|

افسانه سه برادر

شهرستان آران و بیدگل در ابتدای کویر مرکزی ایران قرار دارد. در چند دهه گذشته که کویر‌گردی و رانندگی در بیراهه رواج پیدا کرده و جوانان در پاییز به سمت کویر مرنجاب می‌روند، این منطقه کم‌و‌بیش شناخته شده است.

شهرستان آران و بیدگل در ابتدای کویر مرکزی ایران قرار دارد. در چند دهه گذشته که کویر‌گردی و رانندگی در بیراهه رواج پیدا کرده و جوانان در پاییز به سمت کویر مرنجاب می‌روند، این منطقه کم‌و‌بیش شناخته شده است. در تاریخ معاصر ایران شخصیت‌های ادبی و هنری از آران و بیدگل کم نبوده‌اند؛ از سلیمان صباحی‌بیدگلی، از بنیان‌گذاران مکتب ادبی بازگشت، تا بهرام بیضایی‌آرانی که جایگاه او در تئاتر و سینمای ایران نیازی به گفتن ندارد. اما سرشناس‌ترین رجال سیاسی این شهر تاریخی را سه برادر با نام خانوادگی صالح تشکیل می‌دهند که هرکدام به نوعی به دنیای حقوق مرتبط هستند. جالب اینکه جلیل بزرگمهر، وکیل تسخیری دکتر محمد مصدق در دادگاه نظامی، داماد این خانواده بود. دوم بهمن‌ماه امسال، سی‌و‌چهارمین سالگرد درگذشت علی پاشا صالح است، به این مناسبت نگاهی کوتاه به زندگی و اثرگذاری این سه برادر و البته داماد خانواده در حقوق و سیاست ایران داشته‌ایم.

نخست، «علی پاشا» مؤلف کتاب سرگذشت قانون: او یکی از هشت پسر میرزا حسن‌ خان مبصرالممالک است که در 5 بهمن‌ماه 1280 خورشیدی در آران و بیدگل به دنیا آمد. برادران صالح به حلقه «صلحا» معروف بودند. علی پاشا در مدرسه آمریکایی‌های تهران به تحصیل خود ادامه داد. ابتدا مسئول دارالترجمه وزارت مالیه بود و سپس به دعوت وزارت علی‌اصغر حکمت، سرپرست اداره کل انطباعات وزارت معارف شد. از ابتدای تأسیس دانشگاه، متون حقوقی به زبان انگلیسی درس می‌داد. مهم‌ترین اثر او کتاب «سرگذشت قانون؛ مباحثی از تاریخ حقوق (دورنمایی از روزگاران پیشین تا امروز)» است که حدود نیم‌قرن پیش در انتشارات دانشگاه تهران در نزدیک به هزار صفحه منتشر شد. استاد محمد‌جعفر لنگرودی، نویسنده کتاب «تاریخ حقوق ایران (از انقراض ساسانیان تا آغاز مشروطه)» در کتاب زندگی‌نامه خود، بدون اشاره به این کتاب می‌گوید: «... بعد از چاپ آن، یکی از استادان زبان انگلیسی رساله‌ای در تاریخ حقوق نوشت و به اشاره رئیس دانشکده حقوق، مقرر شد من به او کمک کنم و کردم، ولی او حتی نامی از من نبرد و یادی و تشکری نکرد...» (بر تارک علم، صفحه 104). دست هر دو بزرگوار از دنیا کوتاه است و نمی‌توان قضاوتی داشت. او آثار دیگر نیز از‌جمله «آداب مناظره»، «آداب سخن؛ اصول فن خطابه» و ترجمه قانون اساسی مشروطه به زبان انگلیسی را در کارنامه خود دارد.

