شتاببخشیدن به تلاش زنان با آموزش
هشتم مارس برابر 18 اسفند «روز جهانی زن» بهانهای است برای بزرگداشت دستاوردهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مربوط به تلاش زنان و مردان در پیشبرد برابری جنسیتی که در بسیاری از کشورهای جهان جشن گرفته میشود.


هشتم مارس برابر 18 اسفند «روز جهانی زن» بهانهای است برای بزرگداشت دستاوردهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مربوط به تلاش زنان و مردان در پیشبرد برابری جنسیتی که در بسیاری از کشورهای جهان جشن گرفته میشود.
شعار امسال روز جهانی زن اشاره به «شتاببخشیدن به تلاش»هایی است که برای تأمین برابری، عدالت جنسیتی و رفع تبعیضها و محدودیتهای موجود علیه زنان انجام میشود. با توجه به روند فعالیتهایی که در این زمینه انجام میشود، پیشبینی میشود رسیدن به تساوی کامل حقوق زنان و مردان در سال 2158 محقق شود؛ یعنی بیش از یک قرن نیاز است تا زنان به حق واقعی خود برسند.
سه یادداشت منتشرشده با محوریت آموزش است؛ فرایندی که بیگمان میتواند هم به تلاشهای فعالان حوزه زنان شتاب ببخشد و هم یک پشتیبان قدرتمند برای مسیر برابری جنسیتی باشد.
روزجهانی زن و شتاببخشی به تلاشها
محمدرضا نیکنژاد، آموزگار
هشت مارس برابر 18 اسفند، روز جهانی زن است. هر سال چند روز پیش و پس از این روز، جهان شاهد برگزاری برنامههایی در کشورهای گوناگون و در پیوند با موضوعات و دشواریهای زنان در سراسر جهان است. در همین راستا هرساله به فراخور این روز، تِمی تعیین میشود و درباره آن گفتوگوهای ملی و جهانی شکل میگیرد. تم یا شعار روز جهانی زن امسال «شتاببخشیدن به تلاش» (AccelerateAction#) است.
با توجه به متنهای منتشرشده دراینباره، برداشت نگارنده این است که امسال این شعار بر این پایه تعیین شده که با وجود همه پیگیرهای انجامشده در پیوند با برابری جنسیتی، همچنان سرعت پیشرفت کارها در این زمینه بسیار کند است؛ بهگونهای که به اشاره یکی از این متنها، با شرایط کنونی زنان و سرعت تلاشهای انجامشده برای برابری جنسیتی، این برابری به شکل کامل در سال 2158 به بار خواهد نشست. ازاینرو تم امسال این روز جهانی، شتاببخشیدن به تلاشها، کنشها و فعالیتها در پرداختن به دستاندازهای ساختاری و سوگیریهایی است که زنان، چه در گستره فردی و چه حرفهای و اجتماعی، با آن روبهرو هستند.
به پیشنهاد تارنمای روز جهانی، «نخستین کار در این زمینه میتواند شناسایی تلاشهایی باشد که به کلیت کنشها شتاب میبخشد؛ شعار امسال فراخوانی جهانی برای تأیید راهبردها، منافع و فعالیتهایی است که پیامدهای مثبتی بر پیشرفت زنان، پشتیبانی و ارتقای آنان و اجراکردن برنامهها در این زمینه دارند.
یکی از بزرگترین راهها برای شتاببخشی کارها در راستای برابری جنسیتی، حمایت از پشتیبانان این برابری است. گروههای تأثیرگذارِ بسیاری در سراسر جهان هستند که کارهای مهمی در این زمینه انجام میدهند و به زنان و دختران برای برابری جنسیتی یاری میرسانند. همه ما میتوانیم در مسیر همبستگی یکدیگر را پشتیبانی کنیم. از گروههای مردمی تا نهادهای بزرگ و سازمانهای بشردوستانه، به شکل خستگیناپذیری برای پشتیبانی و پیشرفت زنان و دختران تلاش میکنند، پس بیاییم با همبستگی به جلو گام برداریم و متعهد شویم که به این گروهها با هدف شتاببخشیدن به کارهایشان کمک کنیم. ما حتی به عنوان یک فرد میتوانیم در زندگی روزمره خود گامهایی برداریم تا بر پیشرفت زنان تأثیر مثبت بگذاریم.
