هدف از کارزارهای عجیب چیست؟
جمعی از مخاطبان یکی از خبرگزاریهای مهم، خواستار جلوگیری از گسترش مغازههای فروش لوازم حیوانات یا همان پتشاپها شدند.
![هدف از کارزارهای عجیب چیست؟](https://cdn.sharghdaily.com/thumbnail/Mqu2PcRNCdee/f3RIJfgnyU4T0Uu3o7ve-VbT9FKRjpcKI1vgfm4pfv__5FnUbUVuHI1x6a9YMGSvC-4UOxG1c-sX_Np2WV4AG9c54qCsllJjWoO2vfSlzgh7Zk5lGDR61FKfZAWRG6vKUTRupifE_clD2nEp1z656A,,/15588799.jpg)
![روزنامه شرق](/images/Logo-newspaper.jpg)
جمعی از مخاطبان یکی از خبرگزاریهای مهم، خواستار جلوگیری از گسترش مغازههای فروش لوازم حیوانات یا همان پتشاپها شدند.
تاکنون رویه این خبرگزاری چنین بوده که هر منویاتی که در سر داشته را ابتدا از زبان هویتهای نامشخصی همچون «مردم» یا «جمعی از مخاطبان» مطرح کرده و آنگاه با آبوتابدادن به آن به تدریج عرصه خبری برای آن قضیه را فراهم کرده و نهایتا وارد مرحله نبرد رسانهای بر سر اعمال اراده خود میشود. از ظواهر امر به نظر میرسد گویا برنامهها یا اتفاقاتی در حوزه حیوانات خانگی در شرف وقوع است.
در ایران، پژوهشهای جامعی روی این قضیه انجام نشده است. رسانه رسمی با تکیه بر ایدئولوژی چیره میخواهد به این نتیجه برسد که سبک رفتاری افراد در تعامل با این حیوانات و ترویج این نوع زندگی با فرهنگ ایرانی اسلامی فاصله زیادی داشته و متأثر از سبک زندگی غربی است. تبلیغات فراوانی میشود تا ترس از فرزندآوری و ایجاد مسئولیت برای والدین (نسبت به نگهداری و تأمین هزینههای مادی و برآورده ساختن نیازهای عاطفی و روحی) از جمله دلایلی معرفی شود که موجب شده حیوانات خانگی به عنوان موجوداتی بیتوقع جای فرزند را در خانوادهها بگیرند.
به نظر میرسد قیل و قال بر سر موضوع حیوانات خانگی، متأثر از نگرانی مقامات بابت فرزندآوری است. نباید فراموش کرد که کشورمان در موقعیت نهچندان مناسبی به لحاظ فرزندآوری و پنجره جمعیتی قرار دارد.
میزان باروری کل در سال 1379 به سطح جانشینی و در سال 1385 به پایینتر از این سطح (حدود 9.1 فرزند ) کاهش یافت. روندهای کاهشی در میزان باروری همچنان ادامه داشته است و همانگونه که آمارها نشان میدهد، در سال 1400 به حدود 1.65 فرزند رسیده است.
آنهایی که هماینک از فرزندآوری امتناع میکنند، درواقع همانهایی هستند که یک نسل بعد به زمره مستمریبگیران تبدیل شده اما دیگر منابعی در این صندوقها برای پرداخت مستمری وجود ندارد.
منابع صندوقها از محل حق بیمه مستخدمین تأمین میشود. موازنه مشخصی از لحاظ میزان ورودی و خروجی منابع باید برقرار شود که امکان استمرار عادی پرداخت مبالغ بازنشستگی وجود داشته باشد. این موازنه هماکنون از دو ناحیه دچار اختلال است: ابتدا از ناحیه جمعیت استخدامشده و در انتظار استخدام (جمعیتی) و دیگری از ناحیه مدیریت منابع مالی و اقتصادی صندوقها که محل تاختوتاز گروههای سیاسی و برآوردهشدن مطامح سیاسی و جناحی آنها (از طریق استفادههای نادرست از منابع سرشار موجود در این صندوقها) بوده است. این تاراج منابع صندوقها در آینده نهچندان دور کانون گرفتاریهای بزرگی خواهد بود. این موضوع را میتوان از حیث جمعیتشناسی نیز بررسی کرد. به طور کلی نظریههای کلاسیک جمعیتشناختی معطوف به مطالعه تاریخی وضعیت جمعیتها از طریق مؤلفههایی همچون مرگومیر و زادوولد است. در دوران معاصر، ضمن توسعه مفاهیم مربوطه، صورتهای نوینی از این نظریهها معرفی شدند که با عنوان کلی «گذار جمعیتی» شناخته شده و معطوف به تحولات خانواده معاصر از جمله تغییـرات در الگوهـای فرزنـدآوری هستند. این نظریهپردازان تلاش کردند صورتهای نوپدید در الگوهای خانواده معاصر را (که به طور چشمگیری متفاوت از الگوهای قبلی بوده و بهسرعت نیز درحال گسترش است) مطالعه کنند.
