همه متهمان نابودی درختان ولیعصر
تهران در این روزها نفس نمیکشد. کبود، رنجور و فرسوده است. دیگر چنارهای این شهر نمیتوانند برای نبض زندگی مردمانش نقش منجی را بازی کنند. خیابان ولیعصر تهران، به عنوان یکی از طولانیترین خیابانهای خاورمیانه، نهتنها قلب تپنده زندگی شهری پایتخت است، بلکه بهواسطه چنارهای سر به فلک کشیدهاش، جلوهای بینظیر از تلفیق طبیعت و تاریخ را به نمایش میگذارد. این درختان که به مرور زمان به شناسنامهای برای این خیابان تبدیل شدهاند، میراثی زندهاند که یادآور هویت تهران در قرن گذشتهاند.
خبرآنلاین: تهران در این روزها نفس نمیکشد. کبود، رنجور و فرسوده است. دیگر چنارهای این شهر نمیتوانند برای نبض زندگی مردمانش نقش منجی را بازی کنند. خیابان ولیعصر تهران، به عنوان یکی از طولانیترین خیابانهای خاورمیانه، نهتنها قلب تپنده زندگی شهری پایتخت است، بلکه بهواسطه چنارهای سر به فلک کشیدهاش، جلوهای بینظیر از تلفیق طبیعت و تاریخ را به نمایش میگذارد. این درختان که به مرور زمان به شناسنامهای برای این خیابان تبدیل شدهاند، میراثی زندهاند که یادآور هویت تهران در قرن گذشتهاند.
خیابان ولیعصر (که پیش از انقلاب اسلامی به نام خیابان پهلوی شناخته میشد)، در دهه ۱۳۱۰ احداث شد و کاشت چنارهای آن از همان ابتدا بخشی از برنامه زیباسازی این خیابان بود. درخت چنار که بهواسطه توانایی رشد در خاکهای سنگین و مقاومت در برابر کمآبی انتخابی هوشمندانه بود، بهتدریج دو سوی خیابان را به تونلی سبز تبدیل کرد. جستوجو در متون تاریخی نشان میدهد که چنارهای این خیابان ریشه در تاریخ کن دارند و تبار و اصل و نژادشان را باید در این محله قدیمی تهران جستوجو کرد.
عبدالله مستوفی در اوایل دهه ۱۳۲۰ در کتاب «شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی واداری دوره قاجاریه» نوشته است: «در زمان رضاشاه در خیابان پهلوی به فاصله هر دو متر، یک چنار و بین هر دو چنار، یک بوته گل سرخ کاشتند؛ بنابراین در دو سوی مسیر ۱۸کیلومتری خیابان مجموعا ۱۸ هزار چنار کاشته شد. البته برخی این تعداد را تا ۲۴ هزار اصله نیز برآورد کردهاند».
«ارباب خلیل»، باغدار معروف محله کن، چنارهای جوان را از خزانه چنار «باغ نو» سوار بر اسب و الاغ میکرد و راهی خیابان پهلوی سابق میشد. «مرتضی رحیمی»، فرزند «خلیل رحیمی» که آخرین بازمانده از اولاد ارباب خلیل است، میگوید: «پدرم باغدار بود. زمانی که از «بلدیه» شهر اعلام کردند قرار است سرتاسر خیابان ولیعصر (عج) را چنار بکارند، نخستین نفر پدرم را انتخاب کردند. باغداران شمیرانی پدرم را خوب میشناختند. قرار شد نهالهای چنار از کن راهی تهران شود. چون نهالهای چنار روستای کن بسیار مرغوب و معروف بود».
این چنارها طی چند دهه گذشته روزگار تلخی داشتند، تا آنجا که تعداد آنها از ۱۸ هزار اصله به حدود هشت هزار اصله، رسیده، اما چه عواملی این درختان قدیمی را به نابودی کشانده است؟
یکی از این تهدیدها توسعه شهری و تغییر کاربری فضاهای اطراف خیابان است. حفاریها برای احداث مترو، ساختوسازهای بیرویه و افزایش آلودگی هوا و خاک، به مرور زمان سلامت این درختان را تهدید کرده است.
عامل دیگر، کاهش منابع آبی مورد نیاز چنارهاست. تهران در سالهای اخیر با بحران کمآبی مواجه بوده و این امر بر تغذیه چنارها تأثیر منفی گذاشته است. همچنین استفاده از سموم و مواد شیمیایی در فضای شهری نیز یکی از عوامل خشکشدن این درختان به شمار میرود.
علاوهبراین، بیتوجهی عمومی به اهمیت این درختان و آسیبهای انسانی، نظیر بریدن شاخهها یا ریختن زباله در پای درختان، به تخریب این سرمایههای طبیعی دامن زده است.
