|

ایران و بمب‌ اتم

سال ۲۰۲۵ میلادی شاید مهم‌ترین سال پیش‌روی ایران در قرن ۲۱ باشد. از سویی فشارهای بین‌المللی و تحریم‌های کمرشکن ایالات متحده آمریکا به‌شدت اقتصاد کشور را تضعیف کرده و با روی کار آمدن ترامپ پیش‌بینی می‌شود که فشارهای اقتصادی و سیاسی از سمت آمریکا تشدید شود.

ایران و بمب‌ اتم

احمدرضا  سازگارنژاد: سال ۲۰۲۵ میلادی شاید مهم‌ترین سال پیش‌روی ایران در قرن ۲۱ باشد. از سویی فشارهای بین‌المللی و تحریم‌های کمرشکن ایالات متحده آمریکا به‌شدت اقتصاد کشور را تضعیف کرده و با روی کار آمدن ترامپ پیش‌بینی می‌شود که فشارهای اقتصادی و سیاسی از سمت آمریکا تشدید شود.

 

از سمت دیگر، برخی سیاست‌گذاری‌ها در چند دهه اخیر منجر به ناترازی‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیط‌زیستی در کشور شده است. از منظر اقتصادی؛ تورم، افزایش نرخ‌ ارز، شکاف درآمدی در کنار رشد اقتصادی نزدیک به صفر یک دهه اخیر، از منظر اجتماعی؛ چالش‌های متفاوت، سبک‌ زندگی نسل‌های دهه ۷۰ و ۸۰ و مهاجرت گسترده متخصصان و دانشگاهیان، از نظر سیاسی؛ مسئله مشارکت ‌پایین در سه انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس در چهار سال اخیر، کاهش سرمایه اجتماعی دولت، افت شدید توان بوروکراسی و ظرفیت پایین حل مسئله کشور، از نظر محیط‌زیستی؛

 

بحران‌ آب، فرسایش خاک، خشک‌شدن رودخانه‌ها و تالاب‌ها، سیلاب‌ها به‌ویژه در مناطق کویری و تهدید تنوع زیستی، ایران و حیات تمدنی ایران را بیش‌از‌پیش در معرض نگرانی قرار داده است. از نظر بین‌المللی، اتفاقات رخ‌داده در منطقه پس از قیام ۷ اکتبر مردم مظلوم فلسطین و خشونت سبعانه رژیم صهیونیستی و از دست رفتن برخی تفوق‌های استراتژیک ایران در منطقه به واسطه گسترده‌شدن دامنه جنگ غزه به لبنان، سوریه و یمن، در کنار تحریم‌های ظالمانه، فشارها بر ایران برای تغییر سیاست‌های جهانی و منطقه‌ای خود را افزایش داده است. این سلسله فشارها با نزدیک‌شدن به پایان زمان قانونی بندهایی از توافق برجام بر سر برنامه اتمی ایران فزونی یافته، به نحوی که صراحت درباره اهمیت چند ماه آتی در سرنوشت آینده میان‌مدتِ کشور در کلام مقامات عالی به‌ویژه مجموعه وزارت امور خارجه به‌عنوان سکاندار مذاکرات آتی آشکار است.

 

مجموعه شرایط کشور و حوادث پیش‌آمده و پیش‌بینی احتمال آغاز مذاکرات مجدد با قدرت‌های‌ بین‌المللی، برخی افراد را به این باور رسانده که ایران برای داشتن دست پر در مذاکرات و اهرم فشار برای امتیازگیری از قدرت‌های بین‌المللی باید به سمت توسعه سلاح‌های هسته‌ای و ساخت بمب اتم برود. تاکنون مقالات گوناگونی به ابعاد مختلف و اغلب متناقض این پیشنهاد پرداخته‌اند و از نظر روابط بین‌الملل، اخلاق فناوری، منافع اقتصادی چنین اقدامی و... آن را شکافته و تحلیل کرده و آینده ایران پس از ساخت بمب ‌اتم را تصویر کرده‌اند.

 

همچنین صلح‌آمیز بودن برنامه اتمی ایران مورد تأکید مقامات ارشد سیاسی ایران در چند دهه اخیر بوده است، به نحوی که کمتر کسی در حرام شرعی بودن ساخت سلاح اتمی تردید کرده است. اما من در این فرصت کوتاه بر آنم که نشان دهم این پیشنهاد چقدر با روحیه و ذات ایرانی در تناقض است و می‌تواند در تضاد با رویکرد گذشتگانی باشد که ایران را سربلند از بسیاری از محک‌های اخلاقی به سلامت گذرانده‌اند و از آن مانند امانتی ارزشمند با جان خود محافظت کرده‌اند؛ گذشتگانی که در درازنای تاریخ این سرزمین، «ایران» بماهو ایران را به دست ما رسانده‌اند و از این کهنه سرباز زمین به نیکی پاسداری کرده‌اند.

 

شاید بد نباشد که برای بررسی این موضوع به سراغ تاریخ برویم. دکتر حسن محبوبی‌ اردکانی در کتاب ممتاز و محققانه «تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران»، در جلد نخست، با اشاره به تاریخچه به کار رفتن توپ به‌عنوان یک ابزار جنگی مدرن در عهد شاه عباس صفوی، توضیح می‌دهد که در این دوره توپخانه ایران از سوی اروپاییان و به‌ویژه پرتغالی‌ها اداره می‌شده است.

