همیاریهای معلمانه
کتابی با عنوان «اتحادیه معلمان در آموزش عمومی» به قلم و پژوهش «نینا بسیا» که نگارنده در حال برگرداندن آن به فارسی است، یکی از رازهای ماندگاری و اثرگذاری اتحادیههای معلمان در جامعههای امروزی را جامعهگرایی، یعنی نزدیکشدن به کنشهایی سرراست با گرفتاریهای روزمره شهروندان بهویژه در بخش آموزش عمومی، میداند و تأکید میکند که چنین رویکردی میتواند به نزدیکی اتحادیهها با مردم و درک مشترک از خواستههای دو سوی این داستان بینجامد و به پیشبرد هدفهای اتحادیهها نیز یاری رساند. گرچه پیش از سفارشهای نویسنده این کتاب و شاید به دلیل ذات انسانی، کنشهای مدنی و از آن میان کنشهای صنفی-آموزشی اتحادیهها، این رویکرد در بسیاری از نهادهای مدنی جهانی وجود داشته است و البته در جایی بروز بیشتر و در جایی پنهانتر بودهاند.
کتابی با عنوان «اتحادیه معلمان در آموزش عمومی» به قلم و پژوهش «نینا بسیا» که نگارنده در حال برگرداندن آن به فارسی است، یکی از رازهای ماندگاری و اثرگذاری اتحادیههای معلمان در جامعههای امروزی را جامعهگرایی، یعنی نزدیکشدن به کنشهایی سرراست با گرفتاریهای روزمره شهروندان بهویژه در بخش آموزش عمومی، میداند و تأکید میکند که چنین رویکردی میتواند به نزدیکی اتحادیهها با مردم و درک مشترک از خواستههای دو سوی این داستان بینجامد و به پیشبرد هدفهای اتحادیهها نیز یاری رساند. گرچه پیش از سفارشهای نویسنده این کتاب و شاید به دلیل ذات انسانی، کنشهای مدنی و از آن میان کنشهای صنفی-آموزشی اتحادیهها، این رویکرد در بسیاری از نهادهای مدنی جهانی وجود داشته است و البته در جایی بروز بیشتر و در جایی پنهانتر بودهاند.
کانونها و انجمنهای صنفی معلمان ایران نیز در این زمینه از همکاران خود در سراسر جهان عقب نمانده و چهبسا پیشتر از بسیاری از آنها، با ورود به پشتیبانی از آموزش رایگان، رویارویی با پولیسازی در آموزش، کمک به برپایی مدرسههای روستایی در مناطق نابرخوردار، تهیه نوشتافزار، کتاب و حتی وعدههای غذایی برای دانشآموزان همین مناطق و... توانستند بخشی از تعهد خود نسبت به جامعه را ادا کنند.
جدا از رویکردهای کلی نهادهای صنفی-مدنی معلمان به کنشهای انسانی در گستره آموزشی، آنها در یک دهه گذشته در رویدادهای آسیبزایی مانند سیل و زلزله، از آذربایجان، کرمانشاه و لرستان گرفته تا سیستانوبلوچستان، همواره از پیشگامان همیاری به مردم آسیبدیده بودهاند. نمونه واپسین آن، همیاری ارزشمند کانون صنفی معلمان ایران (تهران) در سیل هفته پیش سیستانوبلوچستان است. پس از این رویداد تلخ، کانون بهسرعت کارگروهی برای همیاری تعیین کرد و گامهای نخست برنامهریزی و هدفگذاری را با تکیه بر تجربههای گذشته برداشت و فراخوانی سراسری از سوی این نهاد در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی منتشر کرد. شگفتآور آنکه با همه گرفتاریهای اقتصادی جامعه، در روزهای نخست انتشار این فراخوان، نزدیک 600 میلیون تومان گردآوری شد و برای هزینهکرد در مناطق آسیبدیده به اطلاع همکاران بومی منطقه رسید. یکی از ویژگیهای کارزارهای همیاری کانونهای صنفی، شفافیت و گزارشهای روزانه و اعلام و انتشار لحظهای موجودی حسابهای همیاری است؛ بهگونهای که کمتر گمانی برای یاریکنندگان باقی نماند.
گرچه فراخوان همیاری همچنان در فضای مجازی میچرخد و به گردآوری کمکها میپردازد، اما همزمان همکاران کارزار در محل سیل به دنبال بهترین شیوه هزینهکرد هستند و با تلاش شبانهروزی به این کار مشغولاند.
اما نکته مهم در چنین کوششهای ارزشمندی، جایگاه اجتماعی فرهنگیان در جامعه ایران، گستردگی جغرافیایی آموزش و پرورش و وجود مدرسهها در دورترین مناطق کشور، اعتبار کانونها و انجمنهای صنفی سراسر کشور با تکیه بر سلامت و شفافیت در پیگیری خواستههای صنفی، آموزشی و مدنی معلمان و اعتماد فرهنگیان و غیرفرهنگیان برای سپردن کمکهای هرچند اندک خود به آنهاست. یادمان نرود که گاه این همیاری در حد 10، 20 هزار تومان است و صدها میلیون تومان همیاری برای چنین کمکهایی بهراستی شگفتآور و مایه سرافرازی فرهنگیان کشور است.
اما نکته واپسین آنکه گرچه چنین کارهایی وظیفه نهادهای رسمی و دولتی است، کمترین انتظار این است که ساختار رسمی آموزش و پرورش باید از این همیاریها پشتیبانی کرده و مسیر را برای چنین تلاشهایی باز و هموار کند. امید است که چنین کنشهای انسانیای از سوی دیگر نهادهای مدنی کشور نیز پیگیری شود تا اندکی از دردها و گرفتاریهای مردم آسیبدیده بکاهد و امیدی برای بازگشت به زندگی عادی این عزیزان بیافریند.