|

دولت سایه یا دولت در سایه

انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری با همه بالا و پایین‌هایی که داشت، سرانجام با رفتن به دور دوم و در تاریخ 15 تیرماه به سرانجام رسید. این دوره از انتخابات که مشخصه بارز آن مشارکت‌نکردن 60 و 50‌درصدی در دور اول و دوم بود، دارای ویژگی منحصر‌به‌فرد دیگری نیز بود و آن رقابتی‌ترین انتخابات ریاست‌جمهوری تاریخ جمهوری اسلامی بود.

حمیدرضا اکبرپور دکترای حقوق بین‌الملل عمومی و پژوهشگر میهمان مؤسسه تحقیقاتی ایران و اوراسیا (ایراس)

حمیدرضا اکبرپور*: انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری با همه بالا و پایین‌هایی که داشت، سرانجام با رفتن به دور دوم و در تاریخ 15 تیرماه به سرانجام رسید. این دوره از انتخابات که مشخصه بارز آن مشارکت‌نکردن 60 و 50‌درصدی در دور اول و دوم بود، دارای ویژگی منحصر‌به‌فرد دیگری نیز بود و آن رقابتی‌ترین انتخابات ریاست‌جمهوری تاریخ جمهوری اسلامی بود. به‌ نوعی که آقای پزشکیان با اختلاف کمتر از 3 میلیون رأی به‌عنوان منتخب 49.8 درصد از شرکت‌کنندگان این دوره از انتخابات برگزیده شد. از مهم‌ترین واکنش‌های طیف بازنده انتخابات می‌توان به موضع‌گیری آقای جلیلی اشاره کرد که با پذیرفتن شکست در انتخابات، بار دیگر بر استمرار دولت سایه تأکید کرد. ایشان عنوان کردند که دولت سایه بر مبنای گفتمان دینی است و اگر در جایی خطایی رخ دهد، باید به رفع آن کمک کرد و مسئولیم که کمک کنیم تا خطاها و نقایص موجود رفع شود. این موضوع نگرانی‌هایی را در جامعه ایجاد کرده است که پیش‌زمینه ذهنی قوی هم دارد و آن این است که احتمالا این دولت سایه به دنبال کارشکنی در کار دولت جدید است. به‌ویژه آنکه نبود رأی قاطع و فاصله نزدیک آرا بین دو نفر نیز می‌تواند بر این امر تأثیر مستقیم بگذارد و وجاهت نسبی به آن دهد. به طور ساده‌سازی‌شده، دولت سایه به گروهی از رهبران یک طیف رقیب سیاسی در قوه قانون‌گذاری گفته می‌شود که پس از بازگشت حزب‌شان به قدرت، اعضای احتمالی کابینه را تشکیل می‌دهند. این ویژگی بیشتر در کشورهایی مانند انگلستان، استرالیا، مالزی و آفریقای جنوبی وجود دارد که برگرفته از سیستم حکومتی وست مینستر هستند، بنابراین دولت در سایه تحت رهبری رهبر حزب اپوزیسیون در مجلس، کابینه‌ای جایگزین کابینه دولت تشکیل می‌دهد و هر‌کدام از آنها به موازات وزارتخانه‌های دولت مستقر، مسئولیت حوزه‌ای را در اختیار دارند و از آنان به‌عنوان وزیر سایه یاد می‌شود. مهم‌ترین کارکرد دولت سایه، بررسی دقیق سیاست‌ها و اقدامات دولت مستقر و نقد و به چالش کشیدن این سیاست‌ها و اقدامات و ارائه سیاست‌های جایگزین است. بدون‌شک با وجود نقدهایی که در زمینه محمل قانونی یا سطح عملکرد دولت سایه در نظام سیاسی ایران وجود دارد، اما وجود آن به خودی خود می‌تواند موجب تضارب آرا، انعقاد گفت‌وگو در سطوح عالی، تصحیح رویکردها و بهبود کارایی شود. اگر دولت سایه آقای جلیلی بر این زمینه و با این ماهیت تشکیل شود، باید از آن استقبال کرد. به‌ویژه آنکه این اقدام می‌تواند موجب کانالیزه‌شدن نظرات کارشناسی در زمینه سیاسی شود. همچنین زمینه‌ساز تقویت احزاب و جلوگیری از رویکردهای مقطعی و منفرد شود. اما در مقابل دولت سایه، دولت در سایه قرار دارد. دولت در سایه در واقع برعکس دولت سایه به جایگاه اپوزیسیون قانع نیست. دولت در سایه خود را فراتر از دولت مستقر می‌داند و معتقد است باید از هر طریقی حتی فراقانونی به تثبیت سیاست‌های خود بپردازد. این روند می‌تواند به سطح تقابل با دولت مستقر منجر شود و به نوعی کار را به جایی برساند که دولت مستقر را با بن‌بست عملیاتی مواجه کند. دولت در سایه با استفاده از این رویکرد سعی می‌کند کارایی‌نداشتن دولت مستقر را نشان دهد و با مانور بر روی آن، در فرصت مناسب به دولت مستقر تبدیل شود. این امر البته بدون خاستگاه و پشتوانه در نظام سیاسی ایران نیست. زمینه‌های مختلفی در فضای سیاسی ایران وجود دارد که از‌جمله می‌توان به نهادهای انتصابی و انتخابی اشاره کرد که با دولت سایه قرابت نزدیکی دارند. این قرابت فکری، پتانسیل عظیمی برای تبدیل دولت سایه به دولت در سایه است، بنابراین اگر دولت سایه آقای جلیلی با توجه به پتانسیلی که وجود دارد، به سمت دولت در سایه حرکت کند، این امر می‌تواند به تنش و بحران‌سازی عظیمی در فضای سیاسی ایران منجر شود. ماحصل آن نیز تشدید فشار بر مردمی است که هم‌‌اکنون نیز در وضعیت شکننده‌ای از لحاظ اقتصادی قرار دارند. البته بدون‌شک مدیریت این وضعیت می‌تواند تا حد زیادی این اصطکاک و سطح تنش دولت در سایه با دولت مستقر را کاهش دهد و دولت سایه آقای جلیلی را به همان وضعیت پیش‌فرض دولت سایه‌ بودن قانع کند. با توجه به سابقه‌ تاریخی این موضوع و بدبینی‌های واقع‌بینانه‌ای که وجود دارد، بدون اغراق باید نگرانی‌های پیش‌آمده را کم‌‌اهمیت جلوه نداد، بنابراین باید صبر کرد و منتظر ماند تا دید که در بازی سه‌گانه دولت مستقر، دولت سایه و حاکمیت، نقش دولت سایه و حوزه عملکردش تا کجا گسترانیده می‌شود.

* دکترای حقوق بین‌الملل عمومی، پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه