خشونت همیشه خشونت به همراه دارد
اعدام در ملأعام منجر به تولید خشونت بیشتر میشود. این موضوع را بارها کارشناسان و جامعهشناسان عنوان کردهاند. بهویژه اگر این شکل از مجازات در ملأعام انجام شود.
شرق: اعدام در ملأعام منجر به تولید خشونت بیشتر میشود. این موضوع را بارها کارشناسان و جامعهشناسان عنوان کردهاند. بهویژه اگر این شکل از مجازات در ملأعام انجام شود.
این موضوع را رسانهها به اشکال مختلف بررسی کردند. حتی در سالهای قبل خبرگزاری مهر با تیتر اعدام در ملأعام منجر به تولید بیشتر خشونت میشود، به نقل از محمدعلی ابطحی در جشن ملی بخشش نوشته بود: بخشی از این موضوع به تصمیمگیری مدیران بازمیگردد اما باید توجه داشته باشیم که اعدام در ملأعام بازدانده نیست و منجر به تولید بیشتر خشونت میشود.
در این سالها بارها محتواهایی مبنی بر بخشش و دوری از اعدام منتشر شده و تیترهای بزرگ رسانه را به خود اختصاص داده است. در سالهای قبل هم مصطفی اقلیما، رئیس وقت انجمن مددکاری، در یادداشتی عنوان کرده بود: «یکی از موضوعاتی که این روزها درباره آن بسیار صحبت میشود، اعدام در ملأعام، آثاری که این کار ممکن است داشته باشد و دلیل استقبال مردم از حضور در چنین صحنههای تلخی است. یکی از علل مهم حضور مردم در اینگونه مراسم به این برمیگردد که وقتی تفریحی در جامعه وجود نداشته باشد، هر پدیدهای هر اندازه تلخ هم میتواند بهعنوان وسیلهای برای تفریح و وقتگذرانی مطرح شود. ضمن اینکه به نظر میرسد خشونت در جامعه افزایش یافته بهطوریکه پیشازاین نیز بارها شاهد بودهایم هنگام بروز درگیری و دعوا در خیابان افراد به جای کمککردن به یکدیگر مشغول فیلمبرداری با موبایلهایشان شدهاند. اینگونه بیتفاوتیها درباره جان مردم دیگر نگرانکننده است و میتواند به بروز انواع خشونتها و جرائم و آسیبهای اجتماعی دیگر نیز دامن بزند، چنانکه امروزه هم شاهد انواع همسرآزاریها، کودکآزاریها و مواردی از این دست هستیم. اینکه افراد از خواب و زندگی خود میزنند و برای دیدن تماشای اعدام میآیند، نشانهای است که باید آن را جدی گرفت و نباید بیتفاوت از کنار آن گذشت. این حضور مردم را میتوان نشانهای از ناسالمبودن یک جامعه و وجود مشکلات روانی فراوان در آن دانست.
درست است که بهعنوان دلایل انجام اعدام در ملأعام روی جنبه پیشگیری از جرم تأکید شده و گفته میشود این اقدامات میتواند عاقبت خلافکاران را نشان دهد اما از سوی دیگر باید توجه داشت که میتواند به رواج خشونت در جامعه هم دامن بزند و خشونتورزیدن علیه انسانها را به امری عادی تبدیل کند. دیدن چنین تصاویری بهویژه روی کودکان که روحیه حساستری دارند، تأثیرگذار خواهد بود؛ درحالیکه با غفلت و بیتوجهی خانوادهها شاهد اینگونه مراسم میشوند یا بهراحتی عکس و فیلم آنها را در کامپیوترها یا موبایلها مشاهده میکنند. با این حساب چطور میتوان در آینده از چنین کودکانی توقع داشت با افراد جامعه مسالمتآمیز و دوستانه زندگی کنند و از خشونت دور باشند؟». ایشان در بخش دیگری هم عنوان کرده بود: «باز هم تأکید میکنم به نظر میرسد چنین اقداماتی بازدارنده نباشد، چراکه شاهد بودهایم کسانی که خودشان در کودکی مورد خشونت واقع شدهاند، در بزرگسالی نیز به خشونتورزیدن به افراد خانواده یا دیگر افراد جامعه روی میآورند و بهنوعی خشونت بازتولید میشود و اینگونه موارد نیز میتواند به بازتولید خشونت در جامعه منجر شود.
