|

چشم‌انداز توسعه و تحول در برابر ایستایی و انزوا

مسیر آینده ایران

۴۵ سال از انقلابی که قرار بود علاوه‌بر آبادکردن زندگی دنیوی در عین حال، زندگی اخروی شهروندان را نیز بسازد، می‌گذرد. در چهار دهه گذشته، سرعت تحول و پیشرفت علمی و فناورانه در جهان بی‌سابقه بوده و این دگرگونی‌های چشمگیر در حوزه‌های مختلف علم و فناوری، در مقیاس تاریخ جهان نیز بی‌نظیر عنوان شده است؛

مسیر آینده ایران

سید‌احسان دستغیب: ۴۵ سال از انقلابی که قرار بود علاوه‌بر آبادکردن زندگی دنیوی در عین حال، زندگی اخروی شهروندان را نیز بسازد، می‌گذرد. در چهار دهه گذشته، سرعت تحول و پیشرفت علمی و فناورانه در جهان بی‌سابقه بوده و این دگرگونی‌های چشمگیر در حوزه‌های مختلف علم و فناوری، در مقیاس تاریخ جهان نیز بی‌نظیر عنوان شده است؛ به‌طوری‌که فناوری اطلاعات و ارتباطات، هوش مصنوعی و دیجیتال‌سازی، مرزهای پیشرفت بشری را مدام بازتعریف می‌کنند. هرگونه ساختار حکمرانی که در چارچوب تعاریف عرفی از حکومت بگنجد، ولو در قاره آفریقا یا شرق دور آسیا باشد، در پی توسعه، رشد، جذب سرمایه‌گزاری خارجی، انباشت ثروت و در این راستا ارتباط مؤثر با جامعه جهانی است. برای مثال، کشور کوچک آفریقایی رواندا که در دهه ۱۹۹۰ میلادی شاهد جنگ داخلی خانمان‌سوز بود، دست‌کم در هشت سال گذشته نرخ رشد اقتصادی هفت، هشت درصدی را تجربه کرده و آمار۶۰درصدی جمعیت فقیر کشور در دهه نخست سال ۲۰۰۰، اینک به ۳۸درصد کاهش یافته است. همین امر برای اتیوپی، ساحل‌ عاج و سنگال نیز صادق است که با نرخ رشد ثابت و مستمر هشت درصدی، شاهد کاهش فقر و افزایش خدمات رفاهی بوده‌اند. با اینکه این کشورها همچنان راه درازی را در نیل به استانداردهای جهانی توسعه و رفاه در پیش دارند، اما دولت‌های ‌‌آنها علی‌رغم شاخص بالای فساد، در موقعیتی به‌مراتب بهتر از ما ایستاده‌اند‌ و از لزوم تکاپو و دغدغه‌مند‌بودن برای نیل به توسعه پایدار و روابط پویا با جامعه جهانی آگاه هستند. امروزه رواندا با رتبه ۵۲ در میان ۱۸۰ کشور، بهترین شاخص فساد در آفریقا را دارد. در عین‌ حال، اتیوپی در رده ۱۲۲ و کنیا در رده ۱۲۸ جهانی از میان ۱۸۰ کشور، همچنان از جمهوری اسلامی ایران که در رده ۱۵۰ در میان ۱۸۰ کشور قرار گرفته، وضعیت بهتری را از آن خود کرده‌اند.

کشوری همچون ایران با آن پیشینه قدرت فرهنگ‌ساز و مسیر‌ساز، امروزه در جهانی که شتاب بی‌سابقه و تصاعدی در چابک‌سازی‌ سبک حکمرانی به واسطه رقابت‌های متنوع و همه‌جانبه برای نیل به رشد و توسعه در جریان است، در موقعیتی قرار گرفته که خطر تصاحب قوه اجرائی کشور توسط جریانی با ادراکی سطحی و منعزل از مقتضیات محیطی، مشهود است. در شرایطی که پنجره فرصت برای دستیابی به مسیر توسعه پایدار به‌طور مداوم در حال تنگ‌شدن و بسته‌شدن است، جریان مذکور و زعمای فکری‌شان در سخنگاه‌ها ، علنا بر لزوم اجتناب از توسعه و رشد شاخص رفاه ایرانیان پافشاری می‌کنند. این نوع نگرش و ایدئولوژی ضد منافع ملی، ابعاد مختلفی از خطرات را در پی خواهد داشت.

در‌حالی‌که کشورها در حال رقابت‌‌اند تا بلکه ذره‌ای بر اسیتلا و برتری خود در ترقی و توسعه بیفزایند، ایران در یک دوراهی خطرناک قرار گرفته است. کشورهای منطقه مانند عربستان سعودی، ترکیه و حتی عراق به‌سرعت درحال استقبال از آینده فناوری‌های نوین، سرمایه‌گذاری‌های راهبردی در حوزه‌های گوناگون‌ یا به دنبال جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی هنگفت برای بهبود و به‌روزکردن زیرساخت‌هایشان هستند، اما ایران با تهدید احتمالی یک تغییر سیاسی چشمگیر مواجه است که می‌تواند کشور را به عقب‌تر براند. در‌صورتی‌که این جناح قدرت را در ایران به دست گیرد، به‌طور بالقوه دوران جدیدی از واپس‌گرایی، تعصبات بی‌پشتوانه و انزوا را آغاز خواهد کرد و دوقطبی بین سبک‌ زندگی اکثریت جامعه و شیوه حکمرانی حاکمان به‌مراتب برجسته‌تر خواهد شد.

