بدر آبی و خطایی که ماندگار شد-1
داستان ماههای متفاوت
چطور اشتباهی رسانهای، تعریف تازهای برای پدیدهای در تقویم کشاورزی به نام ماه بدر آبی ایجاد کرد؟ و نام ماههای بدر مختلف از کجا آمده است؟ در سالهای اخیر داستان ماههای متفاوت و با نامهای بهظاهر عجیب در رسانههای فارسیزبان فراگیر شده است.
پوریا ناظمی
چطور اشتباهی رسانهای، تعریف تازهای برای پدیدهای در تقویم کشاورزی به نام ماه بدر آبی ایجاد کرد؟ و نام ماههای بدر مختلف از کجا آمده است؟ در سالهای اخیر داستان ماههای متفاوت و با نامهای بهظاهر عجیب در رسانههای فارسیزبان فراگیر شده است. تیترهایی مانند اینکه ماه توتفرنگی را از دست ندهید یا ماه آبی فلان ماه را باید ببینید در ادبیات رسانههای ما رواج یافته است و به گونه شگفتانگیزی جامعهای که سابقه طولانی در توسعه و ترویج علم و نجوم آماتوری داشته است، در برابر بدفهمیها و اشتباهات پنهان در چنین تعابیری نهتنها چندان صدای اعتراض خود را بلند نکرده، بلکه گاه به همراهی با آن برخاسته است. گاهی خبر از دعوت مردم برای رصد تلسکوپی ماه فلانوبهمان میشنویم یا برنامههایی برای رصد ابرماه؛ درحالیکه اندک آشنایی با رصدهای آسمان به شما میگوید،بدترین زمان برای رصد تلسکوپی ماه بدر کامل است. زمانی که نهتنها نور خیرهکننده ماه چشمان شما را آزار میدهد که به دلیل تابش مستقیم نور خورشید به ماه، عارضهها و پستیوبلندیهای ماه سایه چندانی ایجاد نمیکنند و مشاهده آنها دشوار است. در بین ماههایی با نامهای مختلف، شاید پدیده ماه آبی متفاوت و جذابتر باشد. نه به دلیل ماهیتی ویژه یا خاصبودن رخدادی نجومی، بلکه بیشتر به این واسطه که چطور اشتباهی رسانهای به منشأ اشتباهی تبدیل شد که تعریفی موازی را برای این پدیده وارد منابع کرد. اما قبل از داستان ماه آبی، به نظرم چندان اشتباه نیست پیشنهاد بدهم که سعی کنیم بهجای استفاده از کلمه ماه آبی یا ماه فلانوبهمان، از واژه بدر استفاده کنیم. در فارسی ماه، هم برای قمر زمین و هم برای واحد تقسیمهای فصلی استفاده میشود و این نامگذاریها هم مربوط به ماه بدر یا شب چهارده است. شاید برای اینکه در انتقال منظور کمتر دچار اشتباه شویم بد نباشد بهجای مثلا ماه آبی از بدر آبی استفاده کنیم. بدین ترتیب ترجمه نام فیلم تازه مارتین اسکورسیزی که برمبنای رمانی به همین نام به اسم «Killers of the Flower Moon» ساخته شده است، بهجای قاتلان ماه گُل میتواند به قاتلان بدر گُل ترجمه شود. طبیعتا این توصیه بخش قابل توجهش برمبنای سلیقه است، اما به نظرم معادل دقیقتری برای این پدیده است.
