آموزگاران جهانی در صفحه کوچک گوشی
دایی نازنین و مردمداری داشتم به نام «دایی حجت» که شوربختانه چندسالی است چهره در نقاب خاک کشیده است. «دایی حجت» در نوجوانی از شهرستان به تهران میآید و خانوادهای راه میاندازد و البته سالهای سال به همراه همسرش، میزبانانی خوشرو و بردبار برای همه فامیل بودند. به گفته برادر بزرگم، دایی حجت دو سه سال در بیخبری کامل به همراه داییاش در تهران زندگی میکند و تازه پس از مدتها در نبود تلفن، با نامههای چند ماه یک بار، از خود خبر میدهد و از خانوادهاش خبر میگیرد؛ فضایی که امروزه از نظر پیوندها و ارتباطات انسانی، باورنکردنی است!
دایی نازنین و مردمداری داشتم به نام «دایی حجت» که شوربختانه چندسالی است چهره در نقاب خاک کشیده است. «دایی حجت» در نوجوانی از شهرستان به تهران میآید و خانوادهای راه میاندازد و البته سالهای سال به همراه همسرش، میزبانانی خوشرو و بردبار برای همه فامیل بودند. به گفته برادر بزرگم، دایی حجت دو سه سال در بیخبری کامل به همراه داییاش در تهران زندگی میکند و تازه پس از مدتها در نبود تلفن، با نامههای چند ماه یک بار، از خود خبر میدهد و از خانوادهاش خبر میگیرد؛ فضایی که امروزه از نظر پیوندها و ارتباطات انسانی، باورنکردنی است!
جهان کنونی پر است از شگفتانههای فراوانی که برآمده از مهمترین ویژگیهای این دوران، یعنی «ارتباط» است؛ ویژگیای که سبب شده خبر رویدادهای کوچک و بزرگ، در زمانی اندک به سراسر جهان برسد و پیامدهای مثبت و منفی خود را داشته باشد. این ارتباط زمینهساز نزدیکی آدمها به هم شده و کمتر کسی پیدا میشود که باور ژرفی به تفاوتهای ریشهای و انسانی میان نژادها، ملتها، اقوام و... البته درباره گرفتاریهای آنان داشته باشد؛ گرفتاریهایی فراگیر که بخش بزرگی از انسان و انسانیت را در بر گرفته است.
پرداختن به این ویژگی، هم از نظر پیچیدگی و گستردگی و هم از نظر تخصصی، در توان نگارنده نیست اما آنقدر هست که بتوان به دو رویداد خوب در چند هفته گذشته اشاره کرد.
1- بیش از 50 سال است که از سوی یونسکو پنجم اکتبر، روز جهانی آموزگار نام گرفته است و سالهاست که این روز در جهان گرامی داشته میشود. چندسالی هم هست که در نبود مراسم رسمی در ایران، شمار اندکی از رسانهها و تشکلهای صنفی معلمان به این روز میپردازند. در همین راستا «کانون صنفی معلمان ایران (تهران)» به فراخور این روز از دو معلم، یکی از کره جنوبی و دیگری از ترکیه، دعوت کرده بود که در یک نشست مجازی شرکت کنند. این دو معلم در کشورهای خود کنشگران اتحادیهای هستند و از روند تلاشهای صنفی، اتحادیهای و آموزشی در کره و ترکیه سخن گفتند که همزمان برای مخاطبان نشست ترجمه میشد. جدا از کار خوب و نوآورانه کانون تهران در برگزاری چنین نشستی، مهمترین دستاورد آن آگاهی از یکسانبودن بخش بزرگی از گرفتاریهای معلمان در این دو کشور و البته در جهان بود؛ گرفتاریهایی که معلمان جهان را در یک صف برای تلاش در راستای رسیدن به خواستههای صنفی-آموزشی قرار میدهد و امیدهایی میآفریند برای دستیابی به این خواسته در یک همراهی مهم، اثرگذار و پیشرونده در سراسر جهان.
2- «گاهنامه فرهیزش» نشریهای اینترنتی است که در گستره آموزشی، فرهنگی و صنفی فرهنگیان و از سوی زندهیاد «مهدی بهلولی» راهاندازی شد و به فراخور روز جهانی آموزگار، به پانزدهمین شماره خود رسید. دستاندرکاران این گاهنامه نیز به فراخور روز جهانی آموزگار، نشستی مجازی برگزار کردند که در آن سه معلم از سوئیس، کانادا و عمان
شرکت داشتند.
این معلمان، ایرانیانی هستند که در آن کشورها به حرفه آموزگاری مشغول بوده یا هستند. در این نشست که دشواری زبانی هم وجود نداشت، سه میهمان از تجربههای آموزگاری، ساختار مدرسهای، بافت فرهنگی-اجتماعی مؤثر بر آموزش، کنشهای صنفی معلمان و... در این کشورها سخن گفتند و مخاطبان اغلب معلم نیز کنجکاوانه در اندک زمان گپوگفت با طرح پرسشهایی نشست را پربارتر کردند.
جهان امروز، جهان پیوندهای انسانی و ارتباطات گسترده است و خوشبختانه در چندین دهه گذشته هیچکس نتوانسته و نمیتواند جلوی این پیوندهای پیشرونده انسانی را بگیرد. کسانی نیز که چنین سودایی در سر داشته یا دارند، عرض خود میبرند و آب در هاون میکوبند! ارتباط، محور دگرگونیهای گستردهای است که نه دیگر «دایی حجت»ها سالها در بیخبری زندگی کنند و نه ملتها پشت دیوارهای بیخبری و ناآگاهی روزگار بگذرانند! جهان راه خودش را میرود، هرکسی را که همراه نشود زیر میگیرد و فراموشش میکند؛ از ما گفتن!