رسانه ملی و رسالتی به نام مطالبهگری
مخاطبان سینما و تلویزیون، از گذشته تا امروز، علاقه فراوانی به زندگی خصوصی هنرمندان و ورزشکاران داشته و در این زمینه سؤالهای بیشماری دارند. به همین دلیل، گفتوگوهای تلویزیونی برای این گروه از مخاطبان جذابیت بسیار داشته و تاکشوها نیز دقیقا بر همین اساس شکل گرفتهاند.


مخاطبان سینما و تلویزیون، از گذشته تا امروز، علاقه فراوانی به زندگی خصوصی هنرمندان و ورزشکاران داشته و در این زمینه سؤالهای بیشماری دارند. به همین دلیل، گفتوگوهای تلویزیونی برای این گروه از مخاطبان جذابیت بسیار داشته و تاکشوها نیز دقیقا بر همین اساس شکل گرفتهاند. برنامههایی گفتوگومحور که عمده زمان آن اختصاص به پرسش و پاسخ داشته و گفتوگوکننده که حکم میزبان نیز دارد، به گذشته و حال میهمان نقب میزند. در این قبیل برنامهها، میزبان نقشی تعیینکننده و کلیدی در هرچه بیشتر دیدهشدن آن دارد، تا جایی که گاه نام تاکشو از ذهن مخاطب خارج شده و نام میزبان به جای آن مینشیند.
انتخاب متنوع میهمان، یکی از نکات کلیدی در تولید برنامهای از این جنس است که سازندگان نسیم 404 از بابت آن سربلند بیرون آمدهاند؛ طیف متنوعی از بازیگران، ورزشکاران و اهالی موسیقی که روبهروی نجفزاده نشسته و پاسخگوی سؤالات او شدهاند. در عین حال، به ترینهای سال 1403 از طرف سازندگان برنامه تندیسهایی اهدا شد که برای مخاطب جذابیتهای بسیار داشت. برای مثال، میتوان به گزارشگر فوتبال اهل خطه مازندران اشاره کرد که با گزارشهای خاص خود در لیگ دستههای پایینتر کشور، مورد توجه مردم در فضای مجازی قرار گرفت. همینطور زهرا رحیمی، قهرمان پارالمپیک کشور که با جوایزش برای پدر خود یک تریلی خریده و تندیس بامرامترین ورزشکار سال را به خود اختصاص داد. از بین چهرههای محبوب فوتبال کشور نیز گفتوگو با علی منصوریان، علی پروین و یحیی گلمحمدی بهشدت مورد توجه مخاطبان شبکه نسیم قرار گرفت که خبرساز شده و پروندهای قدیمی در فوتبال ایران را بازگشایی کرد.
منصوریان از آن دسته مربیهایی است که در مصاحبههای خود تیترهای فراوانی در اختیار خبرنگاران قرار داده و اساسا چهرهای محبوب برای اهالی رسانه به حساب میآید. نسیم 404 نیز بهخوبی از این وجه از شخصیت او بهره گرفته و گفتوگوی جذاب و شیرینی را تدارک دیده که جزء پربینندهترین قسمتهای آن به حساب میآید. علی پروین نیز بهعنوان یک پیشکسوت فوتبال و با وجود سالها کنارهگیری از این عرصه، همچنان چهره محبوبی به حساب میآید. شخصیت دوستداشتنی و صمیمی پروین، فضای مناسبی را در اختیار کامران نجفزاده برای صمیمیترکردن گفتوگو فراهم کرده و حاصل کار هم جذاب از آب درآمد. برای مثال هم میتوان به آبگوشت خوردن پروین جلوی دوربین نسیم 404 و شوخیهای پیرامون آن اشاره کرد که مورد توجه مخاطبان قرار گرفته و در فضای مجازی نیز بهشدت وایرال شد.
اما مهمترین گفتوگوی برنامه، متعلق به یحیی گلمحمدی است که موجی را به راه انداخته و در رسانههای مختلف به بخشهایی از آن پرداخته شد. بحث حضور جادوگر در فوتبال ایران که قدمت آن به 20 سال قبل بازگشته و تلویزیون نیز بهعنوان رسانه ملی و مطالبهگر به آن ورود کرده است. همان رسالتی که مخاطب از رسانه ملی انتظار داشته و نسیم 404 نیز در راستای آن گام بلندی را برداشته است. حواشی این گفتوگو نیز تا جایی پیش رفت که توجه فدراسیون فوتبال را به خود جلب کرد و کمیته اخلاق را مجاب به دعوت از یحیی گلمحمدی و سرپرست فعلی تیم پرسپولیس کرد؛ اتفاق مهمی که شبکه نسیم رقم زده و میتواند منجر به پاکترشدن فضای فوتبال ایران و دوریاش از خرافات شود.