این ماههای متنوع از کجا آمدهاند؟
در فرهنگ کشاورزی آمریکای شمالی و بخشهایی از کانادا و در میان جوامع کشاورزی مهاجران، چنین نامهایی رواج داشته و دارد. این نامها براساس مواجهه و آشنایی مهاجران با بومیان این منطقه و نامهایی که آنها برای استفاده از تقویم کشاورزی و شکار خود استفاده میکردند، وام گرفته شد و گاهی هم البته اثرات و میراث فرهنگ اروپایی در برخی از موارد روی آنها تأثیر گذاشته است. نامهای وامگرفتهشده از فرهنگ بومیان با توجه به ویژگیهای چشمگیر طبیعی که در ماهی که آن بدر، در آن اتفاق میافتد و برمبنای موقعیت جغرافیایی که آنها در آن زندگی میکردند، انتخاب شده است. چنین سنتی در نقاط مختلف جهان وجود دارد، اگرچه من نمونهای از نام ماههای کامل و بدر را بین نواحی مختلف ایران سراغ ندارم اما حدس میزنم چنین مواردی را بتوان در گوشهوکنار یافت. در موارد دیگر نمونههای زیادی وجود دارد. در مناطق مختلف ایران کشاورزان بر اساس پدیدههای گوناگون، نامهای مختلفی را به بارانها و بادها اختصاص دادهاند. باد پنجه، باد سهیلی و دهها مورد نمونههایی از این موارد هستند. همینطور افسانههای محلی زیادی درباره این پدیدهها وجود دارد. در دامغان وزش بادی ناگهانی، به آلودهشدن چشمهای به نام بادخان نسبت داده میشود و مطمئنم در گوشهوکنار ایران در فرهنگهای محلی چنین نامها و روایتهای عامهای را میتوان بهوفور یافت و چقدر جای مرجعی بزرگ برای گردآوری و حفظ این میراث شفاهی خالی است. اما درباره ماههای بدر و نام آنها باید به تقویم کشاورزی رجوع کرد. فصل تقویمی کشاورزان با توجه به ضرورتی که منظمبودن تقویم برای انجام کارهای کشاورزی دارد، برمبنای تقویمی فصلی بنا شده و ماههای آن براساس ماههای قمری تعیین نمیشود. بهطور طبیعی در هر فصل سهماهه، باید شاهد رخدادن سه بدر باشیم. بومیان و بعدها مهاجران ساکن سرزمین بومیان، این نامها را براساس این ترتیب انتخاب کردند و با اندکی تغییر تاکنون باقیمانده است. نامهای رایج این بدرها که الهامگرفته از بومیان آمریکای شمالی است به ترتیب زیر است:
بدر ژانویه (اولین بدر زمستان): بدر گرگ، به دلیل شنیدهشدن صدای گرگها در فصل سرد.
بدر فوریه: بدر برف، بهواسطه بارش شدید برف.
بدر مارس: بدر کرم، آغاز بیرون آمدن کرمهای خاکی از خاک.
بدر آوریل: بدر صورتی، بهواسطه رنگ شکوفههای گیاهان وحشی در آغاز بهار.
بدر مِی: بدر گل، به گل نشستن گلها در آمریکای شمالی.
بدر ژوئن: بدر توتفرنگی، اشاره به فصل برداشت توتفرنگی.
بدر جولای: بدر گوزن، زمانی که شاخهای تازه و کرکدار گوزن نر میروید.
بدر آگوست: بدر تاسماهی، زمانی که تاسماهیهای نارنجی بزرگ را میتوان بهراحتی در دریاچههای مرکزی آمریکا صید کرد.
بدر سپتامبر: بدر برداشت/ بدر ذرت، زمان برداشت محصول بهویژه ذرت.
بدر اکتبر: بدر شکارچی، فصل شکار.
بدر نوامبر: بدر سگ آبی، فصلی شکار سگ آبی.
بدر دسامبر: بدر سرد، شبهای سرد و طولانی زمستان.
یکی از دلایل اصلی ماندگاری این نامها ادامه سنتی قدیمی است که به شکلی مدرن در آمریکا ادامه پیدا کرد. جوامع کشاورزی برای تنظیم زمان کشتوکار خود و در نظر داشتن رویدادهای جوی و پیشبینیهای احتمالی، زیجهای نجومی را مینوشتند. یکی از قدیمیترین نمونههای چنین زیجهایی مربوط به هزاره اول پیش از میلاد است که خود براساس بازنویسی زیجی قدیمیتر نوشتهشده است. در این زیج که MUL.APIN نام دارد، علاوهبر اطلاعات مربوط به موقعیت ستارهها، صورتهای فلکی و زمان طلوع و غروب سیارهها و وضعیت اهله ماه، اطلاعاتی درباره زمان مناسب کشت بذر و برداشت محصول نیز درج شده بود. طبیعی است در دورانی که هنوز دانش پیشبینی آبوهوا و همینطور اطلاعات نجومی پیشرفت نکرده بود و در زمانی که هنوز باورهای طالعبینی رایج بود، اثر موقعیت ماه و ستارگان و صورتهای فلکی و سیارات بر روند کاشت و داشت و برداشت محصول و همینطور پیشبینیهای هواشناسی مبتنیبر تجربه قبلی و نشانههای زمینی، امری رایج به شمار میرفت و نشانههای آن در چنین زیجهایی دیده میشود. در آمریکا و کانادا نمونههای متعددی از این زیجها یا آلمناکهای کشاورزی براساس سنتهای قبلی اروپاییان شکل گرفت.