مسجد قیطریه؛ هنرمندی نجومی و سناریوی رسانهای
اینکه این حضرات در شهرداری بتوانند برای احداث مسجد، یعنی بنایی که قرنهاست مورد احترام همه مردم است، این همه مخالف دستوپا کنند، هنرمندی نجومی میخواهد. بعد از مخالفتهای اهالی محل، شهرداری در گام اول موفق شد طرفداران محیط زیست را در برابر خود بسیج کند، بعد کسانی که مسائل شهری را از منظر حق به شهر دنبال میکنند، بهعنوان مخالف وارد میدان شدند و درنهایت نیز به دلیل سوابق تاریخی و باستانی قیطریه، شهرداری موفق شد طرفداران میراث فرهنگی را هم در برابر خود بسیج کند.
علی اعطا- عضو هیئترئیسه و سخنگوی شورای پنجم پایتخت: اینکه این حضرات در شهرداری بتوانند برای احداث مسجد، یعنی بنایی که قرنهاست مورد احترام همه مردم است، این همه مخالف دستوپا کنند، هنرمندی نجومی میخواهد. بعد از مخالفتهای اهالی محل، شهرداری در گام اول موفق شد طرفداران محیط زیست را در برابر خود بسیج کند، بعد کسانی که مسائل شهری را از منظر حق به شهر دنبال میکنند، بهعنوان مخالف وارد میدان شدند و درنهایت نیز به دلیل سوابق تاریخی و باستانی قیطریه، شهرداری موفق شد طرفداران میراث فرهنگی را هم در برابر خود بسیج کند. تجربه نشان داده است وقتی این حجم از گروههای مدنی در حوزه شهر با موضوعی مخالفت میکنند، با توجه به اینکه این گروهها صدای بلند و رسانه دارند، میتوانند مردم را با خود همراه کنند. اما نکته دیگر این است که به گمان من، آقای زاکانی آن قدر هوشمندی سیاسی دارد که وقتی این حجم از مخالفت را در برابر خود میبیند، با این شدت پافشاری و لجاجت نکند که در برابر دوربین فلان خبرنگار بایستد و بگوید مسجد میسازیم، در همه پارکها هم میسازیم، خوبش را هم میسازیم (نقل به مضمون). اما این لجاجتها تا کجا ادامه پیدا کرد؟ تا جایی که خبری از سوی یاشار سلطانی منتشر شد که نشان میداد «خیر» موردنظر، مرحوم محتشمیپور بوده است و اکنون اقداماتی بر خلاف وصایای او، توسط وصی و در توافق با شهرداری در ساخت این مسجد درجریان است. اما پس از انتشار این خبر روشنگر از سوی یاشار سلطانی، در فضای رسانهای، ناگهان بر دو اسم آشنای «محتشمیپور» و «تاجزاده» تأکید شد. شما تصور کنید در شرایطی که برخی مقامات کارهای فرزندانشان را هم گردن نمیگیرند، چطور میشود در همان اوایل متن خبر، اسم تاجزاده به میان میآید که مثلا باجناقش یا خواهرخانمش که وصی پدرخانمش است، میخواهند این مسجد در این نقطه ساخته شود و بعد خانم فخرالسادات محتشمیپور، همسر آقای تاجزاده، مجبور به توضیح می شود که ما نه موافقیم و نه اساسا از ما کسب نظری شده است و موضوع اساسا به ما مربوط نمیشود. به عبارتی، ناگهان افکار عمومی به سمت خانم محتشمیپور و آقای تاجزاده هدایت میشود. بعدتر خبر میرسد که میراث فرهنگی استان تهران با احداث این مسجد مخالفت کرده است، پس احتمالا موضوع منتفی است. نکته اینجاست که در این دو، سه سال فعالیت این دوستان در شهرداری، به ذهن خطور نمیکرد اینقدر در برابر بحثهای کارشناسی میراث فرهنگی، خاضع و خاشع باشند؛ آنهم در موضوعی که تا این حد آن را حیثیتی کردهاند. من به اطلاعات پشت پرده دسترسی ندارم و طبیعی است که نمیتوانم تحلیل دقیقی ارائه کنم و آنچه میگویم بر اساس اطلاعاتی است که از رسانهها دریافت کردهام و به نظر آمده است این موضوع کمی بیش از یک مسئله شهری است و سناریویی به موازات آن در جریان است. به گمانم باید اندکی منتظر ماند و دید در روزهای آینده، چه اطلاعات تازهای منتشر میشود و موضوع چه ابعادی به خود میگیرد. برداشت من از مجموع وقایع این است که این احتمالا پایان ماجراست و احداث مسجد در این نقطه متوقف خواهد شد. نمیتوان با اطمینان چنین ادعا کرد اما این صرفا بر مبنای یک حس پنهان و برداشت شخصی است.