در واقع گفتوگو باید در کنار جذابیت و سرگرمی، ارزش افزودهای هم برای مخاطب داشته باشد. مدتی است صداوسیما این موضوع را فراموش کرده و فقط به موضوع جذابیت توجه دارد تا محتوا. شاید این نگاه هم متمرکز بر رقابت پنهانی باشد که با نمایش خانگی درگرفته است. با وجود این، صداوسیما هنوز خود به برنامههای تولیدیاش هم آسیب میزند و ویژهبرنامههای نوروزی در تلویزیون ایران، بهجای آنکه به فرصتی برای ایجاد لحظات شاد و خاطرهانگیز تبدیل شوند، بیش از پیش تحت تأثیر سانسورهای افراطی قرار گرفتهاند. این سانسورها نهتنها محتوا، بلکه کیفیت بصری برنامهها را نیز بهشدت کاهش داده و باعث ایجاد تجربهای ناخوشایند برای مخاطبان شدهاند.
نوروز، بهعنوان یکی از مهمترین مناسبتهای ملی ایران، همواره فرصتی برای تلویزیون بوده تا با تولید برنامههای شاد، متنوع و سرگرمکننده، لحظاتی دلپذیر برای مردم رقم بزند. اما در سالهای اخیر، بهویژه امسال، این روند دستخوش تغییراتی شده که نهتنها به بهبود کیفیت محتوا کمکی نکرده، بلکه با اعمال سانسورهای بیحدوحصر، جذابیت برنامهها را کاهش داده است. در همین برنامه «نسیم 404»، به دلیل فیلترهای شدید تصویری، حتی چهره میهمان برنامه، نعیمه نظامدوست، بیرنگ و کمجلوه به نظر میرسید. این اتفاق فقط یکی از مصادیق مشکلات گستردهتری است که تلویزیون ایران با آن دستوپنجه نرم میکند.
یکی از اصلیترین مشکلاتی که سانسورها ایجاد کردهاند، افت کیفیت بصری برنامههاست. تغییرات افراطی در نور و رنگ، کشآمدن تصاویر، حذف بخشهایی از کادر به دلیل وجود پیانو در نمای تصویر و همچنین تغییر در ترکیببندی صحنه، همگی از عواملی هستند که تجربه دیداری مخاطب را تحت تأثیر منفی قرار میدهند. بهویژه زمانی که این تغییرات به صورت واضح و غیرطبیعی اجرا میشوند، حس مصنوعیبودن برنامه را افزایش داده و باعث میشوند بیننده احساس کند با محصولی غیرحرفهای روبهرو است.
علاوه بر این، ارتباط صمیمی بین مخاطب و برنامه نیز به واسطه این سانسورها از بین میرود. برنامههای نوروزی، بیش از هر زمان دیگری نیازمند فضایی صمیمی، خودمانی و واقعی هستند تا بتوانند حالوهوای سال نو را به خانههای مردم بیاورند. اما زمانی که یک برنامه بیش از حد دچار دستکاریهای تصویری و محتوایی میشود، این ارتباط طبیعی دچار اختلال شده و برنامه بهجای ایجاد سرگرمی و حس خوشایند، بیشتر شبیه یک محصول بیروح و کنترلشده به نظر میرسد.
مسئله مهمتر، تأثیر این روند بر انتقال پیام و محتوای برنامههاست. بسیاری از گفتوگوها، لحظات احساسی یا حتی بخشهای طنز به دلیل ملاحظات سانسوری تغییر داده میشوند. این مسئله باعث میشود برنامهها دچار گسست محتوایی شده و انسجام خود را از دست بدهند. در نتیجه، مخاطب نهتنها سرگرم نمیشود، بلکه حتی ممکن است احساس سردرگمی و نارضایتی نیز پیدا کند. در شرایطی که رسانههای مجازی و شبکههای آنلاین بدون چنین محدودیتهایی در حال جذب بیشتر مخاطبان هستند، تلویزیون باید نسبت به این مسئله حساستر باشد. ادامه این روند نهتنها باعث کاهش مخاطبان تلویزیون خواهد شد، بلکه اعتبار برنامهسازان را نیز تحتالشعاع قرار میدهد. اگر تلویزیون به دنبال حفظ جایگاه خود در میان رسانههای پرمخاطب است، چارهای جز تغییر نگرش در شیوه برنامهسازی و کاهش سانسورهای افراطی ندارد. این تغییر نهتنها بهنفع برنامهسازان و رسانه ملی است، بلکه باعث افزایش رضایت و همراهی بیشتر مردم نیز خواهد شد.
در نهایت، آنچه بیش از همه مهم است، احترام به شعور مخاطب و ارائه محتوایی باکیفیت و بدون دستکاریهای افراطی است. سانسور نباید ابزاری برای کنترل بیش از حد باشد، بلکه باید فقط در حد حفظ چارچوبهای کلی رسانهای اعمال شود. در غیر این صورت، همانطور که در برنامههای اخیر مشاهده شد، نتیجه چیزی جز افت کیفی و نارضایتی گسترده مخاطبان نخواهد بود.