بالارفتن از دیوار عادل
دوازدهمین دوره انتخابات مجلس در شرایطی قرار است فردا برگزار شود که دوباره، مطابق با دورههای پیشین، پای حمایت افراد مطرح و محبوب از کاندیداها به میان آمده و طبق یکی، دو بار قبلی، چنین حمایتهایی تکذیب شده است.
دوازدهمین دوره انتخابات مجلس در شرایطی قرار است فردا برگزار شود که دوباره، مطابق با دورههای پیشین، پای حمایت افراد مطرح و محبوب از کاندیداها به میان آمده و طبق یکی، دو بار قبلی، چنین حمایتهایی تکذیب شده است. مورد مشخصی که در 24 ساعت گذشته رخ داده و با واکنشهایی نیز همراه شده، مربوط به انتشار ویدئویی از علیاصغر پورمحمدی، کاندیدای انتخابات این دوره مجلس است. کمپین او ویدئویی را بازنشر دادند که در آن عادل فردوسیپور، مشغول تعریف و تمجید از پورمحمدی است. ویدئوی منتشرشده مربوط به زمان جوانیهای عادل فردوسیپور است که روزگار همکاری این دو نفر در شبکه سه را بازتاب میدهد. عادل در بخشی از این ویدئو از حمایتهای پورمحمدی تشکر کرده و در جایی دیگر در برنامه 90 هم از حمایتهای این چهره از به تصویر درآمدن ورزش در قاب سیما قدردانی کرده است. انتشار این ویدئو در فاصله چند ساعت مانده به برگزاری انتخابات، چنین فضایی را ترسیم کرد که عادل فردوسیپور از کاندیداتوری پورمحمدی حمایت کرده است؛ موضوعی که خیلی سریع با واکنش صفحه اینستاگرامی عادل فردوسیپور مواجه شد و در یک استوری به نقل از خود عادل به آن واکنش نشان داده شد. در این استوری چنین آمده است: «هرگونه استفاده از صدا و تصویر اینجانب در تبلیغات انتخاباتی، غیراخلاقی و بدون رضایت من است». مشخصا عادل، کاندیدای مدنظر را به کاری غیراخلاقی متهم کرده که بدون رضایتش، ویدئویی را که مربوط به سالها قبل است، به بهانه انتخابات این دوره بازنشر کرده است. فارغ از قضاوتهای درست و نادرستی که میتوان درباره این اتفاق داشت، این سؤال کلی مطرح میشود که چطور «عادل فردوسیپور»ها در زمان برگزاری انتخابات، چه انتخابات مجلس و چه ریاستجمهوری، عزیز میشوند؟ واضح است که محبوبیت عادل و امثال او نزد مردم، دلیل مشخصی دارد؛ ولی اینکه چهرههای سیاسی یکباره «عادلدوست» میشوند، از آن تغییرات ناگهانی است که نمیتوان آن را غیرتعمدی توصیف کرد. عادل فردوسیپور محبوبترین مجری-گزارشگر دو دهه اخیر تلویزیون، با بیمهری هرچه تمامتر از برنامهای که دوست داشته، کنار گذاشته شده و حتی با ممنوعیتهای زیادی روبهرو شده است. او چندین بار حتی مجوز فعالیت در فضای «ویاودی»های خانگی را هم به دست نیاورد و با کارشکنی، مانع از فعالیت او بر بستر اینترنت شدند. چطور در این بازه که حالا زمانش هم طولانی است، چهرههای سیاسی برای رفع مشکل عادل فردوسیپور و چهرههای محبوبی نظیر او کاری از پیش نبرده، اما چند روز مانده به انتخابات، یکباره بسیاری یادشان میافتد فردوسیپوری هم وجود دارد و میتوان از محبوبیتش استفاده کرد. البته اگر اسمش را بتوان گذاشت استفادهکردن.
به هر روی، این اولین بار نیست که عادل فردوسیپور در فضای انتخابات قرار میگیرد و اسمش گوشه و کناری شنیده میشود. پیشتر حتی کار به جایی رسیده بود که تعداد زیادی از نمایندگان مجلس شخصا و تعدادی از طریق واسطه به عادل فردوسیپور پیام داده بودند که از آنها حمایت کند و در عوض آنها هم تلاش میکنند مشکلات پیشآمده را برطرف کنند. این موضوع در انتخابات ریاستجمهوری کلا فاز عجیبتری داشت. اکثریت کاندیداهای ریاستجمهوری به عادل فردوسیپور پیشنهاد داده بودند از آنها حمایت کند و در عوض در صورت رأیآوردن، عادل را بهعنوان وزیر معرفی خواهند کرد! در اتفاقی دیگر، جناحهای مختلف هم پیشتر از عادل فردوسیپور خواسته بودند وارد ائتلاف آنها شود و حتی پیشنهاد داده بودند اسم فردوسیپور بهعنوان سرلیست منتشر شود. درست است که تعدادی از این پیشنهادها جذاب به نظر میرسد، ولی تا به الان، واکنش فردوسیپور یک «نه» محترمانه بوده است. او حتی در روزهای انتخابات ریاستجمهوری دوره پیشین هم دوباره نقل محافل شد که واکنشی مشابه همین روزها داشت. ماجرا مربوط به مناظره انتخاباتی عبدالناصر همتی بود که بهوضوح از این گفت که علی دایی و عادل فردوسیپور را کنار خودش دارد. فردای روز مناظره، هر دو نفر، یعنی عادل فردوسیپور و علی دایی، چنین موضوعی را تکذیب کردند. عادل همان روز گفت: «همانطور که قبلا هم گفته بودم، از هیچیک از نامزدهای محترم ریاستجمهوری حمایت نکرده و نمیکنم و هیچ وعده و پستی را هم نمیپذیرم». حالا مسئله این نیست که توافقکردن یا توافقنکردن عادل فردوسیپور این روزها داستان اصلی باشد، بلکه موضوع این است که چطور چنین چهرههای محبوبی وقتی با چالشهای مختلفی در سالهای اخیر مواجه شده، کسی برای رفع معضلات بهوجودآمده پیشگام نشده، اما به محض آنکه خبری از انتخابات میشود، دوباره عدهای آستین بالا میزنند تا خودشان را در تیم افرادی مثل علی دایی یا عادل جا بزنند؟