وقتی خردی در کار نباشد
آیا همه دورههای تاریخی مثل دوره ما بودهاند؟ آیا در همه دورهها انسانها به این راحتی کشته میشدند؟ من به طور دقیق پاسخ این پرسشها را نمیدانم ولی فکر نمیکنم سرشت بشری چندان تغییر کرده باشد. انسانها برای پیشبرد منافع خود همواره بهراحتی آدم کشتهاند و میکشند.
آیا همه دورههای تاریخی مثل دوره ما بودهاند؟ آیا در همه دورهها انسانها به این راحتی کشته میشدند؟ من به طور دقیق پاسخ این پرسشها را نمیدانم ولی فکر نمیکنم سرشت بشری چندان تغییر کرده باشد. انسانها برای پیشبرد منافع خود همواره بهراحتی آدم کشتهاند و میکشند. زمانی از نیزه و شمشیر استفاده میکردند و حالا از سلاحهای کشتارجمعی که میتواند در لحظهای حجم زیادی از انسانها را بکشد و نابود کند. موضوعی که چندان قابل درک نیست مگر آنکه خردی در کار نباشد. اینکه انسانها به این راحتی کشته میشوند ناشی از بیخردی است. انگار تاریخ انسان تاریخ بیخردی است. همین موضوع سبب میشود از خود بپرسیم آیا انسان در طول تاریخ خود دستاوردهای اخلاقی داشته است؟ اصلا اخلاق یعنی چه؟ و چرا وقتی پای منافع در میان باشد بهراحتی فراموش میشود؟ این سؤال بزرگی است که این روزها بیش از هر چیزی ذهن من را به خود مشغول کرده است. آنچه میبینیم شگفتانگیز است. رژیم اسرائیل بهراحتی انسانها را قلع و قمع میکند و کشورهایی که از لحاظ تاریخی سیر رسیدن به موضوعات اخلاقی را طی کرده و سازمانهای مربوطه را ایجاد کردهاند چه از لحاظ مالی، چه نظامی و چه معنوی تمامقد از اسرائیل و شخصی چون نتانیاهو دفاع میکنند. اینکه بهراحتی از کشتهشدن این همه انسان گذشته و حتی آن را تأیید میکنند شگفتانگیز است. در عین حال هیچ صدای مستقلی هم وجود ندارد، صدایی که در قدرت بوده، بتواند تأثیرگذار باشد و علیرغم این خصلتها راهی مستقل را طی کرده و فقط جان انسانها برای او مهم باشد. کسی که در قدرت نیست تضاد منافع ندارد. میتواند در مورد خیلی چیزها بهراحتی و بدون آنکه برای او خطری داشته باشد یا منافع او را تهدید کند اظهارنظر کند. اما وقتی در قدرت قرار میگیریم وقتی که منافع بسیاری داریم اینکه بتوانیم از همه اینها گذشته و از یکسری اصول خردورزانه تبعیت کنیم از اهمیت بسیاری برخوردار است. اما اصلا چنین چیزی وجود ندارد. برعکس همه بر طبل جنگ میکوبند و صرفا بر اساس منافع خود عمل میکنند. اینکه راهحل چیست میتواند پیچیده و بسیار سخت باشد. در عین حال میتواند نشاندهنده راه اشتباهی باشد که بشر تاکنون طی کرده و نتیجه این شده که کشوری در میانه منطقه پرتضاد خاورمیانه توسط یکسری از کشورهایی که از این منطقه فاصله داشته اما منافع بسیاری در آن دارند به وجود آمده و حالا از هر عمل او حمایت و از تمام اعمال غیرانسانی آن دفاع کنند و در نهایت این صحنه شگفتانگیز را به وجود بیاورند. مهم است که اندیشمندان و فیلسوفان خاموش نمانند و در این باب بنویسند و حرف بزنند. برخلاف تصور، این حرفها و موضعگیریها بسیار مهم و تأثیرگذار خواهد بود. خیلی وقتها میترسیم که برخلاف جریان عمومی نظری بدهیم. اما همینجاست که تفاوت انسانهای خردمند با کسانی که فقط براساس منافع خود عمل میکنند آشکار میشود.