمتگذاری دستوری، نرخ خوراک پتروشیمیها و شکاف قیمتی در بازار ارز مواجه بوده است. علاوه بر این موارد باید به ریسکهای بنیادین دیگری که ناشی از نارساییهای اساسی اقتصاد هستند نیز اشاره کرد که بهطور کلی بازار سهام را دچار مشکل کرده است.
سهند اینانلو: بازار سرمایه در سال ۱۴۰۲ با ریسکهای عدیدهای ازجمله قیمتگذاری دستوری، نرخ خوراک پتروشیمیها و شکاف قیمتی در بازار ارز مواجه بوده است. علاوه بر این موارد باید به ریسکهای بنیادین دیگری که ناشی از نارساییهای اساسی اقتصاد هستند نیز اشاره کرد که بهطور کلی بازار سهام را دچار مشکل کرده است. از همین رو سهامداران همواره در پی تحلیلی معقول هستند تا چشمانداز نسبتا دقیقی برای آینده فعالیت خود در بورس ترسیم کنند. برای ارائه چشمانداز دقیقی از آینده بازار سرمایه باید به وضعیت کنونی بورس و ریسکهای موجود در دایره سهامداری پرداخت.
بورس از تورم عقب است
همانطورکه گفته شد، بازار سهام در ایران با موانع زیادی برای رشد مواجه بوده که باعث نگرانی سهامداران نسبت به آینده بورس شده است. برای درک بهتر وضعیت بازار لازم است ابعاد مختلف صحنه جاری در بورس تهران را بررسی کرد. ابتدا باید متوجه شکاف موجود بین تابلوهای بورس با نرخ تورم در کشور شد. سپس لازم است به ریسکهایی که ناشی از سیاستگذاری نادرست دولتها در حوزه اقتصاد است، پرداخته شود تا در نهایت بتوان تصویر درستی از فردای بازار سرمایه در ایران ترسیم کرد. اعداد و ارقام موجود حاکی از آن است که بازار سهام بهشدت از تورم عقب مانده و در رقابت با بازارهای موازی تا حدودی جامانده است. مقایسه تورم نقطه به نقطه با بازدهی بورس در سالهای اخیر نشانگر وجود شکافی عمیق بین این دو فاکتور است. شاخصها حاکی از جاماندگی بورس از تورم در سه سال اخیر دارد که این روند از فروردین ۱۴۰۱ تا به امروز شدت بیسابقهای یافته است. این در حالی است که متخصصان بازار سهام معتقدند بین جهشهای تورمی و رشدهای شارپ و ناگهانی بورس رابطه مستقیمی وجود دارد، اما با توجه به جهش تورم در بازه زمانی ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲ نهتنها بازار سرمایه نتوانسته خود را متناسب با رشد تورم بالا بکشد، بلکه عقبگردی عجیب و تاریخی را به ثبت رسانده است. به عبارتی میتوان گفت در سه سال گذشته رابطه معناداری میان افزایش نرخ تورم با سبزشدن تابلوهای بورس تهران برقرار نبوده است.
درحالحاضر هم کارشناسان معتقدند اگر قرار بود بازار متناسب با وضعیت اقتصادی کشور رشد کند، باید شاهد تثبیت شاخص کل بورس تهران در محدوده سهمیلیونو ۲۰۰ هزار واحدی میبودیم. این در حالی است که شاخص کل این روزها در تکاپوی خروج از محدوده خطر و اجتناب از سقوط به کانال یک میلیون واحدی است.هرچند بازار در اواخر تابستان امسال نشانههایی از تلاش برای حرکت به سمت رشدهای شارپ را به نمایش گذاشت، اما آغاز جنگ غزه در روز ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲ ورق را برای سهامداران برگرداند و بازار در بیم گسترش تنشها در منطقه روند نزولی را در پیش گرفت. البته این افت شاخص با توجه به مواضع اخیر سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان متوقف شد، اما روند رو به رشد شاخص را که در شهریور و مهر امسال آغاز شده بود، به میزان درخور توجهی کور کرد. بااینحال، باید توجه داشت که تورم به مسیر خود ادامه داده و همین امر حاکی از عمیقترشدن شکاف میان تورم و بورس تهران در یک ماه اخیر است.
