ویدئوهای آموزشی/ آموزش ویدئویی
آیا ویدئوهای آموزشی جانشین کلاسهای درس خواهند شد؟
مطلوببودن کیفی و کمّی آموزش، از ابتدایی تا دانشگاه، یکی از اهداف عالی کشورهاست. سه عامل اصلی که در این عرصه دخالت دارند، عبارتاند از: مدیریت و برنامهریزی، استادان و دانشجویان. کیفیت انجام وظیفه استادان از اهمیتی بالا برخوردار است.
بیژن جهانگیری-استاد دانشکده پزشکی دانشگاه تهران: مطلوببودن کیفی و کمّی آموزش، از ابتدایی تا دانشگاه، یکی از اهداف عالی کشورهاست. سه عامل اصلی که در این عرصه دخالت دارند، عبارتاند از: مدیریت و برنامهریزی، استادان و دانشجویان. کیفیت انجام وظیفه استادان از اهمیتی بالا برخوردار است. لطفا نگاهی به این صحنه داشته باشیم: استاد میانسال جغرافیا در یک دانشگاه نسبتا معروف غرب آسیا مشغول تدریس موضوع «شبهجزیرههای بزرگ جهان» به دانشجویان دوره کارشناسی است. مدت هفت سال است که تدریس این موضوع برعهده ایشان گذاشته شده و استاد هم انصافا متن درس را بهخوبی آماده کرده و به نحوی مناسب عرضه میکند. دانشجویان پس از اتمام درس کلاس را ترک میکنند. استاد میماند و کلاس و خیالپردازیها. او میداند که در همین روز، در دانشگاههای تعداد کثیری از کشورها، صدها کلاس برای تدریس همان مطلبی که تدریس کرده، تشکیل شده است. اگر در یک سناریوی فرضی/تخیلی از تمام کلاسهای فوق فیلمبرداری کنیم و به نظر یک گروه داوری خبره برسانیم، تنها یک استاد برنده جایزه «بهترین مدرس» خواهد شد. استاد آرزو دارد که دانشجویان عزیزش در چنین کلاسی حضور داشته باشند یا دستکم اینکه ویدئوی تدریس چنین استادی بهراحتی در دسترس ایشان باشد. درحالحاضر این آرزو تا حد زیادی برآورده شده و به فعل درآمده و از حالت سناریوی خیالی خارج شده است. مجموعه عظیمی از این قبیل ویدئوها تهیه شده و در دسترس علاقهمندان قرار دارد. مجموعههایی با عنوان «ویدئوهای آموزشی». نوعی جدید از دایرهالمعارف. همزمان با تهیه ویدئوها سرفصلی هم باز شده است تحت عنوان «آموزش ویدئویی». تاریخچه استفاده از ابزار آموزشی به هزارها سال پیش برمیگردد. اولین وسیله آموزش، تدریس شفاهی بود به صورت سخنرانی از طرف استاد. در یونان قدیم فن سخنوری تمرین و آموزش داده میشد. هنوز سنت یادداشتبرداشتن از سخنرانیها باب نشده بود. آموزشگیرندگان مطالب را به حافظه میسپردند و به دیگران انتقال میدادند. در اساطیر آمده است که خداوند هنر نوشتن را به بشر اهدا فرمود و چنین بود که مطالب آموزشی به نسلهای بعد منتقل شد. شاهد تاریخی آن متن ده فرمان است در دست حضرت موسی (ع)، به صورت سنگنوشته (مربوط به حدود قرن هفتم قبل از میلاد مسیح). حافظه پاکشدنی بود و سنگنوشته ماندگار. استفاده از «تختهسنگ نازک» بهعنوان ابزار آموزشی از قرن 12 میلادی در هندوستان و استفاده از تختهسیاه و گچ از اواسط قرن 18 در دنیا مرسوم شد. از این تاریخ به بعد، پیشرفت سرعت گرفت. پس از جنگ جهانی دوم ارتش آمریکا از پروژکتور برای آموزش سربازان استفاده کرد که امری فراگیر شد. در حدود 1990 میلادی ابزار الکترونیک جانشین ابزار الکتریکی شد. پاورپوینت به صحنه آمد. گریزی هم داشته باشیم به تلفن. هرچند شروع استفاده از آن به 1870 برمیگردد، اما به دلایل متعدد هیچگاه بهعنوان ابزار آموزشی به کار گرفته نشد: اینطور نبود که تلفن، بهویژه تلفنهای از راه دور، در دسترس همگان باشد. بهای تلفنکردن طولانیمدت از راه دور هم رقمی بود گزاف. اینکه صدها و هزاران نفر بتوانند به طور همزمان با یک منبع تلفنی مکالمه داشته باشند، امکان عملی نداشت. با کوشش مداوم پژوهشگران و پیشرفت صنعت مخابرات تمام این موانع برطرف شد تا رسیدیم به «وبینار». اما با وجود موفقیتهای فوق هنوز هم تدریس حضوری و شفاهی ارزش و کاربرد خود را حفظ کرده است. آرزوی استادی که در مقدمه این نوشته اشاره کردم، برآورده شده است. بهترین استاد، درسی را که به بهترین وجه تهیه شده است، به صورت ویدئوی آموزشی و با زبانی که شما انتخاب میکنید، تدریس میکند. آموزش ویدئویی میتواند به طور زنده یا برنامههای از پیش ضبطشده سخنرانی، همراه با نمایش تصاویر و نمودارها و نمایش فیلم اجرا شود. در میان دانشجویان عدهای با دیدن تصویر، بهتر یاد میگیرند و عدهای با شنیدن صوت. ویدئوی آموزشی امکان استفاده همزمان از هر دو روش را در اختیار میگذارد. در زیر به چند مزیت دیگر آموزش ویدئویی اشاره خواهد شد.
