|

عقب‌ماندگی جریان‌های سیاسی از افراد سیاسی

انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم ایران تقریبا یک سال زودتر از موعد برگزار می‌شود. سانحه سقوط بالگرد رئیس‌جمهور سیزدهم و شهادت ایشان، حادثه‌ای غیرمترقبه‌‌ برای فضای سیاسی، جریان‌ها و گروه‌های سیاسی بود؛

علیرضا سلطانی کارشناس اقتصادی

علیرضا  سلطانی: انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم ایران تقریبا یک سال زودتر از موعد برگزار می‌شود. سانحه سقوط بالگرد رئیس‌جمهور سیزدهم و شهادت ایشان، حادثه‌ای غیرمترقبه‌‌ برای فضای سیاسی، جریان‌ها و گروه‌های سیاسی بود؛ به‌گونه‌ای که می‌توان اذعان کرد هیچ‌یک از گروه‌ها و جریان‌های سیاسی آماده ورود زودهنگام به صحنه انتخابات ریاست‌جمهوری نبودند. این مسئله باعث شد‌ تا زمان کنونی، عملا جریان‌ها و گروه‌های سیاسی شناسنامه‌دار از گردونه تحولات انتخابات و در رقابت با افراد و چهره‌های سیاسی‌ای که در انتخابات اعلام نامزدی کرده‌اند، عقب بمانند‌. نتیجه این عقب‌ماندگی، تعدد نامزدهای انتخاباتی ثبت‌نامی و حضور هم‌زمان چند نامزد از یک جریان سیاسی و به عبارت دقیق‌تر درگیری و تشتت در جریان‌ها و گروه‌های سیاسی فعال است‌. شرایطی که با انتقادهای فراوانی در فضای سیاسی، رسانه‌ای و نخبگی کشور مواجه شده و همگان را به این برداشت مشترک رسانده که فضای سیاسی، جریان‌های سیاسی و ساختار رقابت سیاسی ایران هنوز به بلوغ سیاسی لازم برای مواجهه با شرایط خاص و غیرقابل پیش‌بینی نرسیده است. این شرایط، فرد‌محوری‌ را که در فضای رقابت سیاسی در ایران حرف نخست را می‌زند، بیش از پیش تقویت کرد‌. در دهه‌های گذشته انتخابات ریاست‌‌جمهوری در ایران بیش از آنکه جریان‌محور باشد، ‌فرد‌محور بوده است‌. افراد با وجود برخورداری از شناسنامه سیاسی و جریانی مشخص، تعهد و التزامی به هویت و عقبه سیاسی خود ندارند و این موجب جابه‌جایی متعدد افراد سیاسی و سیاسیون ایران در بین جریان‌های سیاسی و تغییر شناسنامه سیاسی آنها می‌شود. جابه‌جایی سیاسیون بین جریان‌های چپ و راست در دهه‌های گذشته تا‌کنون و خروج ارادی و غیرارادی افراد از جریان‌های سیاسی و پیوستن اجباری یا اختیاری به جریانی دیگر، مسئله‌ای عادی در فضای سیاسی ایران بوده است؛ چه اینکه از دل جریان‌های سیاسی اصلی، جریان‌های جدیدی شکل گرفته و تبدیل به بدیل یا جریان سیاسی مقابل جریان اصلی شده‌اند. جدایی افرادی همچون هاشمی‌رفسنجانی، ناطق‌نوری و محمود احمدی‌نژاد از جریان اصولگرایی و گرایش به جریان‌های رقیب، اعم از اصلاح‌طلب و اعتدال یا جریان‌های دیگر، نمونه‌ای مشخص از این فردگرایی است‌. موضوعی که در انتخابات حاضر هم برای سیاست‌مدارانی مانند علی لاریجانی، محمد‌باقر قالیباف، وحید حقانیان، مصطفی پورمحمدی و حتی علیرضا زاکانی و شمار دیگری از نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری مصداق دارد. بر‌خلاف آنچه تصور می‌شد، از بین اعضای دولت سیزدهم، پنج چهره کلیدی و اصلی در انتخابات ثبت‌نام کردند که این مسئله نشان از نبود همدلی سیاسی و هماهنگی فکری در دولت سیزدهم داشت و دارد. در این انتخابات، شش نفر از منصوبان و نزدیکان محمود احمدی‌نژاد در دولت‌های نهم و دهم ثبت‌نام کرده‌اند‌. پنج کاندیدای ثبت‌نامی نیز اعضای دولت یازدهم و دوازدهم هستند. تکثر فردی در انتخابات چهاردهم ریاست‌جمهوری بار دیگر عقب‌ماندگی نظام حزبی و جریانی در ایران را نشان داد‌. وضعیتی که نماد عقب‌ماندگی توسعه سیاسی در کشور از یک سو است و بالا‌رفتن هزینه‌های سیاسی و اداری کشور به دلیل فقدان نظارت جریانی و حزبی بر رفتار دولت‌ها و رؤسای جمهوری به چارچوب‌ها و الزامات سیاسی حزبی و گروهی، عدم التزام دولت‌ها و رؤسای جمهور به قواعد و قالب‌های منظم سیاسی و بی‌مسئولیتی و ‌پاسخ‌گونبودن دولت‌ها و رؤسای جمهور‌ از یک طرف و جریان‌های سیاسی از طرف دیگر نسبت به سیاست‌ها، اقدامات و عملکرد خود در زمان تصدی قدرت‌ می‌شود. در این شرایط، دولت‌ها با شعار و برنامه‌های متعدد و متنوع و البته غیرواقعی و فضایی، با هدف جلب آرای مردم، روی کار می‌آیند، اما عملا هیچ تعهدی نسبت به اجرای برنامه‌های وعده‌داده‌شده ندارند و کشور بدون برنامه و سیاست مشخص و البته با چاشنی درجازدن و عقب‌ماندگی پیش می‌رود.