دوم، «الهیار» وزیر قوام و سفیر مصدق: متولد 27 اردیبهشت 1276 آران و بیدگل. تحصیلات خود را مانند برادرش در مدرسه آمریکایی‌ها گذراند و مدتی مترجم سفارت آمریکا بود. در اوایل سال ۱۳۰۶ که علی‌اکبر داور به‌تازگی عهده‌دار وزارت عدلیه شده تا دادگستری نوین ایران را پی‌ریزی کند، الهیار صالح را دعوت به کار در عدلیه کرد. الهیار مشاغل قضائی را از بازپرسی آغاز کرد و به مدعی‌العمومی (دادستانی) اصفهان و مستشاری دیوان کیفر رسید. در سال 1318 مسئول سازمان پیش‌آهنگی و تربیت بدنی ایران شد. الهیار در دولت قوام تصدی دو وزارتخانه دارایی و دادگستری را بر عهده داشت. صالح در سال ۱۳۲۸ به جبهه ملی پیوست و در انتخابات مجلس شانزدهم از طرف مردم کاشان به نمایندگی انتخاب شد و از‌جمله یاران و همکاران نزدیک مصدق شد. او در زمستان ۱۳۳۰ در میانه انتخابات دوره هفدهم وزیر کشور دولت مصدق شد و انتخابات را به انجام رساند و پیش از گشایش مجلس از سمت وزارت کشور کنار رفت. در شهریور ۱۳۳۱ از طرف دکتر مصدق به‌عنوان سفیر به آمریکا رفت تا مناسبات دو کشور را بهبود ببخشد و مانع از جانب‌داری آمریکا از انگلستان در مناقشه نفت شود. او پس از ۲۸ مرداد از مقام سفارت استعفا داد و از قبول شغل در دولت زاهدی خودداری کرد. الهیار در اواخر دهه 30 خورشیدی، دوباره در انتخابات مجلس شرکت کرد و با اکثریت بیش از 99 درصد آرا در مجلس بیستم به‌عنوان نماینده حوزه انتخابیه نطنز و کاشان انتخاب شد.

سوم، «جهانشاه» وزیر بهداری کابینه کودتا: متولد فروردین 1283 در آران و بیدگل. تحصیلات او در رشته پزشکی تخصص زنان و زایمان از دانشگاه کلمبیای آمریکا بود. جهانشاه در سال 1329 در دولت رزم‌آرا وزیر بهداری بود و لایحه تشکیل سازمان نظام پزشکی را به مجلس برد. در دوران مصدق به دلیل اختلاف سیاسی سمتی نداشت، اما دوباره در کابینه زاهدی به سمت وزارت بهداری رسید. در این دوره نخستین کارخانه شیر پاستوریزه را با کمک یونیسف به ایران آورد و در نزدیکی تهران احداث کرد. همچنین در اردیبهشت ۱۳۴۲ به ریاست دانشگاه تهران انتخاب شد و سعی کرد نظام آمریکایی در آموزش‌ عالی را در دانشگاه‌های ایران جایگزین نظام آموزشی فرانسوی کند.

چهارم، «جلیل بزرگمهر»، وکیل مصدق: داماد خانواده صالح و از اهالی آستارا ابتدا افسر نظامی بود و بعد از تحصیل در دانشکده حقوق، دادیار دادسرای انتظامی قضات شد. بعد از 28 مرداد چون سپهبد نقدی حاضر به پذیرش وکالت نشد، سرهنگ بزرگمهر به‌عنوان وکیل تسخیری مصدق برگزیده شد. بزرگمهر ماجرای دادگاه مصدق را در سه کتاب «مصدق در محکمه نظامی»، «مصدق در محکمه نظامی تجدیدنظر» و «مصدق و رسیدگی فرجامی در دیوان کشور» منتشر کرده است. همچنین او خاطرات و گفته‌های مصدق را که در فاصله دادگاه بدوی و تجدیدنظر می‌شنیده، یادداشت کرده و بعد مصدق در آن اصلاحاتی به عمل می‌آورده است. این مجموعه ارزشمند تاریخی در کتاب «تقریرات مصدق در زندان درباره حوادث خویش» به کوشش ایرج افشار در انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر شده است.