|

اگر مهاجرت و پناهندگی نبود

نوشتن از شرایط ورزش ایران در آستانه برگزاری بازی‌های المپیک 2024 پاریس، بدون اشاره به اتفاقات و حواشی‌ای که بر ورزشکاران ایرانی در سال‌های اخیر رفته، امری ابتر است. همان‌طور که عنوان شد در این دوره از بازی‌ها، کاروان ورزش ایران حسابی کوچک شده و به همان اندازه شانس کسب مدال هم آب رفته است.

اگر مهاجرت و پناهندگی نبود

نوشتن از شرایط ورزش ایران در آستانه برگزاری بازی‌های المپیک 2024 پاریس، بدون اشاره به اتفاقات و حواشی‌ای که بر ورزشکاران ایرانی در سال‌های اخیر رفته، امری ابتر است. همان‌طور که عنوان شد در این دوره از بازی‌ها، کاروان ورزش ایران حسابی کوچک شده و به همان اندازه شانس کسب مدال هم آب رفته است. دوباره همان‌طور که گفته شد، بار اصلی این دوره از بازی‌ها هم روی دوش کشتی خواهد بود. البته اگر در سیاست‌ها در مواجهه با تعدادی از ورزشکاران که اتفاقا می‌توانستند سهم مهمی در المپیک ایفا کنند، تجدید نظر می‌شد، شاید امروز نیازی به هشدار نبود و می‌شد امید داشت که دست‌کم در چند رشته ورزشی دیگر، هم تعداد سهمیه‌ها بیشتر شده و هم اینکه شانس کسب مدال بالاتر می‌رفت. این فرصت را ولی مهاجرت و پناهندگی تعدادی از ورزشکاران سرشناس از ورزش ایران گرفته است. تعدادی از ورزشکاران مطرح ایران در سال‌های اخیر در شرایطی رفتن را به ماندن ترجیح داده‌اند که حضورشان در ایران می‌توانست تعداد سهمیه‌ها را افزایش داده و در یکی دو مورد می‌شد امید داشت که آنها مدال ارزشمندی برای کاروان ایران به دست بیاورند. پریسا جهان‌فکریان، دختر وزنه‌بردار ایرانی که اولین دختری بود که سهمیه المپیک در این رشته را برای ایران در بخش زنان به ارمغان آورد، یکی از آنها است. اگر پریسا مهاجرت نمی‌کرد شاید بخت این را داشت تا این دوره به تعداد سهمیه‌های ایران اضافه کند. از سوی دیگر، کیمیا علیزاده و سعید ملایی را هم نباید فراموش کرد. دو ورزشکاری که در المپیک قبلی ثابت کردند حضورشان در ایران می‌توانست برای کاروان مفیدتر باشد. بهمن نصیری که به دلیل نداشتن شغل و برای چند مشت دلار مجبور به مهاجرت از ایران شد را هم نباید فراموش کرد. البته این رشته سر دراز دارد و با چند نقد ساده و کوتاه نمی‌توان امیدی به حل‌وفصلش داشت.

