عیار توسعهگرایی دولت چهاردهم(1)
دولت چهاردم پس از کشوقوسهای فراوان، فعالیت خود را از ابتدای شهوریور 1403 آغاز کرد. مسائل، واکنشها و حواشی سیاسی شکلگرفته درباره کابینه مسعود پزشکیان پس از معرفی اعضای کابینه و در جریان جلسات تخصصی و علنی مجلس برای رأی اعتماد، کمتر فرصتی برای ارزیابی کلیت کابینه از مناظر غیرسیاسی فراهم کرد، اما با گذشت سه هفته از آغازبهکار دولت و فروکشکردن تب بالای سیاسی، فرصت مناسبی برای ارزیابی کابینه بهویژه از منظر توسعهای فراهم است.
علیرضا سلطانی-استاد دانشگاه: دولت چهاردم پس از کشوقوسهای فراوان، فعالیت خود را از ابتدای شهوریور 1403 آغاز کرد. مسائل، واکنشها و حواشی سیاسی شکلگرفته درباره کابینه مسعود پزشکیان پس از معرفی اعضای کابینه و در جریان جلسات تخصصی و علنی مجلس برای رأی اعتماد، کمتر فرصتی برای ارزیابی کلیت کابینه از مناظر غیرسیاسی فراهم کرد، اما با گذشت سه هفته از آغازبهکار دولت و فروکشکردن تب بالای سیاسی، فرصت مناسبی برای ارزیابی کابینه بهویژه از منظر توسعهای فراهم است.
دولت چهاردهم درست است که بر امواج سیاسی، چه در طیف رأیدهندگان و چه در طیف تحریمکنندگان انتخابات شکل گرفته، اما واقعیت این است که حتی واکنشها، رفتارها و خواستهای سیاسی عمومی در جامعه بر انتظارات اقتصادی و مهمتر از گشایش اقتصادی، رونق کسبوکارها و بهبود معیشت مردم استوار شده است. در واقع هدف و خواست نهایی مردم از شکلگیری دولت، بهبود شرایط اقتصادی از طریق تغییر ریل سیاسی کشور بهویژه در عرصه مناسبات خارجی است. بنابراین سؤالی که باید مطرح شود و کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی در پی تحلیل و بررسی آن باشند این است که عیار توسعهگرایی و توانمندی بهبود شرایط اقتصادی کابینه چیست و به چه میزان است. این سؤالها و مباحث زمانی اهمیت پیدا میکند که مهمترین نقد محافل کارشناسی، رسانهای و حتی عمومی نسبت به دولت سیزدهم، عملکرد اقتصادی و بهویژه ناتوانی تیم اقتصادی آن بود. از این منظر انتظار عمومی از دولت چهاردم عمدتا و نهایتا به سمت تشکیل تیم اقتصادی قوی و کارآمدی اقتصادی دولت است. اما فارغ از انتظارات شکلگرفته اقتصادی و معیشتی در انتخابات ریاستجمهوری اخیر و شکلگیری دولت چهاردهم، انتظار طولانی جامعه و خاصه نخبگان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، فراهمشدن ظرفیتهای شکلگیری دولت توسعهگرا در ایران برای جبران عقبماندگیهای مفرط اقتصادی در کشور و قرارگرفتن کشور در ریل توسعهای مانند جریان غالب توسعه جهانی است. ایران به طور خاص در دو دهه اخیر تحت تأثیر فشارها، محدودیتها و تحریمهای طولانی و روبه تزاید از گردونه رقابتهای توسعهای بینالمللی و حتی منطقهای عقب افتاده است. شاخصهای مختلف بینالمللی اعم از سهولت کسبوکار، درجه رقابتپذیری اقتصادی، رشد اقتصادی، آزادی اقتصادی، جایگاه کشور در تجارت بینالمللی، درجه مبارزه با فساد، توسعه انسانی، درجه شکوفایی و رفاه و شاخصهایی از این دست که از سوی مراجع معتبر بینالمللی منتشر میشود که همگی نشاندهنده رسوب توسعهای