روزگار زوال
هوش مصنوعی چگونه در حال دگرگونی روزنامهنگاری و دنیای رسانههاست؟
هوش مصنوعی با سرعتی سرسامآور در حال بازطراحی چگونگی تولید و پردازش اخبار و تحول روزنامهنگاری در مفهوم سنتی آن است. اگر تا همین یک دهه پیش مهمترین نگرانی روزنامهنگاران و مطبوعات عقبماندن از قطار رقابت با شبکههای اجتماعی و ازدستدادن مرجعیت خود در کنترل جریان و انتشار اخبار بود، حالا ظرف کمتر از دو سال از انتشار عمومی چت جیپیتی، با بود و نبود خود دستوپنجه نرم میکنند.
محمدحسین جهانپناه-روزنامهنگار علم و فناوری: هوش مصنوعی با سرعتی سرسامآور در حال بازطراحی چگونگی تولید و پردازش اخبار و تحول روزنامهنگاری در مفهوم سنتی آن است. اگر تا همین یک دهه پیش مهمترین نگرانی روزنامهنگاران و مطبوعات عقبماندن از قطار رقابت با شبکههای اجتماعی و ازدستدادن مرجعیت خود در کنترل جریان و انتشار اخبار بود، حالا ظرف کمتر از دو سال از انتشار عمومی چت جیپیتی، با بود و نبود خود دستوپنجه نرم میکنند. دیگر فقط صحبت از آبرفتن تحریریهها نیست، حکایت زوال سازوکارهای سنتی روزنامهنگاری و چشمانداز آینده آن است. تحولی که بسیاری هنوز نمیدانند چگونه باید با آن مواجه شوند، اما این دوران گذار با چنان سرعتی در حال تغییردادن فرمها و قالبهاست که مجال چندانی برای بلاتکلیف ماندن به کسی نخواهد داد. اواسط سال میلادی گذشته بود که روزنامه بیلت (در آلمانی Bild)، پرتیراژترین روزنامه آلمان و دومین روزنامه پرفروش اروپا از کاهش یکچهارم موقعیتهای شغلی موجود خود و واگذاری وظایف آنها به هوشمصنوعی و فرایندهای خودکار خبر داد. رخدادی که درست پس از تصمیم بازفید (BuzzFeed)، شرکت رسانهای مشهور آمریکایی که یکی از غولهای اخبار اینترنتی نیز شمرده میشود، به وقوع پیوست؛ زمانی که این شرکت ابتدا از آزمودن بیسروصدای هوش مصنوعی برای تولید محتوا به ویژه محتوای تبلیغاتی هدفمند و مبتنی بر سئو خبر داد و سپس پیرو آن چند ماه بعد سرویس خبری مشهور خود -که تأثیر چشمگیری در فضای مجازی داشت و حتی همین دو سال پیش جایزه پولیتزر ۲۰۲۱ را برده بود- را به کلی تعطیل کرد. آژانس خبری آسوشیتدپرس نیز تقریبا در همین ایام با شرکت اوپنایآی (خالق چت جیپیتی) به توافق پرحاشیهای رسید که اجازه استفاده از اخبار خود توسط چت جیپیتی را صادر میکرد، آن هم در حالی که خود آسوشیتدپرس یکی از فعالترین مؤسسات رسانهای در توسعه بهکارگیری مدلهای بزرگ زبانی در تولید و ویرایش اخبار است که دستکم هفت پروژه رسانهای مهم متکی بر هوش مصنوعی با هدف بهبود راندمان تحریریهها را هدایت میکند. اخباری از این دست در حالی منتشر میشدند که روند کوچکسازی تحریریهها در رسانههای بزرگ خبری از واشنگتنپست و نیویورکتایمز گرفته تا بنگاههای خبری با یا بیاشاره به نقش هوش مصنوعی در سال گذشته بیش از پیش شتاب گرفت. همه این خبرها یعنی هوش مصنوعی در کمتر از یک سال از انتشار عمومی چت جیپیتی بهسرعت توانسته بود بنیانهای بنگاههای رسانهای را که تا همین جای کار نیز تحت فشار شبکههای اجتماعی سست شده بودند، بهشدت تکان دهد. هوش مصنوعی مولد همچنان ابزاری در دست توسعه است که با این همه، چشمانداز آینده آن به ویژه در حوزه اخبار و تولید محتوا به تعریف چندانی نیاز ندارد. چشماندازی که مشخصا از تحولاتی گسترده در دنیای مطبوعات خبر میدهد.
