|

اهمیت سفر پزشکیان به سنندج و‌ مطالبات کردها و اهل سنت

سفر دکتر پزشکیان به سنندج و سخنرانی در جمع مردم مطالبه‌گر، اما پرشور و با‌انگیزه کردستان که با همراهی نخبگان و نمایندگان ادوار مجلس از‌ جمله دکتر جلالی‌زاده همراه بود، نشانه‌ها و نمادهای مشخصی داشت و شاخص‌ترین آن اینکه مردمانی آگاه، زمان‌شناس و پرسشگر در حاشیه مرزهای ایران، با وجود زخم‌هایی که از توسعه‌نیافتگی دیده‌اند، همچنان به روش‌های دموکراتیک و مسالمت‌آمیز برای رسیدن به پیشرفت و توسعه باور دارند و با وجود داشتن سینه‌ای مالامال از اعتراض و مطالبه، از کوچک‌ترین منافذ و روزنه‌ای برای نیل به این مهم دریغ نمی‌ورزند.

اهمیت سفر  پزشکیان  به سنندج و‌ مطالبات کردها و اهل سنت

فیض‌الله پیری: سفر دکتر پزشکیان به سنندج و سخنرانی در جمع مردم مطالبه‌گر، اما پرشور و با‌انگیزه کردستان که با همراهی نخبگان و نمایندگان ادوار مجلس از‌ جمله دکتر جلالی‌زاده همراه بود، نشانه‌ها و نمادهای مشخصی داشت و شاخص‌ترین آن اینکه مردمانی آگاه، زمان‌شناس و پرسشگر در حاشیه مرزهای ایران، با وجود زخم‌هایی که از توسعه‌نیافتگی دیده‌اند، همچنان به روش‌های دموکراتیک و مسالمت‌آمیز برای رسیدن به پیشرفت و توسعه باور دارند و با وجود داشتن سینه‌ای مالامال از اعتراض و مطالبه، از کوچک‌ترین منافذ و روزنه‌ای برای نیل به این مهم دریغ نمی‌ورزند. چنان‌که دکتر جلالی‌زاده در حضور پزشکیان و از زبان آنان بیان کرد که به گواه انتخابات های پیشین عدم مشارکت در انتخابات هیچ دردی را دوا‌ نمی‌کند و‌ موجب حاکمیت سیاست‌مداران بد می‌شود.

سفر پزشکیان به کردستان، تنها سفر به یک استان توسعه‌نیافته نیست و سخنرانی او صرفا مخاطبان کردستانی نیستند، بلکه سخن او در سنندج، علاوه بر کردستان، مخاطبانی کردی از ایلام تا قصرشیرین (سرزمین پدری)، کرمانشاه و مهاباد زادگاه خود و بلکه ماکو تا کردهای خراسان دارد. از سوی دیگر، به دلیل اینکه اکثریت مردم کردستان اهل سنت هستند، سخن پزشکیان جمعیتی را در حواشی ایران از بلوچستان‌ و خراسان تا فارس و توالش نیز خطاب قرار می‌دهد.

به گواه تاریخ، کردها در تمام جنبش‌های مدنی ایران، به‌خصوص‌ در تاریخ معاصر، حضوری پر‌رنگ داشته‌اند. هرگاه این مشارکت راه دموکراتیک و صندوق رأی را در پیش گرفته، دستاوردهای ماندگارتری داشته‌اند، اگرچه حداقلی بوده‌ باشد. برای مثال، شیوع و شکوفایی انتشار نشریات کردی و انتصاب فرمانداران اهل سنت در زمان استانداری رمضان‌زاده در کردستان در دولت خاتمی‌ که در سایه مشارکت مردم و حمایت گسترده از دوم خرداد صورت گرفت، واقعیتی است که دیگر کسی منکر آن نمی‌شود و حتی ادبیات اصولگریان نیز نشان می‌دهد‌ با آن همراه شده‌اند. دو دولت مدنی برآمده از جنبش اصلاحات، حاوی آزادی‌های نسبی مطبوعاتی و سیاسی بود و احزاب ملی منتقد، سازماندهی و حیات قابل قبولی داشتند.

‌انتصاب دو سفیر اهل سنت از کردستان و بلوچستان (اگرچه با حداقل اشتراک فکری با اصلاح‌طلبان و حامیان روحانی) و نیز سپردن مهم‌ترین معاونت وزارتخانه نفت (معاونت مهندسی) به اهل سنت در دولت تدبیر و امید، از واقعیاتی است که برای نخستین بار صورت گرفت که دستاوردی حداقلی اما دموکراتیک به‌شمار می‌رود.

