|

روزگار جهان؛ کمند ابریشمی

زلنسکی تنها نقش جدی و غیرکمدی خود را بازی کرده و این آخرین نقش‌آفرینی او خواهد بود. دموکرات‌های آمریکا با تشدید تنش‌های اکراین بر آن‌ هستند تا سیاست خارجی ترامپ را در حوزه دریای بالتیک و روسیه به گروگان بگیرند.

زلنسکی تنها نقش جدی و غیرکمدی خود را بازی کرده و این آخرین نقش‌آفرینی او خواهد بود. دموکرات‌های آمریکا با تشدید تنش‌های اکراین بر آن‌ هستند تا سیاست خارجی ترامپ را در حوزه دریای بالتیک و روسیه به گروگان بگیرند. چین دیپلماسی پنهان و خزنده خود را دنبال می‌کند. اروپا نگران برتری‌جویی‌های روسیه فرسوده از جنگ است. ترامپ به برتری نظامی و چیدمان استراتژیک چین در حوزه پاسیفیک می‌نگرد؛ عاملی که می‌تواند امنیت بین‌المللی را به مخاطره بیندازد. استراتژیست‌های اروپایی باید افق دید محدود قاره‌ای خود را گسترش داده و دوردست‌ها را بنگرند. در این فراسو‌نگری و نگرش فرا‌قاره‌ای، هراسناک‌تر از روسیه، توسعه‌طلبی‌های چین و کمند ابریشمی آن است. حوزه عمل و نفوذ دیپلماسی اروپا که خود را در برایند استراتژی اتحادیه اروپا نشان می‌دهد، محدود به گستره‌ اروپاست. در راستای این استراتژی تمام تأکیدات بر مهار روسیه است. برخی عوامل از‌ جمله کینه ملی‌گرایان لهستانی و آلمانی دامنه کشمکش به روسیه را گسترش می‌دهد. لهستانی‌ها خاطرات تلخی از روسیه به‌ویژه در دوران استالین و اشغال این کشور دارند. در دوران جنگ سرد و حاکمیت حزب کمونیست در لهستان احساسات ملی ضد‌روسی در لهستان به‌شدت سرکوب شد. اما با فروریختن شوروی سابق و پیمان ورشو، اکنون ملی‌گرایان لهستانی مجال تأثیرگذاری ژرف در سیاست خارجی را پیدا کرده‌اند. لهستان با هراس‌افکنی از پیشروی زمینی روسیه در خاک خود و دیگر نقاط اروپا خواهان استمرار جنگ و مساعی جمعی اعضای اتحادیه اروپا و آمریکا برای مهار روسیه است. استراتژی مهار روسیه فرصت مناسبی برای چین در زمینه تحکیم مواضع سیاسی و نظامی به‌ویژه حوزه پاسیفیک ایحاد کرده است. در‌حال‌حاضر، چین در اقیانوس آرام دارای یک چیدمان نظامی پراکنده بوده و آمریکا از اصل تمرکز مواضع پیروی کرده است. این چیدمان استراتژیک چین چندان با منافع بلندمدت آمریکا در حوزه پاسیفیک سازگار نیست. اروپا از برتری‌های چین در حوزه پاسیفیک غافل است. یک برتری که در کامیابی‌های اقتصادی چین تنیده شده و زمینه ابتکار چینی کمربند و جاده را به وجود آورده است. جاده و کمربندی که در‌واقع کمندی برای به بند کشیدن کشور‌های دیگر است. در چنین شرایطی روسیه استراتژی قدیمی توسعه ارضی را در پیش گرفته و اتحادیه اروپا دربرابر استراتژی کلاسیک روسیه ایستادگی می‌کند. این در‌حالی است که اصول آینده‌پژوهی به ما می‌آموزد‌ روسیه پاره‌ای از اروپا‌ست. هر‌چند سیاست‌های کنونی روسیه بر جدایی از اروپا تأکید دارد، اما یک چرخش ژرف در سیاست‌گذاری‌های روسیه این کشور را به اروپا پیوند خواهد داد. در چنین شرایطی سیاست محدود قاره‌ای اتحادیه اروپا جای خود را به استراتژی فراقاره‌ای برای رویارویی با توسعه روزافزون چین خواهد داد. از‌این‌رو، جنگ کنونی اروپا فرصت‌آفرینی برای چین است. استراتژی کاسب‌کارانه دولت آینده آمریکا نیز در مدار کاهش تنش در اروپا و مهار چین خواهد بود.