ویدئوی آموزشی بهنوعی مبشر عدالت و برابری در برخورداری از امکانات آموزشی در سطح جهانی است. نمیپرسد شهروند کدام قاره یا کدام کشور یا کدام ایالت هستی. بدون هیچ پرسوجوی قبلی و بدون پیششرط، کاملترین مطالب آموزشی را در اختیار علاقهمندان قرار میدهد.
این آموزش میتواند در حضور یک یا تعداد کثیری (هزاران) آموزشگیرنده اجرا شود.
آموزشگیرنده، زمان «درس» را مطابق برنامه مطلوب خود تعیین میکند.
محل جغرافیایی آموزش بدون محدودیتی خاص، در اختیار آموزشگیرندگان است.
او میتواند طول یک برنامه آموزشی را به قطعاتی تقسیم کرده و از هر جزئی از برنامه در فرصت مناسبی که در اختیار خواهد داشت، استفاده کند.
از چنین برنامههایی میتوان به دفعاتِ نامحدود و بارها استفاده کرد.
در حالتی که استفاده برنامه در حضور استاد باشد، ایشان میتوانند متن برنامه را تصحیح کرده یا با شرایط خاص جغرافیای منطقه تطبیق دهند.
گاهی هم تهیهکنندگان ویدئوی آموزشی از «انیمیشن» بهره میگیرند که انتقال مطلب را تسهیل میکند.
درحالحاضر و در غالب برنامهها، انتخاب زبان به کار بردهشده در ویدئو با «آموزشگیرنده» است.
امکان سؤال و جواب با تهیهکننده برنامه هم کموبیش فراهم است.
بهای آموزش از طریق ویدئو، بسیار نازلتر از آموزش حضوری همگانی است.
از آموزش الکترونیک نهفقط در کلاسهای درس متوسطه و دانشگاهها استفاده میشود، بلکه شرکتهای تجاری و مؤسسات غیردانشگاهی هم برای ارتقای کارایی کارکنان خود از این ابزار مهم استفاده میکنند. به یاد داشته باشیم که سخنرانان و برگزارکنندگان دورههای آموزشی برای کارکنان شرکتهای بزرگ، متقاضی مبالغ هنگفتی بهعنوان حقالزحمه هستند. در مفیدبودن ویدئوهای آموزشی حرفی نیست ولی به استفاده از آن به جای کلاسهای درس انتقادهایی چند وارد شده است. به نظر میرسد اینکه دانشجو با پوشش مطلوب و نیمهرسمی، به همراهی تعدادی همسن در کلاس درس به فراگیری مطلب بنشیند، بیشتر از آموزش آنلاین کمک میکند. برنامههای درسی با انضباطی خاص تعقیب و اجرا میشوند. در آموزش ویدئویی، آموزشگیرنده این اختیار را دارد که تعقیب درس را قطع کرده و به بازبینی برنامههای دیگر ویدئویی (و شاید اتلاف وقت) بپردازد. در برنامههای درسی متداول، استاد یا مدرس مراقبت دائمی در حین آموختن دارند؛ درحالیکه این مراقبت در آموزش آنلاین جایی ندارد. حضور در کلاسهای درس، به جز آموختن مطالب گفتهشده، باعث تعامل و آشنایی با دیگر جوانان و حتی استادان مدرس میشود که درنهایت به آموختن «آداب زندگی در اجتماع» منجر میشود. هرچند مجموع این ایرادها مانع از همهگیرشدن آموزش آنلاین شده، واقعیت میدانی این است که آموزش ویدئویی هم با سرعت پیشرفت کرده و در حال جانشینشدن تمام یا قسمتی از آموزش حضوری و متداول دانشگاهی است. در ایران هم، مسئولان آموزش و پرورش کشور معتقد هستند که استفاده از آموزش الکترونیک باید در اولویت قرار گیرد، نیروی متخصص در این زمینه باید تربیت شود، تجهیزات لازم تهیه و بهروز شوند و بالاخره اینکه انگیزه استفاده از فناوری اطلاعات در آموزش، ارتقا داده شود.