کردها گرچه در دولت روحانی به میزان مشارکت‌شان، از دولت تدبیر بهره نبردند و حتی وزیر کشورش در سفر به کردستان‌ هنگام معرفی استاندار غیر‌بومی، در اظهاراتی نامناسب بیان کرد فردی بومی را برای این پست پیدا نکرده‌اند، اما تولد آن دولت نیز به گشایش حداقلی فضای مدنی و انجام برخی کلان‌پروژه‌ها منجر شد. شخص روحانی در هنگام سفر تبلیغاتی به سنندج و در ورودی منزل امام‌جمعه فقید سنندج (که شخصا در آنجا حضور داشتم) چنان رئیس و دیگر یاران ستاد‌ انتخاباتی‌اش را مورد توجه قرار داد که باور بر این بود که وعده او برای انتصاب استاندار کُرد اهل سنت حتما محقق خواهد شد. او نه‌تنها استاندار اهل‌ سنت را منصوب نکرد، بلکه بعد از پیروزی حتی یک بار با رئیس ستادش در کردستان ملاقات نکرد و دلخوری‌هایی در میان حامیان خود در این استان و البته برخی مناطق حاشیه‌ای ایجاد کرد.

در مقابل البته در دولت او کلان‌پروژه‌هایی در حوزه آب، صنعت و راه زمینی، ریلی و هوایی اجرا شد و برگزاری کنگره مشاهیر کُرد با پیام خود رئیس‌جمهور وقت منجر به بازگشت مظهر خالقی، مدیر کل سابق صداوسیمای کرمانشاه و خواننده اساطیری کردها در قالب سفر چند‌روزه از سلیمانیه به ایران شد.

دولت تدبیر البته در تأمین آزادی‌های مطبوعاتی و مدنی و حیات حزبی در کردستان به پای دولت خاتمی نرسید، اما به کابوس سیاه مهرورزان پایان داد. بعد از حیات دو دولت مدنی اصلاحات و تدبیر و کاهش نشانه‌های مدنی-‌سیاسی همراه با فشارهای کمر‌شکن اقتصادی، تجربه‌های موفق گذشته به خاطره تبدیل شد و سرمایه‌های اجتماعی مانند بخش‌های زیادی از ایران به‌شدت آسیب دید که می‌توان نمادهای آن را در تجمعات و کاهش مشارکت در انتخابات دید.

گرچه اصلاح ساختار و تحقق توسعه در دو شاخه شاخص نان و آزادی به صبر، تکرار و زمان نیاز دارد، اما به گمان نگارنده، آوردگاه انتخاباتی هشتم تیر‌ماه فرصتی امیدوارانه با آزادی‌خواهان و تغییر‌طلبان است که عدم تحقق وعده‌های انتخاباتی به سرمایه‌های اجتماعی آسیب بیشتری خواهد زد.

البته دکتر پزشکیان در سنندج تا حدودی زبان این محرومیت‌ها بود؛ از‌‌جمله ‌‌خشونت علیه زنان، کولبری‌، عدالت و رفع تبعیض و برقراری عدالت.

به گمانم کردها و اهل سنت و مجموع اقوام ایرانی با وجود  گله‌مندی و انتقاد از شرایط موجود، به انتخابات خواهند آمد و این شانس‌ها و فرصت‌های دموکراتیک را از دست نداده و اجازه تداوم حاکمیت اصولگرایان را نخواهند داد؛ مشروط به اینکه مواعید انتخاباتی نرود از یادشان و از هم‌اکنون مواضع‌شان را شفاف بیان کنند و‌ مشخصا به گوش روستاییان برسانند؛ زیرا تاکنون صدایشان ضعیف بوده است.

اینک که هواخواهان و حامیان تغییر، با نام پزشکیان و با سرمایه اجتماعی آسیب‌دیده به میدان آمده و فرصتی دیگر‌بار برای بازگشت به صدر اجرائی کشور پیدا کرده‌اند، لازم است صریح و شفاف مواضع خود را در قبال مطالبات تاریخی کردها و اهل سنت بیان کنند و از هم‌اکنون در تبلیغات انتخاباتی و دولت احتمالی، مراقب اندیشه‌های تدبیرآلود و ایرانشهری باشند که در مناطق مرزی سرمایه‌های اجتماعی را بر باد می‌دهد.

در خاتمه لازم به یادآوری است که‌ اکنون در ستاد دولت هیچ استاندار و وزیر اهل سنتی حضور ندارد و انتظار می‌رود با مشارکت مردم این مطالبات محقق شود؛ مطالباتی که پزشکیان در سنندج در قالب شعر کُردی «قانع»، شاعر مشهور مریوانی، به آنها اعتراف کرد، بلکه با انتخاب او به این شرایط موجود پایان داده شود.