|

باز هم یک قطع‌نامه جدید علیه ایران

دوباره قطع‌نامه‌ای جدید علیه ایران صادر شد. شاید مردمان ما با شنیدن این خبر، لبخندی بزنند و بی‌تفاوت از کنار آن بگذرند؛ زیرا زیر بار انبوه قطع‌نامه‌هایی که قرار بود کاغذپاره‌ای بیش نباشند، مدت‌هاست‌ کمرشان شکسته است.

دوباره قطع‌نامه‌ای جدید علیه ایران صادر شد. شاید مردمان ما با شنیدن این خبر، لبخندی بزنند و بی‌تفاوت از کنار آن بگذرند؛ زیرا زیر بار انبوه قطع‌نامه‌هایی که قرار بود کاغذپاره‌ای بیش نباشند، مدت‌هاست‌ کمرشان شکسته است. برای همین چه‌بسا نوشتن چنین مطلبی هم محلی از اعراب نداشته باشد. قطع‌نامه‌ها مهم‌ هستند. جز آنها که سودشان در صدور این قطع‌نامه‌هاست تا از رانت‌ها و... استفاده کنند، همه می‌دانند که مهم هستند. بسیار هم مهم هستند و ما اثرات آن را در زندگی هر‌روزه خود مشاهده می‌کنیم. وقتی دلار به 70 هزار تومان می‌رسد، وقتی تورم و گرانی لجام‌گسیخته است، وقتی از امکانات و تکنولوژی‌های روز جهان دور افتاده‌ایم، وقتی چون ساکنی در جزیره‌ای محروم شده‌ایم و هزاران چیز کوچک و بزرگ دیگر، همه و همه نشان می‌دهد که تحریم‌ها نفس ما را گرفته است. اما شاید یکی بگوید چرا با این تحریم تازه صدایت درآمده؟ این هم روی همه آنها! این حرف در ظاهر درست است، اما مسئله مهم‌تر فرصتی است که ایران به‌عنوان یک کشور با فرهنگی بزرگ دارد. این‌گونه نیست که ما بتوانیم تا ابد در برابر مهاجرت روز‌به‌روز و فزاینده ‌نخبگان و نیروی کار، خشک‌سالی و تغییرات شدید اقلیمی که به واسطه ناکارآمدی، سوء‌مدیریت و تحریم‌ها در کشور ما نمودی چند‌ برابر دارد، وضعیت بد اقتصادی، نبود آموزش و پرورش درست و از بین رفتن میراث فرهنگی منقول و غیرمنقول و صدها مورد دیگر دوام بیاوریم. ما فرصت چندانی نداریم و تنها راه‌حل‌مان نیز تعاملی سازنده با جهان و پیروی از قوانینی است که در تمام جهان جاری و لازم هستند. نه می‌توانیم خودمان را با فیلترینگ از تمام دنیا جدا کنیم و نه می‌توانیم براساس تفکرات متحجرانه و سودجویانه دسته‌ای کوچک، کشوری را در معرض ادامه ضررهای بزرگ ناشی از بودن در لیست سیاه اف‌ای‌تی‌اف قرار دهیم. ما باید با سرعت تمام این مشکلات را حل کنیم و بدون شک مشکلات ما با آژانس نیز جزئی از همین مشکلات جهانی ماست. تازه بعد از همه اینها باید تلاش بسیار کرد‌ که کشور را کماکان از پرتگاه دور کرد؛ کاری که اگر غیر‌ممکن نباشد، بسیار سخت است. با این تذکر که این آخرین فرصت ما برای نلغزیدن به مغاکی سرد و بی‌انتهاست.