از تحریم تا مذاکره بازی محتاطانه آمریکا با ایران
تصمیم اخیر رئیسجمهور ایالات متحده در امضای یادداشت افزایش اجرای تحریمهای ایران نشان از تغییراتی در سیاستهای واشنگتن نسبت به دوره پیشین دارد. برخلاف سیاست فشار حداکثریِ بیچونوچرا که در دور اول به اجرا گذاشته شد، به نظر میرسد اینبار کاخ سفید به دنبال راهبردی تدریجی است که ترکیبی از فشار و دیپلماسی را در بر میگیرد.
حسن ارگی: تصمیم اخیر رئیسجمهور ایالات متحده در امضای یادداشت افزایش اجرای تحریمهای ایران نشان از تغییراتی در سیاستهای واشنگتن نسبت به دوره پیشین دارد. برخلاف سیاست فشار حداکثریِ بیچونوچرا که در دور اول به اجرا گذاشته شد، به نظر میرسد اینبار کاخ سفید به دنبال راهبردی تدریجی است که ترکیبی از فشار و دیپلماسی را در بر میگیرد. رئیسجمهور آمریکا این اقدام را تصمیمی دشوار توصیف کرده و در عین حال تأکید داشته که مایل است از درگیری اجتناب کرده و حتی به مذاکره مستقیم با ایران بیندیشد. این نشان میدهد که تجربه گذشته احتمالا به او آموخته است که فشار بیش از حد، به جای وادارکردن ایران به توافق، ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد.
بازتعریف سیاست فشار و دیپلماسی
در این مرحله، دولت آمریکا در تلاش است تا بدون بستن درهای مذاکره، فشار خود را حفظ کند. چنین رویکردی میتواند براساس این تحلیل باشد که کاهش ناگهانی فشار، اهرمهای چانهزنی واشنگتن را تضعیف میکند، اما افزایش بیمحابای آن نیز ممکن است مسیر دیپلماسی را به کلی مسدود کند.
به نظر میرسد واشنگتن ضمن تأکید بر جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران، در پی آن است که محاسبات ایران را در جهت پذیرش نوعی توافق تحت کنترل خود تغییر دهد. اما احتمال اینکه تهران مسیر متفاوتی را در پیش بگیرد، چندان محتمل نیست، زیرا جمهوری اسلامی ایران همواره اعلام کرده حاضر نیست زیر فشار مذاکره کند و طرف مقابل قبل از ورود به مذاکره واقعی باید حسن نیت خود را نشان دهد؛ موضوعی که البته در هفتهها و ماههای آینده روشنتر خواهد شد.
چشمانداز مذاکرات و واکنش تهران
نکته مهمتر از تصمیم اخیر کاخ سفید، پیامهایی است که احتمالا از طریق کانالهای دیپلماتیک میان دو طرف ردوبدل میشود. در شرایطی که واشنگتن از ابزار فشار خود بهره میگیرد، تأکید تهران بر آمادگی برای مذاکره به شرط انعطاف طرف مقابل برای جلب اعتماد ایران میتواند نشانهای از تمایل به یافتن راهحلی دیپلماتیک باشد. در این چارچوب، ایران با درنظرگرفتن واقعیتهای جدید، میتواند با تدبیر و رویکردی فعال، بهگونهای عمل کند که ضمن حفظ حقوق و منافع ملی، مسیرهای گفتوگو و دیپلماسی را بهعنوان گزینهای واقعبینانه در نظر داشته باشد.
در عین حال، هرگونه تصمیمگیری باید بر مبنای شناخت دقیق از استراتژی طرف مقابل و حفظ ابتکار عمل در مذاکرات باشد. با توجه به آنچه در تحولات اخیر مشاهده میشود، به نظر میرسد دوران جدیدی از مواجهه میان ایران و آمریکا آغاز شده است؛ دورانی که حداقل در گام نخستین آن نه صرفا بر پایه فشار حداکثری خواهد بود و نه بهسادگی به توافقی سریع منجر خواهد شد، بلکه تلفیقی از اعمال فشار تدریجی و بررسی مسیرهای دیپلماتیک خواهد بود.