ترامپ و ایران: رقص شمشیر بر لبه پرتگاه
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، همواره نشان داده که استاد خلق تناقضها و بازی با انتظارات است. اظهارات اخیر او درباره ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. او در حالی که با اکراه یادداشت تحریمی جدید علیه ایران را امضا میکند، از تمایل خود برای یک «توافق عالی» با تهران سخن میگوید.
![ترامپ و ایران: رقص شمشیر بر لبه پرتگاه](https://cdn.sharghdaily.com/thumbnail/Eg1AfpG6k2G1/f3RIJfgnyU4T0Uu3o7ve-VbT9FKRjpcKI1vgfm4pfv__5FnUbUVuHI1x6a9YMGSvC-4UOxG1c-sX_Np2WV4AG9c54qCsllJjWoO2vfSlzgh7Zk5lGDR61FKfZAWRG6vKprHW6bs3Jnl1zSXdOLsUFQ,,/57382342.jpg)
![روزنامه شرق](/images/Logo-newspaper.jpg)
صادق زنگنه: دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، همواره نشان داده که استاد خلق تناقضها و بازی با انتظارات است. اظهارات اخیر او درباره ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. او در حالی که با اکراه یادداشت تحریمی جدید علیه ایران را امضا میکند، از تمایل خود برای یک «توافق عالی» با تهران سخن میگوید. اما آیا این دوگانگی رفتاری، ناشی از سردرگمی او در تصمیمگیری در ارتباط با ایران است یا بیانگر یک استراتژی حسابشده برای مهار و هدایت ایران به سمت اهداف مورد نظر آمریکا؟ آنچه در رفتار ترامپ آشکار است، کسب حداکثر سود و حداقلسازی ریسک است. او با اعمال فشار و تهدید، تلاش میکند دیگران را به پای میز مذاکره بکشاند و در آنجا، امتیازات بیشتری مطالبه کند.
او بعد از امضای تحریمهای حداکثری علیه ایران و پس از دیدار با نتانیاهو، در یک کنفرانس خبری خطاب به ایران گفت: «این را خطاب به ایران که با دقت گوش میدهد، میگویم: من دوست دارم بتوانیم یک توافق عالی داشته باشیم، توافقی که شما بتوانید به زندگی خود ادامه دهید و به شکوفایی برسید. شما به شکوفایی خواهید رسید. مردم ایران، مردمی شگفتانگیز، سختکوش، زیبا، و واقعا یک گروه باورنکردنی از مردم هستند. اما من از انجام این کار (بازگشت تحریمها) متنفر بودم، من واقعا خواهان صلح هستم و امیدوارم بتوانیم به این هدف برسیم.
من هیچ محدودیتی تعیین نمیکنم، اما یک چیز را نمیتوانند داشته باشند: آنها نباید سلاح هستهای داشته باشند. این کار بسیار آسان است». ترامپ در سخنانش پنج بار از عبارت «امیدواربودن» صحبت کرد. عبارتی که نشاندهنده عدم یقین و تردید است. گویی در اتخاذ رویکردی کمخطر نسبت به ایران سردرگم است. چنانچه پیش از این هم که از او درباره ایران سؤال شده بود، هیچگاه پاسخ شفافی نداده بود. او پس از امضای تحریمها علیه ایران، در جایی از سخنانش در جملاتی کوتاه و بریده میگوید: «امیدوارم آن را امضا کنم، اما امیدوارم نیازی به استفاده زیاد از آن نداشته باشیم».
این کلمات نشان میدهند او حتی تا زمان امضا نیز مردد است: «امیدوارم آن را امضا کنم». اما این تردید از کجا نشئت گرفته است؟ ترامپ بهشدت به تصویر خود در اذهان عمومی اهمیت میدهد. او مایل است به عنوان فردی قوی، مصمم و قادر به حل مشکلات پیچیده شناخته شود. این موضوع، تأثیر بسزایی بر تصمیمات او دارد. عطش او به دیدهشدن بهعنوان قویترین فرد جهان، بهحدی است که ممکن است باعث شود منافع شخصی را بر منافع ملی ترجیح دهد، چنانچه در تصمیمگیری بر سر تعرفههای واردات به خاک آمریکا، با اینکه خود معترف بود میتواند تأثیر منفی بر زندگی آمریکاییها داشته باشد، اما آن را امضا کرد.