چنانچه ایران نتواند همگام با پیشرفت همسایگان و رقبای منطقه‌ای خود حرکت کند، این امر می‌تواند تهدیدات جدی‌ای را متوجه امنیت ملی و حاکمیت کشور کند. در سال ۲۰۲۳ اندازه اقتصاد عربستان سعودی ۲.۵ برابر اقتصاد ایران و اندازه اقتصاد ترکیه ۱.۵ برابر ایران برآورد شد. طبیعتا این تفاوت اقتصادی به عربستان سعودی و ترکیه منابع مالی بیشتر، قدرت چانه‌زنی بالاتر و نفوذ بیشتر در اقتصاد و امور بین‌المللی را می‌دهد. رتبه عربستان سعودی در شاخص پیچیدگی اقتصادی نیز بالاتر از ایران است. این شاخص معیاری است از توانمندی تولیدی یک کشور که در سبد صادراتی آن منعکس می‌شود و نشان‌دهنده ظرفیت بیشتر برای تولید محصولات و خدمات پیچیده است. این برتری فناوری و نوآورانه به عربستان سعودی اجازه می‌دهد تا در بازارهای جهانی، رقابتی‌تر عمل و شکاف اقتصادی با ایران را بیشتر کند. نابرابری اقتصادی بین ایران و عربستان سعودی به نفوذ سیاسی و دیپلماتیک بیشتر عربستان سعودی چه در سطح منطقه‌ای و چه در سطح جهانی تبدیل شده است. با در نظر داشتن این وضعیت، ایران برای پیگیری اهداف سیاست خارجی خود دچار محدودیت است و نفوذ منطقه‌ای تهران تضعیف ‌یا محدود به گروه‌های نیابتی، ‌می‌شود. چنین مختصاتی‌ به‌طور بالقوه امنیت ملی کشور را به خطر می‌اندازد.

رقبای منطقه‌ای ایران،‌ کشورهای جدید‌التأسیس‌ با قدرت مالی بیشتر برآمده از درک واقعیت‌های اقتصاد سیاسی جهان، در پی تاریخ‌سازی برای خود هستند. در این راستا، چون گمان برده‌اند که شرایط ضعف اقتصادی و سیاسی و انزوای بین‌المللی ایران‌ از قدرت مانو‌ر تهران کاسته، چشم طمع به خاک ایران را نیز پیدا کرده‌اند. همین‌ها با سرمایه‌گذاری‌های کلان در فناوری‌های نوین و توسعه تنیدگی‌های اقتصادی‌ خود با گلوگاه‌های مالی و تجاری در جهان، بر توانمندی اقتصادی خود و بنابراین نفوذ سیاسی‌شان در مجامع جهانی و بین‌المللی افزوده‌اند؛ جایی که تفکر محافظه‌کار ،‌ اعتقادی به حضور ایران ندارد، چرا‌که ذهن ایرانی را مستعد فریب‌خوردن می‌بیند. در‌حالی‌که عربستان سعودی سالانه ۲۰ میلیارد دلار به سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی اختصاص داده و امارات متحده عربی نیز در پی تبدیل‌شدن به قطبی در این حوزه است، سودجویان از ایران در شرایط منزوی، دغدغه کاهش سرعت اینترنت و فیلتر‌کردن هرچه شدیدتر این عرصه بنیادین را دارند و در کنار موضوع پوشش شهروندان، از چنین منشی‌ به‌عنوان عمق راهبردی یاد می‌کنند. چنین عمق راهبردی و سبک حکمرانی‌ای‌ بی‌تردید شهد شیرین رضایت و خشنودی همسایگان ایران، رقبا و دشمنان توسعه کشور را به همراه خواهد داشت.

بدون تردید، فرصت‌های از‌دست‌رفته ایران، برآمده از کارشکنی‌ سوپر‌انقلابی‌ها، به این سادگی باز نخواهد گشت. خود‌انقلابی‌پندارها اغلب از درک این واقعیت عاجزند که انقلابیون اصیل، در اصل مصلحان ژرف‌اندیشی هستند که در نبرد با بی‌تحرکی و رکود، در پی چشم‌انداز ترقی و رشد تقلا می‌کنند. تنها با اتخاذ رویکردی واقع‌گرا، تخصص‌محور، دانش‌بنیان و ترقی‌خواه می‌توان از‌ افتادن در ورطه فلاکت اجتناب‌ و مسیر پیشرفت را هموار کرد. چنین رویکرد و مسیری را می‌توان به کارآزموده‌ترین چهره‌های حوزه حکمرانی و سیاست سپرد؛ افرادی که شناخت عمیقی از واقعیت‌های پیچیده روابط جهانی دارند. تفکری که نه‌تنها با ظرایف اجرائی در سطح کلان آشناست، بلکه به ژرفای مسائل حکمرانی در کشوری همچون ایران نیز واقف است.