دیدن چنین صحنههایی برای افراد عادی که مشغول زندگی خود هستند، هیچ تأثیر مثبتی نخواهد داشت درحالیکه حتی میتواند تأثیر معکوس داشته باشد و به گستاخی بیشتر کسانی که آمادگی انجامدادن جرائم را دارند، منجر شود. ضمن اینکه اگر بخواهیم از ابعاد دیگر نیز به این قضیه نگاه کنیم، میتوان گفت چنین تصاویری میتواند آب به آسیاب دشمنان ریخته و چهره جامعه ما را خشن جلوه دهد که در شرایط کنونی باید تمام این موارد را در نظر داشت».
مجریان اعدام
اما روی دیگر این ماجرا کجاست؟ هر زمان که درباره اعدام حرف میزنیم، از رنج بازماندگان میگوییم اما تا به حال درباره مجریان این صحنه صحبت نشده، سربازانی که قانون را اجرا میکنند. گفته میشود که برخی از آنها هم دچار مشکلات روحی میشوند. چندی قبل خبرآنلاین به این ماجرا پرداخته بود و در بخشی از یک مطلب گفته بود: در واقع، مجازات اعدام چالشهای زیادی را بر روی مجریان اعدام میگذارد. بله، درست شنیدهاید؛ این افراد هم در معرض مستقیم تأثیرات روانی حاصل از اعدام قرار میگیرند. مدیریت اختلالات روانی برای این افراد بسیار سخت است و ممکن است شبها با کابوسهای شبانه از خواب بیدار شوند. روبهروشدن با مرگ میتواند برای این افراد واقعا کشنده باشد. همچنین بیماری روحی، عصبانیت، اضطراب و استرس، افسردگی، پرخوری و مشکلات قلبی و عروقی در این افراد در مدتزمان کم یا حتی طولانیمدت بهوضوح دیده میشود. کابوسهای شبانه مدام تکرار میشود و در اکثر این افراد طبق نظر روانشناسان کابوسهایی از طناب دار و دیدن آن لحظه یا حتی لحظه مرگ خودشان با طناب دار به چشم میخورد. همچنین باید توجه کرد که در وهله اول، توجه به این نکته مهم است که نرخ پایه بیماری روانی و اختلالات عصبی در محکومیت اعدام بالاست. در یک مطالعه، تقریبا 50 درصد از زندانیان محکوم به اعدام دارای بیماری روانی جدی مانند روانپریشی اسکیزوفرنیفرم یا افسردگی شیدایی بودند و صددرصد از آنها سابقه آسیب شدید به سر داشتند که با فرورفتگیهای جمجمه، اسکار و نقص عصبی بسیار مشهود است. درواقع مرگ و مردن بخشی اجتنابناپذیر از تجربه بشری است. البته با تصورات مردم از مرگ متون ادبی، نقاشی و موسیقی بیشماری و همچنین تحقیقات روانشناختی درخورتوجهی الهام گرفته شده است. اما به نظر میرسد ایدههای عمومی مردم درباره مرگ بهویژه اعدام با طناب دار بهشدت ترسناک و اضطرابآور است. بهعنوان مثال، هنگام تجسم اعدام، افراد از احتمال درد و رنج، از دست دادن عزیزان و احساس بیمعنیبودن بهشدت میترسند و این تنها تمام ماجرا نیست... .
عفو، گاهی بهترین تصمیم است
اما با وجود تمام اینها قدرت بخشش همیشه قویتر خواهد بود و اهمیت این موضوع به جای اعدامهای در ملأعام به شکل جدی در شرایط جامعه هم اثر خواهد داشت. در واقع طبق احادیث و روایات عفو به معنای گذشت از گناه و خطا، نگرفتن حق و حقوق خود، تسامح، مدارا، اغماض و صفح درباره دیگری، یکی از مصادیق فضیلت اخلاقی احسان است. در آموزههای اسلام بسیار بر عفو تأکید شده و زندگی اجتماعی و سبک زندگی قرآنی و اسلامی بر محور مدارا بنا شده است. حتی طبق سورههای نسا، عفو یکی از اسمای حسنای الهی به معنای محو آثار گناه و بخشش بسیار است.