میتوانیم کلیشهها را پیش بکشیم، تبعیض را به چالش بکشیم، سوگیریها را به پرسش بگیریم و کامیابی زنان را جشن بگیریم. افزون بر اینها، به اشتراک گذاشتن آگاهی و تشویق دیگران در این زمینه بسیار کلیدی است. همچنین میتوانیم با کارهایی مانند «ایجاد توانمندی اقتصادی برای زنان، پشتیبانی از زنان و دختران در رهبری، تصمیمگیری، کسبوکار، طراحی و فراهمکردن زیرساختهای پاسخگویی به نیازهای آنان، یاری به آنها برای تصمیمگیریهای آگاهانه درباره سلامت، مشارکت زنان و دختران در کشاورزی پایدار و امنیت غذایی، فراهمکردن دسترسی آنان به آموزش و یادگیری باکیفیت، افزایش مشارکت و کامیابی زنان و دختران در ورزش، ارتقای استعدادهای نوآورانه و هنری آنها و پرداختن به زمینههای بیشتر در پشتیبانی از پیشرفتها در این زمینه» این روند را پیش ببریم».
اما نگارنده از سویی آموزگار است و از دیگر سو یکی از پیشنهادهای مطرحشده در بند بالا به آموزش و یادگیری باکیفیت اشاره دارد و بد نیست گریزی به آموزش و نقش آن در ارتقای فردی و اجتماعی زنان داشته باشیم. بر کسی پوشیده نیست که آگاهی، مهارت و توانایی اقتصادی از منابع قدرت فردی و اجتماعی است. آموزش این توانایی را دارد که شرایط دسترسی به این منابع را برای نوآموزان و از آن میان دختران و زنان، فراهم کند و به قدرتبخشی به آنان در راستای ارتقای جایگاه فردی و اجتماعیشان یاری برساند و در ادامه برابری جنسیتی در جامعه را پیش ببرد.
گرچه شوربختانه در چند دهه گذشته به دلیلهایی مانند شرایط اقتصادی، در اولویتنبودن آموزش، نگاه ایدئولوژیک، گرفتاریهای فزاینده ساختار آموزشی، عدم همکاری افراد و نهادهای مسئول با سازمانهای مردمنهاد فعال در زمینه آگاهیافزایی به نوآموزان دختر و دهها دلیل دیگر، آموزش گرهگشای زندگی فردی و اجتماعی افراد نیست. ازاینرو همصدا با نهادهای جهانی از همه کنشگران حقوق زنان میخواهیم آموزش کیفی و رایگان را در اولویتهای خود قرار داده، از آن پشتیبانی کنند و دربارهاش بیشتر و بیشتر بگویند و بنویسند تا هم به تلاشها در راستای برابری جنسیتی در جامعه شتاب ببخشند و هم شاید در ادامه این تلاشها دستاندرکاران به خود آیند و آموزش کارآمد را از مهمترین وظیفههای خود بدانند؛ همچنان که هست.
شتاببخشی عاقلانه و عادلانه به مطالبات زنان
زهرا علیاکبری
مسئله زنان و تلاشها و اقداماتی که برای حضور اجتماعی و انصاف جنسیتی آنان به کار گرفته میشود، موضوعی است که حداقل در سه چهار دهه اخیر بخش مهمی از مطالبات و فعالیتهای عدالتطلبانه اجتماعی را به خود اختصاص داده است. با وجود این، آنچه خروجی این تلاشها بوده، هنوز نتوانسته زنان را به جایگاه و حقوقی که مطالبه میکنند برساند. شعار روز جهانی زن امسال با عنوان «شتاببخشیدن به تلاش»، گواه این است که جهان با چشمانداز ایدئال ترسیمشده برای زنان فاصله دارد و برای کاهش این فاصله باید به تلاشها و فعالیتهای خود در این عرصه شتاب ببخشد.