تغییری فراگیر
دورنمای تحولاتی که هوش مصنوعی در حوزه تولید خبر و محتوا در مطبوعات به طور مستقیم یا غیرمستقیم نویددهنده آنهاست، چندان خوشایند نیست. با این همه این تحولات لزوما سیاه و سفید یعنی همگی مثبت یا همگی منفی نیستند. برنامه ژورنالیسم ایآی مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن در اواخر سالی میلادی گذشته نتایج نظرسنجیای را منتشر کرد که در آن بیش از 120 سردبیر، روزنامهنگار و کارشناس فناوری و رسانه از 105 تحریریه خبری کوچک و بزرگ در 46کشور جهان شرکت داشتند. در میان پاسخدهندگان، بیش از 75 درصد آنها اذعان داشتند که هر یک به نوعی از هوش مصنوعی در زنجیره جمعآوری، تولید و توزیع اخبار خود استفاده میکنند. بیش از نیمی از آنها افزایش کارایی و بهرهوری را دلیلی برای استفاده از آن ذکر کرده و حدود یکسوم از پاسخدهندگان هم گفتند که امیدوارند هوش مصنوعی به آنها کمک کند تا به مخاطبان بیشتری دست یابند، تجربیات خوانندگان را شخصیسازی کرده و تعامل آنها با مخاطب را افزایش دهد. این در حالی است که بیش از 60 درصد از پاسخدهندگان همزمان نگران پیامدهای اخلاقی ادغام هوش مصنوعی از نظر کیفیت محتوا و سایر جنبههای روزنامهنگاری مانند دقت، انصاف و شفافیت بودند. در واقع، اعضای تحریریهها همچنان مداخله انسانی در زنجیره تولید محتوا را برای کاهش نارساییهای احتمالی سیستمهای هوش مصنوعی، مانند سوگیری و عدم دقت، حیاتی میدانستند. این موضوع خصوصا از این نظر اهمیت دارد که با وجود نگرانیها نسبت به ضعف ذاتی هوش مصنوعی مولد و مدلهای زبانی بزرگ در پوشش غیرمغرضانه و ارائه اطلاعات نادرست و تشدید بهحاشیهراندن گروههای مختلف، هنوز هیچ راهکار محکم و قابل اطمینانی برای حل بالقوه این دست مشکلات ارائه نشده است. گزارش ژورنالیسم ایآی به ویژه نسبت به پیامدهای توسعه هوش مصنوعی و مشکلات بخصوص برای تحریریههای خبری و روزنامهنگاران در رسانههای جهان جنوبی (کشورهای توسعهنیافته یا در حال توسعه) هشدار میدهد. کشورهایی مثل ایران که رسانههای آنها همین حالا هم تا حد زیادی از قطار تحولات دنیای رسانههای نوین عقب ماندهاند. با این همه، نتایج این نظرسنجی نشانگر آن بود که عموم تحریریهها در حال حاضر به نوعی در تولید اخبار بر ابزارهای متکی بر هوش مصنوعی تکیه دارند که از این میان 80 درصد در توزیع و 75 درصد در جمعآوری اخبار از آن استفاده میکنند. به این ترتیب که وظایف جمعآوری اخبار شامل رونویسی و ترجمه خودکار، استخراج متن از تصاویر و پاککردن وب یا استفاده از ابزارهای خلاصهسازی خودکار همگی دیگر به جزئی از زنجیره تولید خبر تبدیل شدهاند.
خوب، بد، زشت
تقریبا با اطمینان میتوان گفت درست همانطور که گسترش فناوری دیجیتال و اینترنت، مشاغل متعددی را در رسانهها از بین برد، ظهور هوش مصنوعی نیز بسیاری از مشاغل باقیمانده را از بین خواهد برد. حتی ممکن است در آیندهای که خیلی هم دور به نظر نمیرسد، هیاهوی تحریریهها به نوستالژی از گذشته تبدیل شود، درست همانند کارخانههای خالی که به طور خودکار محصول خود را تولید میکنند. این تحولات حداقل در کوتاهمدت به معنی ازدسترفتن تمامی زنجیره تولید محتوا در رسانهها نیست، هوش مصنوعی مولد هنوز هم در تولید محتوای خود بر الگوی دادههایی تکیه دارد که پیشتر توسط افرادی تولید یا ویرایش شده، به این ترتیب طیفی از روزنامهنگاران، ستوننویسان و دبیران همچنان شغل خود را حفظ خواهند کرد، اما تحریریهها همچنان به آبرفتن ادامه خواهند داد و روزنامهنگاران جوان، میانرده یا کمتر شناختهشده به مرور شانس خود را در یافتن موقعیتهای شغلی مناسب از دست میدهند. اگر فکر میکنید که این بیش از حد بدبینانه به نظر میرسد، کافی است در نظر بگیرید که در سال 1990 نزدیک به نیممیلیون نفر (458 هزار) در روزنامههای آمریکایی کار میکردند، اما این رقم تا سال 2016 به 183 هزار نفر رسید که بیش از 60درصد کاهش را نشان میدهد. در مقابل، حجم کاری که از هر روزنامهنگار انتظار میرود، به طور تصاعدی افزایش یافته و برای اثبات هم کافی است به حجم محتوا و اخباری که هرروزه در فضای مجازی میبینید نگاهی بیندازید. پیشبینی میشود تا چند سال آینده هر کاربری عملا صاحب یک یا چند مدل زبانی بزرگ شخصیسازیشده خود باشد؛ این یعنی چگونگی دسترسی به اخبار نیز به شکلی فراگیر بر اساس ترجیحات مخاطب بیش از پیش جهتدهی و هدایت خواهد شد. به بیان دیگر فراتر از تأثیر گسترش دامنه نفوذ هوش مصنوعی بر امنیت شغلی روزنامهنگاران، استقرار هوش مصنوعی در رسانهها پیامدهای اجتماعی و زیستمحیطی مثبت یا منفی عمیقی را نیز در پی خواهد داشت. چتباتها نهتنها انرژی پردازشی فراوانی مصرف میکنند، بلکه تا حلنشدن مشکلات مدلهای زبانی و خصوصا توهم مجازی (AI Hallucination) -اینکه به جای اعتراف ندانستن پاسخ، اغلب بهسادگی حقایق را اختراع میکنند- نمیتوانند مستقلا قابل اطمینان باشند. در حال حاضر شاید بهترین راهحل به جای واگذاشتن توسعه هوش مصنوعی به شرکتهای بزرگ دنیای فناوری که تنها به سود خود فکر میکنند، بازیکردن فعالانه رسانهها در زمینه توسعه هوش مصنوعی و آموزش روزنامهنگاران خود برای آموختن فعالیت روی زیرساختهای مبتنی بر هوش مصنوعی باشد؛ این راهکاری است که شاید بتواند دستکم حوزههایی از روزنامهنگاری مانند روزنامهنگاری تحقیقی و مستند را از این دوران زوال نجات داده و احیا کند.