دور جدید دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق برگزار شد
رونمایی از سند همکاری مسعود رجوی با ساواک
دور جدید دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق و همچنین ماهیت این سازمان بهعنوان یک شخصیت حقوقی، دیروز سهشنبه ۴ اردیبهشت در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلاموالمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری و وزیری نماینده دادستان در مجتمع قضائی امام خمینی (ره) بهصورت علنی برگزار شد.
دور جدید دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق و همچنین ماهیت این سازمان بهعنوان یک شخصیت حقوقی، دیروز سهشنبه ۴ اردیبهشت در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلاموالمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری و وزیری نماینده دادستان در مجتمع قضائی امام خمینی (ره) بهصورت علنی برگزار شد. در ابتدای جلسه قاضی به وکیل برخی از شکات اجازه داد برای طرح شکایت در جایگاه مخصوص وکلا قرار بگیرد. او در میان سخنان خود به اسناد ساواک اشاره کرد و گفت: در اسناد ساواک اعلام شده که مسعود رجوی بعد از آنکه همرتبههای او در سازمان مجاهدین خلق اعدام شدند، از طرف شاه حکم عفو گرفت و همکاری خود با ساواک را آغاز کرد. این موضوع در یک نامه ارتشبد نصیری بهصراحت آمده است.
او ادامه داد: سؤال بیپاسخ از سوی اعضای گروک تروریستی منافقین این است چرا با وجود محکومیت مسعود رجوی به اعدام و با وجود اجرای حکم سایر اعضا، اما رجوی نهتنها اعدام نشد بلکه ریاست گروهک را بر عهده گرفت و بعدها مشخص شد که او در دادن اطلاعات سایر اعضا و لو دادن آنها به سازمان امنیت و اطلاعات کشور برآمده بود.
قاضی دهقانی پرسید: در چه سالی این اتفاق رخ داده است؟
وکیل گفت: در سال ۱۳۵۰ و در مستنداتی که از سال ۱۳۵۱ هست، درباره عفو مسعود رجوی اطلاعاتی وجود دارد. مکاتبات ساواک درباره مسعود رجوی به تاریخ فروردین سال ۱۳۵۱ وجود دارد. در ادامه این وکیل دادگستری از رئیس دادگاه خواست تا صفاالدین تبراییان مورخ و پژوهشگر تاریخی و علی اکرامی از اعضای سابق گروهک بهعنوان دو فرد مطلع از جنایات گروهک تروریستی منافقین اظهارات خود را بیان کنند.
قاضی دادگاه از وکیل پرسید: آیا این افراد میخواهند مستنداتی به دادگاه ارائه دهند؟
وکیل پاسخ داد: بله.
قاضی خطاب به وکیل پرونده گفت: مستشار دادگاه تقاضا دارد موضوع عفو بیشتر تبیین شود و توضیحات بیشتری داده شود. آیا حسب ادعای شما این فرد از عوامل ساواک است یا متهمی بوده که حکومت وقت وی را عفو کرده است؟
وکیل شکات گفت: طبق نامه ارتشبد نصیری، مسعود رجوی از عوامل اصلی و سرکردگان سازمان در دهه ۵۰ بوده است و به این واسطه در کنار سایر سرکردگان این سازمان محکومیت قطعی به اعدام دارند. طبق مکاتبات، رجوی یک استثنا و یک نورچشمی ساواک بوده و به رغم محکومیت قطعی اعدام، درخواست عفو و تخفیف مجازات برای وی داده شده است. وکیل ادامه داد: این موضوع که مجاهدین خلق از همکاران سازمان اطلاعات بودند، عبارت سادهای نیست؛ ساواک، مسعود رجوی را همکار سازمانی خود در بحبوحهای که سازمان مجاهدین خلق به عنوان یک گروه معاند پهلوی تحت تعقیب و رجوی در رأس این سازمان بوده، معرفی کرده است. قاضی گفت: یعنی شما معتقدید مسعود رجوی نفوذی سازمان اطلاعات بوده است؟
وکیل گفت: رژیم پهلوی در بازهای از زمان به این نتیجه میرسد که به جای اینکه سازمان مجاهدین خلق را مطلقا از بین ببرد، بهتر است که این سازمان را که با نگاه ایدئولوژیک ایجاد شده و همراهی جوانان جامعه را با خود دارد با خود همراه کرده و آن را ظرفیتی برای خود بداند تا بتواند در آن نفوذ کند. باید دید اینکه رویکرد آنها چه بود که تا به امروز مقابل ملت ایران ایستاده و جنایت میکنند و نه فقط حاکمیت را قبول ندارند، علیه مردم خود خیانت میکنند، این است که صرفا به دنبال قدرتطلبی و حاکمیت بوده یا نه دستپرورده رژیم پهلوی و (سیا) CIA آمریکا بودهاند که منجر به شهادت ۱۷ هزار نفر از مردم شریف و در نهایت خیانت به منافع کل ملت به جهت وابستگی آنها به سرویسهای بیگانه شدند.