خداوند در قرآن فرموده است: ان الله لعفو غفور؛ به راستی که خداوند بخششگر و آمرزنده است. با این وجود، در سال گذشته رئیس مرکز توسعه حل اختلاف قوه قضائیه اعلام کرد: آمار بخشش در پروندههای قصاص سال گذشته نسبت به سال ۱۴۰۰، معادل ۲۰ درصد افزایش داشته است. سال گذشته آمار صلح و سازش در پروندههای شوراهای حل اختلاف کشور نیز ۴۳ درصد نسبت به سال قبل از آن افزایش داشت. سال گذشته بیش از ۷۵۰ رضایت در پروندههای دارای جرائم سنگین و هزاران رضایت در پروندههای دارای جرائم سبک رخ داد. در دورهای که از چند ماه گذشته آغاز شده است و تا میلاد امام رضا (ع) نیز ادامه داشت، فعالیتهای یک پویش با عنوان «به عشق امام رئوف میبخشم» ادامه یافت. افرادی که در قالب این پویش با استفاده از مال، آبرو، اعتبار و جایگاه اجتماعی و مسئولیت خود واسطه صلح و بخشش میشوند و افرادی هم که از حق مالی یا قصاص میگذرند و رضایت میدهند، باعث گسترش صفا و صمیمیت در جامعه و مایه تقویت همبستگی اجتماعی میشوند. سال گذشته ۱۵۴ حکم قصاص در استان صادر شد که ۵۰ مورد از آن با تلاش خیران، صلحیاران، میانجیگران، اعضای شورای حل اختلاف و دیگر مسئولان امر و بخشش و بزرگواری اولیای دم، به گذشت منجر شد که دو مورد از این تعداد مربوط به قصاص عضو از ناحیه چشم و ۴۸ مورد مربوط به قصاص نفس بود.
بخشش، کلید آرامش در زندگی
خیلی از مواقع شنیدهایم که بخشش منجر به ایجاد یک آرامش درونی خواهد شد. بر همین اساس، برخی از انسانها پایههای زندگی خود را بر روی بخشش دیگران استوار کردهاند. اما این عمل چقدر به سلامت روان ما کمک میکند؟ بخشش سبب کاهش افسردگی، اضطراب و اختلالات مهم روانی میشود. در سال ۲۰۲۰، محققان آمریکایی درباره پرستاران زن پژوهشی انجام دادند تا تأثیر بخشش دیگران بر سلامت و رفاه روانی افراد در میانسالی را بسنجند. بر اساس نتایج این پژوهش، بخشش ارتباط معناداری با پیامدهای روانی-اجتماعی مثبت مانند شکلگیری عواطف مثبت و همبستگی اجتماعی و کاهش پیامدهای منفی روانی مانند افسردگی دارد. بنابراین پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که بخشش به بهبود سلامت روانی مردم کمک میکند. بخشش خود نیز همین تأثیر را دارد. در سال ۲۰۱۶، دانشمندان کرهای درباره تأثیر بخشش خود بر کاهش افسردگی پژوهشی انجام دادند. در این پژوهش، ۳۱۱ شرکتکننده به پرسشهایی درباره بخشش، دلسوزی برای خود و نشانههای افسردگی پاسخ دادند. نتایج بهدستآمده حاکی از آن بود که بخشش خود نشانههای افسردگی را کمتر میکند. در واقع بخشش خود به فرد کمک میکند تا احساسات مثبتی داشته باشد و احساسات ناخوشایند و دردناک خود را از طریق درککردن و مهربانی فراموش کند.