این شرایط را درحالحاضر میتوان در کشور خودمان هم ملاحظه کرد. وندوکا از متغیرهایی همچون افزایش سن ازدواج، سیر صعودی نسبت تجرد و تجرد قطعی، افزایش میزان طلاق و روند فزاینده زندگی مشترک بدون ازدواج بهمثابه برخی از مهمترین فُرمهای نوظهور خانواده اشاره کرد. این وضعیتها (فرمها) تأثیرات و پیامدهای تعیینکنندهای روی میزان فرزندآوری دارند.
طبق این نظریه، تحولات و چالشهای جامعه و خانواده در دوران معاصر ریشه در فردگرایی دارد؛ ﯾﻌﻨﯽ هنجارها و ﻧﮕﺮشهاﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﯿﺶ از هرچیز ﺑﺮ ﺣﻘﻮق و ﮐﺎﻣﯿﺎﺑﯽ اﻓﺮاد ﺗﺄﮐﯿﺪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. درﺣﺎلیکه در ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﻣﻌﻄﻮف ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮاده و ﻓﺮزﻧﺪان ﺑﻮد و «دﮔﺮخواهی» نقش اﺻﻠﯽ را در زﻧﺪﮔﯽ ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ اﯾﻔﺎ ﻣﯽﮐﺮد.
با این اوصاف، به نظر میرسد برای فهم موضوع فرزندآوری باید تغییرات در نظام ارزشهای جامعه معاصر را مطالعه کرد.
درعینحال، نظریات دیگری در حوزه هنجاری و فرهنگی مطرح شده که معتقد است دیدگاه، عوامل فرهنگی و تغییر ایدهها و آمال مردم میتواند نقش مهمی در تبیین الگوهای فرزندآوری باشد. میتوان اینگونه فهم کرد که تحلیل نهادی باروری تمرکز اصلی خود را بر برقراری پیوند میان بافت نهادی و سطوح خرد و کلان رفتار باروری قرار داده است. در تجربه تاریخی کشورمان میتوان رگههایی از این نظریه را یافت. توسعه فناوریها و مراقبتهای پزشکی هرچند در مرحله آغازین گذار معطوف به کاهش سطح مرگومیر شد و کاملا موفق عمل کرد، اما باید توجه داشت که این فناوری میتواند در سایر حوزههای پزشکی هم با سرعت و موفقیت چشمگیری به خدمت گرفته شود که موضوع جلوگیری از بارداری هم در همین شمول است. به همین دلیل است که اولین قدم برای افزایش فرزندآوری از طریق قطع دسترسی به داروها و اسباب و لوازم جلوگیری از بارداری آغاز میشود.
این نظریه شاید بتواند برای ما ایرانیها توضیح بدهد که چرا میزان پیشرفت در مرحله بعدی گذار ناظر بر سطح فرزندآوری به مراتب کمتر و کندتر از پیشبینیهای اولیه بود. یک دلیل اصلی میتواند این باشد که پایینآوردن سطح باروری بسیار پیچیدهتر از کاهش مرگومیر است و عوامل فرهنگی متعددی بر فرندآوری حاکم است.
ما از یک سو با محیطهای رسمی و بسترهای فرهنگی خاصی مواجه هستیم که تأکید بر ازدیاد فرزندآوری دارند و از سوی دیگر، در معرض الگوهای فرهنگی و انتظارات خاص اجتماعی هستیم که دستهبندیها و تنظیم نقشهای جنسیتی را برعهده گرفته و آن را بازتولید میکنند. ساختارهای فرهنگی و مکانیزمهای جامعهپذیری چنین کارکردی را درحالحاضر انجام میدهند.