از سویی دیگر او مایل است به عنوان فردی صلحطلب و خواهان توافق با ایران دیده شود. در حدی که خود را شایسته دریافت جایزه صلح نوبل میداند. ازاینرو مایل است اختلافات میان آمریکا و ایران را حل کند و آن را بهعنوان دستاوردی بهیادماندنی در کارنامه خود ثبت کند. او در حالی که از امضای یادداشت تحریمی ابراز نارضایتی میکند، بر لزوم اعمال فشار حداکثری بر ایران نیز تأکید دارد. در جملات بعدیاش دلیل نگرانی خودش را اینطور عنوان میکند: «خواهیم دید که آیا میتوانیم با ایران به توافقی برسیم که همه بتوانند در کنار هم زندگی کنند. شاید ممکن باشد، شاید هم نباشد».
تحلیل جملات بعدی او و ادبیاتش نشان میدهد که ترامپ نمیخواهد به عنوان فردی ضعیف در برابر ایران ظاهر شود. اما دوراهی تصمیم قاطعانه و ترس از به توافق نرسیدن او را سردرگم کرده است. میگوید: «پس من این را امضا میکنم، و از انجام آن خوشحال نیستم، اما واقعا انتخاب زیادی ندارم، زیرا باید قوی و قاطع باشیم» و در ادامه رؤیایش را با صدای بلند بیان میکند: «عالی خواهد بود اگر بتوانیم خاورمیانهای و شاید دنیایی کاملا در صلح داشته باشیم». اما دلیل این همه تردید و نگرانی چیست؟
غیرقابل پیشبینی بودن ایران؟ همانطورکه ترامپ میخواهد خود را فردی قوی نشان دهد، مسئولان ایرانی هم نشان دادهاند که زیر بار زور و تهدید نمیروند حتی اگر به قیمت تحریم و آسیبدیدن محبوبیت در عرصه داخلی شود. آنها نیز بارها اعلام کردهاند که حاضر به مذاکره با آمریکا هستند، اما نه با زبان زور و تحقیر. همین رویکرد مقامات ایرانی که نوعی فرهنگ در سرشت ایرانیان است، ممکن است باعث شود تکرار تحمیل تحریمهای حداکثری، به عنوان اعمال زور و تهدید برداشت شود و آنها را از مذاکره منصرف و وادار به بازی غیرقابل پیشبینی کند. برداشت اعمال زور و قدرت درست همان چیزی است که ترامپ میخواهد از خود نشان دهد: قوی و قاطع بودن!
اما تردید او نیز از همینجا شروع میشود. او نگران است با اعمال این رویکرد رؤیای خود را به کابوس بدل کند و با پاپسکشیدن احتمالی ایران از انجام مذاکره، چهره صلحطلبانه و دستاورد توافقی بادوام با ایران دستنیافتنی شود و دوران ریاستجمهوریاش را سپری کند درحالیکه در تشویش جنگ در خاورمیانه است و نگران از برهمخوردن آرامش اقتصاد جهانی که متأثر است از صادرات نفت منطقه. این همان چیزی است که چهره ترامپ را در امضای تکرار تحریمها علیه ایران مردد نشان داد.
برای مقامات ایرانی نیز ارزیابی صداقت ترامپ کار دشواری است. او بارها مواضع متناقضی اتخاذ کرده و سابقه برهمزدن تفاهم برجام را نیز دارد. با این حال نمیتوان بهطورکامل امکان مذاکره با او را رد کرد. ترامپ فردی عملگراست و احساس میکند مذاکره با ایران به نفع اوست. «تردید ترامپ» برای ایران تنها یک برگ آس است نه دستی پر برای بازی ماجراجویانه. ترامپ همانقدرکه میخواهد بهعنوان فردی قاطع و قوی دیده شود، با یک تلفن مستقیم تغییر موضع میدهد، چنانچه در دوره قبل ریاستجمهوریاش چندین بار این موضوع را تکرار کرده بود. به هر صورت اکنون نوبت حرکت ایران است، باید دید ایران چه حرکتی انجام میدهد.