در ایران است که آثار و نشانههای واقعی آن در حوزههای مختلف اقتصادی و اجتماعی به طور عینی قابل مشاهده است. بر این اساس بازگشت ایران به مسیر توسعه از طریق شکلگیری دولتی توسعهگرا، انتظاری طولانی و البته فوری است که باید محقق شود تا کشور درگیر تبعات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی نشود. ساختار، شاکله و کلیت دولت سیزدهم این انتظار را نهتنها برآورد نکرد، بلکه این دولت با توجه به اصول، سیاستها و اولویتهای تعریفشده آن با مقوله توسعه و توسعهگرایی، ارتباط خوبی نداشت. بیانگیزگی در تدوین و اجرای برنامه هفتم توسعه و نبود سیاستها و برنامههای توسعهای، درگیری کامل دولت و دستگاههای دولتی با امور روزمره و به عبارتی روزمرگی در سیاستگذاری و اجرا و نبود چشمانداز مشخص در عرصه سیاست خارجی، گواه این موضوع است. شکلگیری دولت چهاردهم این فرصت را برای کشور ایجاد کرد که بار دیگر انتظار برای ایجاد دولتی توسعهگرا احیا و تقویت شود. اما آیا واقعا این انتظار با شکلگیری دولت چهاردم، برآورده شده است؟ بهطور قطع رئیسجمهور، اعضای کابینه و اعضای شوراهای راهبردی که در شکلگیری کابینه به رئیسجمهور کمک کردهاند، باید دیر یا زود پاسخگوی این پرسشها و انتظارات باشند و افکار عمومی را توجیه کنند.
در جریان رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری، مسعود پزشکیان تنها نامزد در بین شش نامزد انتخابات بود که برنامه مشخص و منحصربهفردی برای دولت چهاردهم در حوزه اقتصادی و به طور خاص توسعهای ارائه نکرد و صرفا بر اجرای برنامههای توسعهای تعریف و تصویبشده مانند برنامه هفتم توسعه، سند چشمانداز 20ساله و سیاستهای کلی نظام تأکید کرد. این رویکرد از این منظر که وارد فاز انتظارآفرینی کاذب با توجه به شرایط اقتصادی کشور نشد و درعینحال به حداقل ظرفیتهای فکری و سیاستگذاری توسعه اعتماد کرد، قابل دفاع بود. بهگونهای که مورد اقبال اکثریت رأیدهندگان با وجود ارائه برنامههای خاص، جذاب و البته بعضا غیرواقعی برخی نامزدهای دیگر هم قرار گرفت. رویکردی که حتی بعد از پیروزی در انتخابات و تشکیل دولت همچنان مورد توجه شخص رئیسجمهور پزشکیان است. اما واقعیت این است که شلاق توسعه و به عبارت دقیقتر اقتصاد خیلی سریع دولتها را به خود میآورد که باید بهسرعت دوران ماه عسل را تمام کرده و به چالشها و مشکلات بپردازند و شلاق اقتصادی و توسعهای ایران قطعا سنگینتر و سختتر خواهد بود. به این دلیل مسعود پزشکیان با هوشمندی خیلی سریع به اهمیت موضوع پی برده و بدون اینکه فعلا راهکار یا برنامهای برای عبور از چالشها و قرارگرفتن در مسیر درست توسعهای ارائه دهد و بدون اینکه قصد سوارشدن بر موج انتقادات و اعتراضات به شرایط اقتصادی کشور و عملکرد دولتهای گذشته داشته باشد و سخن از ناامیدی و سختی کار بزند، به ضرورت وفاق و همبستگی ملی برای عبور از چالشها و طرح کلی و گذرای مسائل و چالشها با هدف حساسکردن افکار عمومی، دولتمردان و ارکان قدرت به درک شرایط و ضرورت اتخاذ تصمیم و اقدام برای مدیریت بحرانها بهویژه ناترازیهای مضاعف، تأکید دارد.