همزمان با تحولات جهانی در ایران نیز پیگیریها و بهروزرسانی حقوق قضائی و مدنی زنان و حضور آنان در مناصب کلان مدیریتی کشور از جمله مواردی است که با رویکارآمدن هر دولتی و انجام سیاستگذاریها در حوزه زنان، فرود و فرازهایی داشته است. هرچند اقدامات خوبی انجام شده و کسب تجربه مدیریتی زنان نسبت به دهههای 60 و 70 رشد خوبی داشته است، اما میتوانست بهتر از اینها هم باشد.
گاهی تعدد و تنوع برنامهها و اقداماتی که برای حوزه زنان تعریف و تدوین میشود، این حوزه را از مسیر حرکت خود به سمت اهداف و آرمانها منحرف میکند. بنابراین منطقی است که پیش از تلنبارشدن کاغذهای برنامهنویسی مدیریتی و بیهودهبودن تلاشها، ابتدا همان سیاستهای تعریفشده پیشین را که به نتیجه مطلوب نرسیده، پیگیری و برنامهریزی کرد.
به عنوان مثال، حداقل در دو دهه گذشته یکی از محورهایی که به آن زیاد پرداخته شده، حضور مدیریتی زنان در جامعه است؛ اما در ایران چقدر توانستیم به آن جامه عمل بپوشانیم؟ حضور حداقلی زنان در کابینه دولتهای مختلف و مناصب مدیریتی ادارات کل نهادها و دستگاههای اجرائی و کمتردیدهشدن و سپردن تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای کلان به آنان، نشان میدهد این حوزه نیاز به شتاببخشی و اثربخشی بیشتری دارد.
بهجز معاونت امور خانواده و زنان که قطعا به مدیریت یک زن نیاز دارد، بهکارگیری و استفاده از ظرفیت علمی و مهارتی زنان در بخشهای مختلف هیئت دولت مطالبهای است که هنوز به افق مطلوب خود دست پیدا نکرده است. البته اقدامات حداقلی دولت چهاردهم در این بخش، بهتر از دولتهای دیگر بوده و انتظار میرود این روند در انتصابات استانی و ستادی رو به افزایش باشد.
نکته مهم دیگر این است که مطالبهگری زنان صرفا به عرصههای مدیریتی برنمیگردد و چهبسا زنانی هستند که دور از فضای کاری و اشتغال، پیگیر حقوق مدنی خود در حضانت فرزند، حق طلاق، خروج از کشور، مساواتهای قضائی و... هستند. نتیجهبخشی به مطالبات این گروه از زنان نیز نیاز به شتاببخشی دارد.
تجارب موجود در ذهن تاریخ، بر این موضوع صحه میگذارد که حضور زنان با پیشگیری از فساد و از طرف دیگر رشد و پیشرفت نسبت مستقیمی دارد. اگر خواهان تحول در عرصه اجتماعی و نقشآفرینی جهانی هستیم، باید به زنان اعتماد کرده و نقشآفرینی آنان را افزایش دهیم. شتاببخشی عاقلانه و عادلانه به این مطالبه میتواند ایدههای بهتر و ارزشمندتری در اختیار کشور قرار دهد.
آموزش؛ کلید پیشرفت زنان
نسرین محمدباقری، دبیر ریاضی
هشتم مارس، روز جهانی زن، بهانهای است برای بزرگداشت دستاوردهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مربوط به زنان که در بسیاری ازکشورهای جهان جشن گرفته میشود؛ اگرچه این روز در ایران به رسمیت شناخته نمیشود.