میلاد بیگی

شاید این روزها، به ویژه در بین نسل جوان، دیگر کسی میلاد بیگی را به خاطر نداشته باشد، ولی او اولین و مهم‌ترین تجربه مهاجرت و تغییر تابعیت در ورزش ایران در سطح المپیک را دارد که زنگ خطر را به صدا درآورد و چندان شنیده نشد. او در رشته تکواندو امید زیادی برای کسب مدال در المپیک داشت، ولی بی‌توجهی به شرایطش باعث شد تا ایران را ترک کند و به آذربایجان برود. میلاد برای رفتن به آذربایجان و بازی برای پرچم این کشور انگیزه دیگری هم داشت؛ پیش از او، رضا مهماندوست، مربی خوش‌آوازه تکواندو راهی آذربایجان شده بود و بسیاری از این می‌گفتند که این ترکیب می‌تواند زنگ خطر را برای تکواندو ایران در المپیک به صدا دربیاورد. مهماندوست هم در زمره مربیانی بود که در ایران قدرش زیاد دانسته نشد. او راهی آذربایجان شد و هدایت تیم ملی تکواندو این کشور را به عهده گرفت. این همکاری زمانی به بار نشست که میلاد بیگی در بازی‌های المپیک 2016 برای آذربایجان با هدایت رضا مهماندوست به مدال برنز المپیک دست پیدا کرد. آن اتفاق شاهکاری در ورزش آذربایجان بود به ویژه اینکه میلاد توانست در همان دوره از بازی‌ها مهدی خدابخشی، نماینده ایران را هم شکست دهد و سرانجام به مدال بازی‌های المپیک برسد. اگرچه از زمان کسب آن مدال سال‌های زیادی گذشته ولی مسئله اینجاست که مسئولان ورزش ایران حاضر به شنیدن زنگ خطر نشدند. در آن برهه، پولادگر رئیس وقت فدراسیون تکواندو با «مزدور»خواندن بیگی و مهماندوست سعی کرد ماجرا را به سمت دیگری هل دهد ولی حالا با گذر زمان مشخص شده که هجمه به ورزشکاران دردی را دوا نمی‌کند و بهتر بود که به فکر راه‌حلی برای مشکل به‌وجودآمده، می‌گشتند.

کیمیا علیزاده

شاید کیمیا مهم‌ترین مهاجر ورزش ایران باشد. کاری که او در تاریخ ورزش ایران کرده بی‌بدیل است. او اولین زن مدال‌آور ایران در بازی‌های المپیک است. برنزی که کیمیا در المپیک در رشته تکواندو برای ایران به دست آورد بسیاری از غیرممکن‌ها را ممکن کرد. کیمیا بخت اصلی قهرمانی در هر تورنمنتی بود که به آن پا می‌گذاشت، ولی او در تصمیمی خبرساز نهایتا به این نتیجه رسید که رفتن را به ماندن ترجیح دهد. او کشور آلمان را برگزید ولی در المپیک قبلی نتوانست برای ژرمن‌ها مسابقه دهد. کیمیا با پرچم پناهنده‌ها در المپیک توکیو حاضر شد و در همان دور اول، ناهید کیانی، نماینده ایران را شکست داد. کیمیا تا بازی نیمه‌نهایی هم رفت و شانس زیادی برای کسب مدال داشت ولی دست آخر به عنوان چهارمی رسید. با توجه به اتفاقاتی که در زندگی علیزاده رخ داده بود، می‌شد حدس زد که آمادگی صددرصدی نداشته باشد، ولی ماجرا از این قرار است که او حتی با همان میزان ناآمادگی، باز تا پای کسب مدال پیش رفت. ناگفته پیداست که اگر هنوز شرایط ماندن در ایران برایش فراهم بود، بخت اصلی کسب مدال در تکواندو برای کاروان ایران بود. با توجه به سن و سالی که کیمیا دارد، ماندنش به این معنی بود که علاوه بر درخشش احتمالی با پرچم ایران در توکیو، در پاریس هم می‌توانست گزینه کسب مدال باشد. در نتیجه او می‌توانست جایی برای خودش در بین بزرگان مدال‌آور تاریخ ورزش ایران هم دست‌وپا کند که مهاجرت چنین فرصتی را از طرفین گرفت.

