|

مصائب میراث تاریخی بودن

این روزها با درخت‌‌های تهران و آثار باستانی در گوشه و کنار کشور با بی‌رحمی رفتار می‌شود. انگار قرار است هیچ اثر یا یادگار بیش از 50 سالی در ایران به جا نماند!

این روزها با درخت‌‌های تهران و آثار باستانی در گوشه و کنار کشور با بی‌رحمی رفتار می‌شود. انگار قرار است هیچ اثر یا یادگار بیش از 50 سالی در ایران به جا نماند!

سقوط تخته‌سنگ‌ها

دو هفته پیش از کنار آرامگاه خشایارشاه در محوطه باستانی نقش رستم استان فارس، آبشاری سرازیر شد که سنگ‌های بزرگی را به سمت زمین پرتاب می‌کرد. تصاویر و فیلم‌های آن در فضای مجازی بازتاب گسترده‌ای داشت. این آبشار سنگ‌های خردشده را طوری در محوطه نقش رستم پرتاب کرده که باستان‌شناسان و کارشناسان میراث فرهنگی را درباره وضعیت نقش رستم نگران کرده است. حالا پایین مقبره، انبوهی از سنگ‌هایی است که تا چند روز پیش وجود نداشت. 

مصائب تخت جمشید بودن

گروه اجتماعی امتداد با اشاره به خبر قارچ‌های تخت جمشید گزارشی درباره شرایط این بنای مهم نوشته است. گویا نزدیک به ۵۰۰ گونه گلسنگ در حال رویش روی بنا‌های تاریخی ایران مشاهده شده است اما این اولین بار نیست که مجموعه پاسارگاد تحت خطرهای این‌چنینی قرار می‌گیرد. با وجود اینکه انجام هرگونه طرحی در عرصه مجموعه جهانی پاسارگاد ممنوع و اجرای آن تخلف است و به بنیان این مجموعه آسیب می‌رساند، اما سال‌هاست حریم این مجموعه نقض می‌شود و به دلایل نامعلوم تاکنون‌ چندان تمرکز و رسیدگی‌ای از جانب مسئولان مربوطه متوجه این مجموعه تاریخی نبوده است. حریم میراثی جهانی همچون پاسارگاد، یک روز مقصد کارخانه ترشی‌سازی و رُب گوجه‌فرنگی می‌شود و روز دیگر گاوداری و پاسگاه! در دولت سیزدهم نیز وزیر میراث فرهنگی و گردشگری به جای دغدغه توریستی، برای کشاورزی نسخه تجویز کرده و گفته که مردم پاسارگاد به‌ دلیل مقبره کوروش نمی‌توانند کشاورزی کنند و باید قوانین حریم‌ها انقباض پیدا کند!

آغل‌شدن یک میراث

«رجبعلی لباف‌خانیکی»، باستان‌شناس پیش‌کسوت ایران،‌ درباره از بین رفتن یک میراث دیگر یعنی آغل گوسفند شدن کول‌فره، محوطه کم‌نظیر ایلامی، نوشته است: «یکی از مفصل‌ترین و گویاترین عرصه‌های تجلی فرهنگ، هنر، ایدئولوژی و فناوری ایرانیان، مجموعه بزرگ و مفصل سنگ‌نگاره و کتیبه معروف به «کول‌فره» در هفت‌کیلومتری شمال شرق شهر ایذه بازمانده از حدود چهارهزارو 700 سال پیش و عصر ایلامی است. اما با کمال تأسف و شگفتی، محوطه باستانی کول‌فره مانند محوطه باستانی بسیار مهم «شمی» رها شده و در معرض بدترین آسیب‌های طبیعی و انسانی است:

- بیشتر سنگ‌نگاره‌ها در هوای آزاد و در معرض برف و باران و مستعد فرسایش و تحلیل نقش‌ها‌ست؛ به گونه‌ای که برخی از آنها به آستانه امحا رسیده است.

- در حال حاضر محوطه باستانی کول‌فره چراگاه گله‌های متعدد گوسفند است و علاوه بر انباشت پهن، پخش بوی نامطبوع و فراوانی کک و دیگر حشرات است.

- در آن عرصه چوپا‌ن‌ها برای هدایت گوسفندان معمولا سنگ پرتاب می‌کنند و ممکن است سنگ‌ها به نقش‌ها اصابت‌ و به آنها خدشه وارد کند؛ کما‌اینکه آثار آن امر بر برخی سنگ‌نگاره‌ها مشهود است- در حال حاضر نه‌تنها فاقد تسهیلات رفاهی و راهنما‌ست، بلکه یک نفر نگهبان هم نیست تا از ازدحام گوسفندان و خرابکاران جلوگیری کند‌».

این باستان‌شناس این سؤال مهم را پرسیده که «چرا در پاسداری از اسناد هویت‌مان همت نمی‌کنیم؟‌». جواب آن را احتمالا فقط مسئولان می‌دانند!