شعار امسال روز جهانی زن، شتاببخشیدن به تلاشهایی است که برای تأمین برابری، عدالت جنسیتی و رفع تبعیضها و محدودیتهای موجود علیه زنان انجام میشود.
با توجه به روند فعالیتهایی که در این زمینه انجام میشود، پیشبینی میشود رسیدن به تساوی کامل حقوق زنان و مردان در سال 2158 محقق شود؛ یعنی بیش از یک قرن نیاز به زمان است تا زنان به حق واقعی خود برسند.
در راستای سرعتبخشی به این تلاشها، آموزش نقش کلیدی و مهمی میتواند داشته باشد.
آموزش، ابزاری قدرتمند برای توانمندسازی زنان و دختران و ایجاد تغییرات مثبت در زندگی آنهاست.
آموزش و آگاهی به دختران ما کمک میکند تا ضمن آشنایی با حقوق خود و افراد جامعه و با مشارکت در تصمیمگیریهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و زندگی شخصی خود بتوانند به بهبود شرایط خود، خانواده و جامعه کمک کنند.
متأسفانه هنوز در برخی از مناطق ایران، ازدواج زودهنگام و ترک تحصیل دختران رایج است. فقر مانع ادامه تحصیل دختران میشود و تحصیل فرزندان پسر ارجح است. فاجعه آنکه بسیاری از دانشآموزانی که در مناطق نیمهبرخوردار یا برخوردار هستند و شرایط تحصیل برای آنها فراهم است، بسیار بیانگیزه و بیتوجه به درس هستند.
دوران پساکرونا برای دانشآموزان و معلمان چالشهای بسیاری به همراه داشته و دارد.
کرونا و آموزش ناکارآمد مجازی، نهتنها فرایند آموزش را دچار اختلال کرد، بلکه اثرات روانی، اقتصادی و اجتماعی آن روی دانشآموزان سبب شد دانشآموزان بسیاری درس و آموزش را از اولویتهای خود خارج کنند؛ بچههایی که تحمل نشستن سر کلاس را ندارند و خوابیدن در کلاس را به درس ترجیح میدهند یا غیبت میکنند.
آمار غیبتهای دانشآموزی در سالهای بعد کرونا بیسابقه است. همچنین تعداد دانشآموزان دختری که مشغول به کار هستند و دغدغه اصلی آنها کار است نه مدرسه، رو به فزونی است.
به جرئت میتوان گفت برنامههای درسی، کتابهای آموزشی، شیوههای تدریس، قوانین مدارس، جو و محیط مدرسه برای بچهها جذابیتی نداشته و با نیازها و علایق آنها همخوانی ندارد و به قول خودشان اگر اجبار والدین نبود، تحصیل را رها میکردند.
از سوی دیگر، تغییر ارزشها در جامعه سبب شده نسل Z از نظر ساختار فکری با نسلهای قبلی تفاوت بسیار داشته باشد. شبکههای اجتماعی و فناوریهای دیجیتالی ارزشهای جدیدی معرفی میکنند که تأکید بر اهمیت به خود و ظاهر خود و گرفتن تأیید اجتماعی دارد.
تأثیری که فرزندان ما از شبکههای اجتماعی میگیرند، بسیار قویتر از آموزش مدرسهای است.
با وجود شرایط حاضر، نهتنها در راه رسیدن به قله گامی به جلو برنمیداریم، بلکه در حال پسرفت هستیم.
زنگ خطر مدارس به صدا درآمده. کاش گوش شنوایی باشد و تا دیر نشده مسئولان آموزش را اولویت اول قرار بدهند.