حتی بخشش بر کاهش استرس هم کمک میکند. طبق تحقیقات، ناتوانی در بخشش باعث ایجاد احساساتی نظیر خشم، دشمنی و استرس میشود که ممکن است سلامت جسمی و روانی ما را به خطر بیندازند. پژوهشگران هلندی با بررسی بیش از ۳۳۰ فرد ۱۶ تا ۷۰ساله به این نتیجه رسیدند که افراد در هر سنی اگر بتوانند دیگران را ببخشند، کمتر دچار استرس خواهند شد. کاهش استرس نیز سبب کمترشدن مشکلات سلامت روان میشود. این محققان معتقدند گرچه بخشش تنها راه مقابله با ناملایمات نیست، یکی از واکنشهای مؤثر برای کاهش میزان استرس و بهبود سلامتی محسوب میشود. در مقابل، استرس و ترشح هورمون کورتیزول بر سیستمهای بدن اثرات منفی متعددی میگذارد. ترشح مداوم این هورمون بخشهایی از مغز ازجمله هیپوکامپ را که مسئول تبدیل تجربیات به خاطرات است، کوچک میکند. به همین علت نبخشیدن و رهانکردن برخی استرسهای مربوط به آن، بر حافظه تأثیر منفی بالقوهای خواهد داشت.
همچنین این کار عزتنفس فرد را بالا میبرد. انسانی که به شکل واقعی و به خواست درونی بخشش داشته، با افزایش عزتنفس خود روبهرو خواهد شد. بخشش، عزتنفس شما را بیشتر میکند. در واقع بخشش همراه با درک متقابل و دلسوزی برای کسی که به شما صدمه زده، ممکن است دید شما به زندگی را دگرگون کند. وقتی درون ما خالی از خشم باشد، حتما بر عملکرد سیستم داخلی بدن هم تأثیر خواهد داشت. این موضوع به خوبی در روند فعالیت قلب خود را نشان خواهد داد. پژوهشگران معتقدند بخشش بر سیستم عصبی پاراسمپاتیک اثر میگذارد؛ در نتیجه، تنفس و ضربان قلب آرام میشود و عملکرد سیستم گوارش و هضم نیز بهبود مییابد. سیستم عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک با هم کار میکنند. عملکرد این دو سیستم در کنار هم فشار خون و ضربان قلب شما را تنظیم میکند. در واقع سیستم عصبی پاراسمپاتیک آرامشبخش دستگاه عصبی است. هر کاری که برای آرامکردن خود هنگام استرس انجام میدهید، ازجمله تمرین بخشش، این سیستم عصبی را فعال میکند و به تعادل بیشتر میان سیستمهای عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک میانجامد.
شاید بارها دعوت به بخشش را در شرایط خاص گفته و شنیدهایم؛ همچون لحظه انتخاب قصاص یا بخشش فردی که عزیزی را ناخواسته یا حتی خواسته به قتل رسانده است. تصمیمگیری در چنین شرایطی کاری واقعا سخت است. این تصمیمها به زمان زیادی فکر و تسلط بر هیجانات نیاز دارد و با همه وجود خانواده مقتول همیشه رنجکشیده هستند. اما سؤال مهمی که شاید جواب آن باعث آرامش حال خود ما شود، این است که چگونه بخشش را به بخشی از زندگی خود تبدیل کنیم؟ در واقع بخشش انتخابی آگاهانه است؛ ما انتخاب میکنیم به کسی که به ما ظلم کرده، مهربانی کنیم. برای اینکه بخشش را به قسمتی از زندگی تبدیل کنیم، باید مراحل رسیدن به این تغییر بزرگ را در خودمان شروع کنیم و گام به گام پیش برویم؛ چون هرچه درون آرامتری داشته باشیم، به همان اندازه شاهد جامعهای آرامتر و پاک از خشونت خواهیم بود. در این شرایط، با کاهش میزان بزهدیدگی و خشونتهای منجر به آسیب اجتماعی روبهرو خواهیم شد.
مراقب حال جامعه باشیم
پرداختن به چنین مسائلی در درجه اول تأثیر مستقیم بر حال عمومی جامعه خواهد داشت. تصور اینکه فردی در فضای باز سطح شهر به دار آویخته میشود و مردم هم به تماشای آن نشستهاند، به خودی خود بار روانی بسیاری به همراه دارد و همین خشونت جامعه را بیشتر میکند. جدا از این، بسیاری از فعالان بارها در نقد مجازات اعدام اظهاراتی کردهاند که برای کاهش خشونت جمعی، بهتر است جایگزینی به جای اعدام در نظر بگیریم.