مدتی پیش مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران، درباره قطع درختان خیابان ولیعصر گفته بود: وقتی درختان در کنار خیابان و با حجم بالایی از تردد قرار دارند حفط آنها سخت است. درختان خیابان ولیعصر عمر خوبی داشتند اما وقتی مشکل ایجاد میکنند و ممکن است آفت آن به دیگر درختان برسد و از درون میپوسند چارهای دیگر جز قطع آنها نیست اما باید کنار آن و یا بهجای آن یک یا چند درخت غرس شود. وظیفه شهرداری است که مرتب وضعیت درختان را پیگیری کند و هرجا درختی قطع میشود جای آن درخت بکارد.
محمد درویش، محقق و کنشگر محیط زیست، به خبرآنلاین میگوید: درحالحاضر در ایران، تا هزارو 500 سال هم پایه درخت چنار داریم و چنار، جزء درختانی است که توانایی سازگاری بسیار بالایی بهخصوص در منطقه تهران دارد و زمانی به تهران «چنارستان» میگفتند. هنوز هم در اطراف امامزادههای تهران، درختان کهنسال را میبینید؛ از جمله در منطقه درکه.
او ادامه میدهد: اتفاقی که افتاده این است که ما درختان چنار خیابان ولیعصر و محیطهای شهری را در معرض آلودگی شدید هوا و آلودگی نوری قرار دادهایم، مواد شیمیایی زیاد و فاضلابهای مغازهها، خانهها و شرکتها وارد خاک این درختان شده و متأسفانه حریم را در کاشتشان رعایت نکردهاند و آنها برای تأمین غذا رقابت زیادی را تحمل کردهاند. ما بهتدریج خاک اطراف آنها را سفت و موزاییک، آسفالت یا سیمان کردیم و دسترسی آنها را به آب و منابع غذایی هم کاهش دادیم.
مجموعه این عوامل سبب شد سن و طول عمر درختان کاهش پیدا کند و حتی در مقاطعی، برخی از این سودجویان که برج، مال و مراکز تجاری داشتند و میخواستند چشمانداز ویترینشان مشخص باشد، به عمد پای این درختان مواد سمی ریختند و اگر در خیابان ولیعصر حرکت کنید میبینید که جاهایی که برجهای تجاری وجود دارد، درختان بیشتر خشک شدهاند و جاهایی که هیچ برج تجاریی موجود نیست، فقط یک دیوار خالی است. این سؤال مطرح میشود که چرا در جاهایی که عملیات ساختمانی اتفاق افتاده میزان خسارت به این درختان بیشتر است و این نشان میدهد که عمدی در خشکشدن این درختها وجود داشته است.
به گفته درویش، نهتنها شهرداری تهران، بلکه در کل، آنطورکه باید به سالمسازی و حراست از این جذابترین، مهمترین و طولانیترین خیابان خود نپرداختهاند. شهرداری نباید اجازه میداد برجهایی در کنار این درختان ساخته شود که برای ساختنشان بیش از ۱۰ تا ۲۰ متر زمین را حفاری کنند و تمام سیستم زهکش این درختها را از بین ببرند. در واقع آنها به بهانه اینکه میخواهند از قیمت زمینشان بیشتر استفاده کنند، چشمشان را بستند و این اتفاق افتاد.
شما میبینید حالا متوجه شدهاند که دلیل خشکشدن درختان در نیاوران، پارک نیاوران و مجموعه تاریخی نیاوران، همین اطلسمالی بوده که در اقدسیه ساخته شده و تمام سیستم زهکش را مختل کرده و مثل سدی طبیعی در زیر زمین عمل کرده است. ریشههای درختان، در زیر آبی که نمیتواند جاری شود درحال گندیدن است و دلیل اینکه ما مقاومت کردیم تا در پارک قیطریه مسجد ساخته نشود -با وجود اینکه فقط چهار درخت قطع میشد- همین بود که وقتی شما ۲۰ متر گودبرداری میکنید، تمام شبکه ریشههای درختان را از بین میبرید.
او در ادامه میگوید: درحالحاضر مهمترین بلایی که بر سر درختان چنار خیابان ولیعصر آمده، برجهای بلندمرتبهای است که حداقل پنج تا 10 طبقه هم به بهانه پارکینگ در زیر آنها ساخته شده و تمام شبکه ریشههای این درختان را خشک کرده و آنها به مرور بیمار و دچار آفت میشوند. این درحالی است که آقای چمران میآید و میگوید درختان سرطان گرفتهاند و باید قطعشان کرد! به نظر میرسد سرطان، در فکر و اندیشه ایندست مدیران ناکارآمد است که متأسفانه صندلیها را به اشتباه اشغال کردهاند.
درویش اضافه میکند: شما یک روز خودتان پیاده بروید و رصد کنید. هرجایی که برج بلندمرتبهتری میبینید، وضعیت درختان در آنجا بدتر است. به مجموعه کاخ سعدآباد بروید که عمر درختان چنارش با ولیعصر یکی است و ببینید آنها چقدر سرحالترند. چون اطراف آنجا ساختمانسازی نشده، آب خوب خوردهاند، هوا خوب بوده و نظام ریشهای آنها حفظ شده است و در کاخ سعدآباد، میبینید در جاهایی که شروع به ساختوساز کردهاند، درختان دارند آسیب میبینند، دچار خزان زودرس شدهاند و دارند خشک میشوند.