در بخشی دیگر از دادگاه قاضی از وکیل پرسید آیا شما معتقدید که ایدئولوژی در سازمان برنامهریزی ساواک بوده است؟ ساواک چه نفعی از این موضوع میبرده است؟ وکیل شکات پرونده گفت: این مجموعه (مجاهدین خلق) با ایدئولوژی اسلامی تنها میتوانست در برابر طاغوت بایستد.
قاضی گفت: اما بسیاری دیگر از گروههای چپ هم مقابل پهلوی ایستاده بودند.
وکیل گفت: بله، اما ظاهر اسلامی آنها سبب جذب دانشجویان شد نه نگاه چپ آنها، چهبسا بعضی از افراد این نکته را هم داشتند، به همین دلیل است که آن را منافق میدانیم.
قاضی خطاب به وکیل گفت: پس شما معتقد هستید سازمان امنیت وقت دو نفر از اعضا را برای مدیریت سازمان مجاهدین، یکی را با نامهنگاری از اعدام و دیگری را از زندان رها کرده است، چگونه؟
وکیل شکات پرونده در ادامه درباره فرار تقی شهرام از زندان میگوید: این فرار صحنهسازی و با اراده رژیم وقت بود که در مستندات نیز آمده است، در ابتدا بیان کردم چرا ساواک در برخورد با سازمان بعد از مسعود رجوی و تقی شهرام سراغ کسانی میرود که با مارکسیستشدن سازمان مخالف بود.
قاضی گفت: یعنی شما معتقدید که هرکس پس از این دو نفر بازداشت شده است، از مخالفان مشی مارکسیستی سازمان است؟
این وکیل ادامه داد: بله، تقی شهرام و مسعود رجوی اطلاعات افراد را به ساواک دادند. همانطورکه آنها گفتند، این افراد را همکار خود معرفی کردهاند. نوع فرار تقی شهرام از زندان ساری محل تأمل است. وی در اقدامی جدی با همکاری یکی از افسران زندان به نام احمدیان و با سرقت تعدادی سلاح از زندان میگریزند. با دستور قاضی، صفاالدین تبراییان مورخ و پژوهشگر تاریخی به عنوان مطلع معرفیشده وکیل برخی شکات در جایگاه قرار گرفت. تبراییان در معرفی خود گفت: فارغالتحصیل رشته شرقشناسی از دانشگاه سن ژوزف بیروت، صاحب تألیف ۳۵ جلد کتاب، برنده جایزه کتاب برتر سال و جلال آلاحمد و برترین کتاب در حوزه مقاومت هستم و در کتاب خوابگردها به موضوع سازمان مجاهدین خلق و ارتباط رهبران سازمان مجاهدین خلق با نهادهای اطلاعاتی و نظامی عراق پرداختهام.تبراییان به تبیین مستندات شکات در زمینه ارتباط رهبران سازمان، نحوه شکلگیری این سازمان، مبنای فکری تشکیل سازمان، جریانهای انقلابی و اجتماعی و سیاسی که از زمان تشکیل سازمان در جهان رخ دادند، پرداخت. این پژوهشگر تاریخی افزود: شروع کار سازمان مجاهدین خلق با تأیید عالمان و دانشمندانی بزرگی مانند ربانیشیرازی، لاهوتی، مطهری، طالقانی و شریعتی همراه بود اما با اعدام رهبران سازمان در سال ۱۳۵۰ ساختار رهبری سازمان دچار تغییر شد، هرچند رهبران قبلی کشاورزی، شیمی و فنی درس خوانده بودند و اطلاعات آنها از جامعهشناسی و دین و مذهب و شریعت بسیار کم بود.وی ادامه داد: در دهه ۱۳۵۰ رهبران سازمان شروع به تحریف تفسیر آیات قرآن کردند و حتی بین چهگوارا و هوشیمینه و امام حسین (ع) تفاوتی قائل نبودند. آنها کفر آمده در قرآن را معادل امپریالیسم میدانستند و روحانیون را بلای جان اسلام و مسلمین میدانستند. تبراییان با بیان اینکه اولین بار از سوی حاکمیت پهلوی دوم به گروه نادر شایگان و شعاعیان، لقب مارکسیست اسلامی داده شد، اظهار کرد: به نظر میرسد که اسلام ابزار دست مجاهدین بود، زیرا ۹۵ درصد جمعیت کشور شیعه بودند و نمیشد که با نهضت مارکسیستی برانگیخته شد و اسلام مارکسیستی را پیش برد؛ در حقیقت رگههای مارکسیسم در جزوههای رهبران و کادر اصلی سازمان وجود داشت. با پایان زمان رسیدگی، جلسه بعدی ۱۸ اردیبهشت تعیین شد.