 

او در باب چرایی چنین اتفاقی می‌افزاید که یکی از دلایلی که احتمالا مانع به‌کارگیری این سلاح از سوی نظامیان ایران در آن دوره بوده، این است که نظامیان «به کار بردن چنین سلاح خون‌ریز و وحشتناکی را علیه افراد بشر عملی پرشرم» می‌دانستند. این درک از سلاح و ابزار جنگی نشانگر روحیه‌‌ای ارزشمند نزد ایرانیان در بهره‌گیری از وسایل نظامی مدرن است، به‌ویژه در عصری که دسترسی به سلاح‌های مدرن ضامن تفوق نظامی کشورها در جنگ‌ها علیه یکدیگر بوده است.

 

این تجربه تاریخی نشان می‌دهد که نگاه و نگرش به استفاده از سلاح تا چه حد برای سربازان در آن دوره کلیدی بوده و استفاده از سلاح‌هایی که در دوره خود نوعی سلاح کشتار جمعی محسوب می‌شدند، چقدر با حساسیت‌های اخلاقی و انسانی مواجه بوده است. بر همه روشن است که بمب اتم و سلاح‌های اتمی در زمره وحشتناک‌ترین و خون‌ریزترین سلاح‌هایی هستند که تاکنون از طریق بشر طراحی و استفاده شده است، به شکلی که یک بار استفاده از آن در جنگ جهانی به دست آمریکا در ژاپن و مشاهده اثرات دهشتناک آن، جهانیان را به این نتیجه رسانده که تحت هیچ شرایطی نباید چنین سلاحی به‌عنوان یک سلاح متعارف استفاده شود.

 

به نظر بسیاری که جهان را از زاویه دید قدرت و به‌ویژه قدرت نظامی و سیاسی تحلیل می‌کنند، سلاح اتمی یک گزینه مشابه دیگر گزینه‌هاست که در صورت لزوم و برای دفاع از کشور باید به سراغ آن رفت و از آن بهره‌ برد، اما پرسش کلیدی در اینجا نهفته است که آیا این نخستین باری است که ایران در چنین شرایطی قرار گرفته؟ و در طول تاریخ پر‌فراز‌و‌نشیب این سرزمین، آیا تفوق و قدرت نظامی، «ایران» را حفظ کرده است؟ بدیهی است که در گذشته بلند این سرزمین، ایران کم شکست نظامی بزرگ که منجر به از دست رفتن غرور ملی، سرزمین‌های تحت تصرف و حتی دولت و حکومت مرکزی شده باشد، تحمل نکرده است؛

 

از اسکندر مقدونی تا اعراب، چنگیزخان، چالدران و تا اشغال ایران در هنگام جنگ جهانی دوم. همه اینها تجارب تلخ ملی ایرانیان است اما هیچ‌کدام از این تلخ‌کامی‌ها نتوانست «ایران» را تهدید کند. در‌این‌میان، چیزی در گوهره وجودی و آگاهی جمعی ایرانیان نهفته بود که ایران را حفظ کرد، چیزی فراتر از تکنولوژی پیشرفته نظامی و سلاح‌های به‌روز، و آن چیز به طور خلاصه فرهنگ، ادبیات و زبان شیرین فارسی بوده است. گوهری که تا‌کنون زنده و با سرشت ما آکنده بوده است.

 

تاریخ پرماجرای ایران نشان داده که ایرانیان در کمتر موقعیتی استانداردهای اخلاقی خود را فدای مسائل دیگر کرده‌اند و همین زمینه‌ساز پایداری ایران بوده است. روزی کوروش گفت: «اینجا مأمن است، بر آن دیوار بلند نسازید» و در جایی دیگر فردوسی از دل تاریخ ندا می‌دهد:

 

دریغ است ایران که ویران شود

 کنام پلنگان و شیران شود

 

به نظر نگارنده، منظور فردوسی از این بیت ماندگار شاهنامه، معنایی فراتر از حفظ سرزمین ایران است. حکیمی که شاهنامه را با ستایش خداوند خرد آغاز می‌کند، منظورش از ایران، روحیه ایرانی است که بر پایه خردورزی، مهرورزی و نوع‌دوستی استوار است و دریغ‌خوردنش از ویران‌شدن ایران به دست پلنگان و شیران، تبدیل‌شدن ایران به جایگاهی است که درنده‌خویی جایگزین خردورزی و دادورزی شود.

 

حال ما با این پرسش کلیدی و تاریخی مواجهیم که آیا ساختن بمب اتم به از دست رفتن روحیه‌ای که قرن‌ها و هزاره‌ها ایران را زنده نگه داشته، می‌ارزد؟ آیا توسعه ابزاری که از اساس یک سلاح کشتار جمعی است و باعث نابودی مردم، محیط زیست‌ و سرزمین‌های اطراف آن می‌شود، با روحیه ایرانی سازگار است؟ باور دارم که کسانی که از پیمودن چنین مسیری دفاع می‌کنند، استانداردهای اخلاقی ایرانی‌بودن را زیر سؤال می‌برند و ما را با یک شرمندگی تاریخی نزد نیاکان و اجدادمان تنها می‌گذارند.