سعید ملایی

درباره سعید ملایی مباحث فراوانی مطرح است. او یکی از بهترین جودوکاهای ایرانی بود که بسیاری اعتقاد داشتند به زودی می‌تواند برای کاروان ایران در بازی‌های المپیک کسب مدال کند. سعید برخلاف میلاد که به دلیل کم‌توجهی ایران را ترک کرده بود، به خاطر سیاست‌ عدم رقابت با ورزشکاران اسرائیلی، به آلمان مهاجرت کرد. او بعدها تابعیت مغولستان را به دست آورد و توانست برای این کشور هم دست به کار بزرگی بزند و مدال ارزشمند نقره را در بازی‌های المپیک توکیو به دست بیاورد. در ایران به سعید ملایی نقدهای زیادی وارد شد. او حتی در همکاری با رئیس فدراسیون جهانی جودو، در دادگاه بین‌المللی هم علیه مسئولان ورزش ایران شهادت داد و نتیجه شد آنکه جودو ایران را چهار سال از حضور در رقابت‌های بین‌المللی محروم کردند. فارغ از این موضوع ولی خروج سعید از کاروان ایران لطمه زیادی به بار آورد. او در بازی‌های المپیک توکیو، در شرایطی به مدال نقره بازی‌ها رسید که اولین ایرانی تاریخ لقب گرفت که توانست در این رشته به مدال المپیک برسد. اگر سعید ملایی همچنان در ایران مانده بود و یا دست‌کم رایزنی‌های بهتری با او صورت گرفته بود، بدون تردید یکی از شانس‌های اصلی کسب مدال طلا برای کاروان ایران در بازی‌های المپیک 2024 پاریس بود. این موضوع از آن جهت اهمیت داشت که بار کسب مدال طلا از روی شانه‌های کشتی سبک‌تر می‌شد و می‌شد امید داشت کاروان ایران به غیر از رشته‌های کلاسیک و همیشگی، در رشته‌ای نو هم طعم کسب مدال در المپیک را بچشد.

پریسا جهان‌فکریان

نوشتن از دختران ورزش ایران با آن همه محدودیت‌هایی که دارند، همواره با حسرت بی‌شمار همراه است. پریسا جهان‌فکریان یکی از آن بی‌شمار ورزشکاران زن ایرانی است که آن‌طور که باید و شاید قدرش دانسته نشد. او در زمره مهاجرین تازه ورزش ایران است، ولی نمی‌شود از کاری که این دختر جوان برای وزنه‌برداری زنان ایران انجام داد به‌سادگی گذشت. پریسا اگرچه این روزها به آلمان رفته، ولی اولین دختر وزنه‌بردار ایرانی است که توانسته از طریق رنکینگ، کسب سهمیه کند ولی عجیب آنکه به دلیل اهمال مدیریتی نتوانست در المپیک قبلی برای ایران به میدان برود. داستان او از آن دست اتفاقات ناراحت‌کننده‌ای است که مخاطب را آزار می‌دهد. جهان‌فکریان پس از استعفای یکی دو وزنه‌بردار از حضور در بازی‌های المپیک، سهمیه‌اش قطعی شد و نامش در تاریخ ورزش ایران به ثبت رسید ولی از آنجا که دستش را به تیغ جراحان سپرده بود، فرصت حضور در المپیک توکیو را به‌راحتی از دست داد. مشکل ولی فقط به همین‌جا ختم نشد؛ چراکه مسئولان وقت فدراسیون وزنه‌برداری با اشاره و تأکید بر این مورد که او بختی برای کسب سهمیه ندارد، اندک امید باقی‌مانده را هم از پریسا گرفتند. روایتی که خودش از این ماجرا دارد، عمق فاجعه را نشان می‌دهد: «من مصدوم بودم و پس از انتقادهایی که از فدراسیون داشتم به کمیته انضباطی احضار شدم و آنجا پنج نفر نشسته بودند و گفتند چرا از فدراسیون انتقاد کردی؟ در آن جلسه کلی تهدیدم کردند و گفتند محرومت می‌کنیم. مسئولان فدراسیون حتی به من نگفتند که من شانس کسب سهمیه المپیک را دارم و فردای آن جلسه من دستم را عمل کردم. درصورتی‌که می‌توانستم با همین وضعیتم در المپیک حاضر شوم، ولی حضور در المپیک را از دست دادم. تازه مسئولین فدراسیون به من گفتند تو در خارج از اردو مصدوم شدی و به همین دلیل هزینه جراحی دستم را پرداخت نکردند و مجبور شدم 30 میلیون از جیب خودم هزینه کنم». پریسا اگر همچنان در ایران می‌ماند شانس این را داشت که با حمایت‌های بیشتر یکی به سهمیه‌های المپیک کاروان ایران اضافه کند. از آنجا که بختی برای کسب مدال دست‌کم در این دوره نداشت، ولی می‌توانست پرچمدار زنان متفاوت ورزش ایران در این بازی‌ها باشد.