ضرروی است با بازنگری در شیوههای تدریس، جذابکردن محیط مدارس، آموزش مهارتهای زندگی، آگاهیبخشی رسانهای، حمایت روانی و عاطفی از دختران، حضور مشاوران خوب در مدارس و در سطح کلان بهبود شرایط اقتصادی برای برقراری آرامش و ثبات در خانوادهها، انگیزه دانشآموزان خصوصا دختران را برای تحصیل و آگاهیبخشی بالا ببریم تا در آینده مادرانی دانا و آگاه و جامعهای مترقی داشته باشیم.
روز جهانی زن در آینه اقتصاد و آموزش
علی بهشتینیا
روز جهانی زن (IWD) در سال 2025 با هدف عدالت جنسیتی و برابری و با کلیدواژههای «شتاب و اقدام» نامگذاری شده است. با نگاهی به نمودار نابرابری جنسیتی با مؤلفههای دسترسی به بازار کار، توانمندسازی و سلامت، نابرابری جنسیتی تابعی از عوامل گوناگون در کشورهاست. برای نمونه با اعتراضات مردمی عربستان در سالهای 2011-2012 و تغییر سیاستهای داخلی و خارجی عربستان و شکوفایی اقتصادی میبینیم شکاف نابرابری جنسیتی در این کشور از سال 2013 کمتر شده و همچنان ادامه دارد. همین شرایط برای امارات از سال 2005 و کویت از سال 2004 آغاز و تغییرات اساسی اجتماعی و سیاسی این کشورها همچنان باعث کاهش نابرابریها شده است. ایران نیز در سال 2015 با توافق برجام و گشایشهای اقتصادی تجربه کاهش نابرابریهای جنسیتی را داشته، اما با خروج آمریکا از برجام در سال 2018 آرامآرام این شکاف بیشتر شده است.
نمونههای فوق بیانگر تأثیرگذاری اقتصاد بر کاهش نابرابریهای جنسیتی است. براساس دادههای مجمع جهانی اقتصاد، با نرخ پیشرفت کنونی، دستیابی به برابری کامل جنسیتی تا سال ۲۱۵۸، یعنی تقریبا پنج نسل بعد، طول خواهد کشید. بر اساس شعار سال 2025 و تأکید بر شتاب و اقدامهای مؤثر و همچنین براساس اوضاع نامناسب اقتصادی کشور، بعید میرسد ایران رشد چمشگیری در برداشتن این نابرابریها داشته باشد.
با توجه به موارد فوق، برای همراهشدن با شعار جهانی روز زن و کاهش نابرابری جنسیتی نمیتوان دو عامل اقتصاد و آموزش را نادیده گرفت. تأثیر اقتصاد بر آموزش را از آمار ترک تحصیل دانشآموزان و بازماندگان از تحصیل در ایران میتوان دریافت. این آمار نگرانکننده خود گویای فاصله ایران با سایر کشورها برای تحقق شعارهای جهانی از جمله روز زن است.
با توجه به شرایط خاص ایران در سالهای اخیر، کمتر نشانهای میتوان یافت که در آن برای کاهش نابرابری جنسیتی تصمیمی گرفته باشند. همچنین به نظر میرسد تمایلی برای استفاده از ظرفیتهای موجود نظام آموزشی، از جمله معلم، دانشآموز و مدارس برای کاهش نابرابری جنسیتی وجود ندارد. در صورتی که اگر بخواهیم عامل اقتصاد را در تحقق شعار روز جهانی زن نادیده یا کمرنگ کنیم، آموزشوپرورش با پربارکردن محتوای آموزشی بر اساس نیازهای آتی و خواست دانشآموزان و با ایجاد جذابیت در امر تحصیل و آموزش، میتوانست گامی برای کاهش نابرابری جنسیتی بردارد. هرچند جامعه ایران نشان داده است همواره بیدارتر از تصمیمگیران برای تحقق شعار جهانی گام برمیدارد. اما آنچه از محتوای بیروح و جان مدارس و کلاسهای درس و نظام آموزشی برمیآید، این است که ما با شعارهای جهانی، از جمله شعار روز زن، فاصله زیادی داریم.