جهش دلار، افت بورس
یکی دیگر از فاکتورهایی که در تحلیل وضعیت بورس مورد توجه سهامداران و کارشناسان قرار میگیرد، نرخ ارز است. معمولا گفته میشود ارتباط مستقیمی بین رشد قیمت دلار و رشد شاخصهای بورسی وجود دارد. پایش روند تحولات بازار سهام در سالهای گذشته نیز مهر تأییدی بر این گزاره میزند، اما در یک ماه گذشته و پس از تنشهای اخیر، سرمایهگذاران شاهد ارتباطی عکس آنچه گفته شد در بازارهای داخل کشور هستند. با وجود اینکه قیمت دلار در بازار آزاد در یک ماه اخیر در مقاطعی رشدی حدود ۱۰درصدی را نیز به ثبت رسانده بود، اما در روزهای گذشته روند نزولی را در پیش گرفته است. این اتفاق که ناشی از آسودگی خاطر بازار از عدم گسترش تنش در منطقه بوده، باعث شده است بازار سهام نیز برخلاف تصورات روند رو به رشد نسبی را تجربه کند؛ به نحوی که شاخص کل نیز که محدوده دو میلیون واحدی را از دست داده بود، بار دیگر موفق به پسگرفتن کانال حیاتی دو میلیون واحدی شد. از همین رو تحلیلگران با تأکید بر ترس بازار از گسترش تنش، دلیل افت شاخص بورس با وجود رشد نرخ دلار را اهمیت فاکتور «امنیت» برای سرمایهگذاران قلمداد میکنند.
پای قیمتگذاری دستوری روی گلوی بورس
همانطورکه گفته شد، رکود حاکم بر بازار سهام ناشی از وجود ریسکهای عدیدهای است که در بستر اقتصاد ایران جا خوش کردهاند. از مهمترین این ریسکها، قیمتگذاری دستوری در حوزههای مختلف مدیریتی اقتصاد است. بورس نیز که ماهیتا با هر نوع دستور و مداخله دولت در اقتصاد تعارض دارد، از رویکرد دولتها مبنی بر قیمتگذاری متحمل آسیبهایی جدی میشود. یکی از نمونههای اخیر این سیاست، تعیین نرخ خوراک پتروشیمیها توسط دولت ابراهیم رئیسی بود. فعالان بورس تهران هیچگاه روز ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ را از خاطر نمیبرند؛ چراکه افتی حدود صد هزار واحدی باعث بازشدن درهای فاز شرایط نامناسب جدیدی به روی بازار شد. شرایطی که تا شهریور گذشته که دولت سیزدهم از تصمیمش عقبنشینی کرد، دامن بورس را رها نکرده بود. به عبارتی میتوان گفت سهامداران امروز میراثدار رویکرد نادرست و غیراصولی دولت در حوزه اقتصاد هستند که باعث رخوت در بازار شده است.
تابلوها سبز میشوند؟
به باور تحلیلگران بازار سرمایه، بورس تهران امروز استعداد کمنظیری برای رشدهای درخور توجه شاخصهای بازار دارد. از طرفی شکاف عمیق بین تورم و تابلوهای بورس و از طرف دیگر رهاشدن نسبی و هرچند محدود قیمت ارز میتوانند جرقهای برای رشد بازار باشند. رفع خطر گسترش تنش در منطقه هم عاملی است که نباید از نظرها دور بماند؛ چراکه فاکتورهایی از این قبیل همانطور که میتوانند بازار را دچار شوک منفی کنند، ممکن است زمینهساز تزریق خونی تازه به رگهای بورس شوند.
بنابراین میتوان مدعی شد که شاخص بورس تهران به صورت بنیادین مستعد رشدی حدود ۳۰درصدی در ماهها و هفتههای باقیمانده از سال ۱۴۰۲ است. بااینحال، نباید از وجود ریسکهای فصلی مانند قطعی گاز و حتی برق صنایع به دلیل کمبود گاز خانگی نیز غافل شد.
از طرفی دولت ثابت کرده در زمینه اتخاذ تصمیمات ناگهانی در حوزه مدیریت اقتصاد استعداد خاصی دارد. عاملی که بهمثابه سمی مهلک برای بازار عمل کرده و میتواند تمام فاکتورهای مثبتی را که به آنها اشاره شد، خنثی کند.
خاطره تلخ هفتههای ابتدایی سال جاری هنوز هم در اذهان سرمایهگذاران بورسی زنده است. درست در روزهایی که بازار روند رو به رشد کمسابقهای را تجربه میکرد، یک تصمیم غلط و نابجا از سوی دولت همه معادلات را برهم زد و شاخصهای بورسی وارد فاز نزولی شدند. اما روی هم رفته اگر فرض را بر عدم مداخله دولت در حوزه اقتصاد بگذاریم، انتظار میرود کام سهامداران در زمستان ۱۴۰۲ تا حدودی شیرین شده و تلخکامیهای اخیر جبران شود.