به دنبال «صلح» در میان مناقشات سیاسی
خبری از آسایش مطلوب اقتصادی میان مردم دیده میشود و نه امید به راهبردی کارگشا در بین گروهی از مدیران نهچندان کارآمد اصولگرا وجود دارد.
دومین سال از سده جدید رو به پایان است و مشکلات و دغدغههای ساختاری در ایران همچنان پا برجا؛ نه سند توسعه چندگانه توانسته روزنهای در بطن مشکلات ایجاد کند، نه خبری از آسایش مطلوب اقتصادی میان مردم دیده میشود و نه امید به راهبردی کارگشا در بین گروهی از مدیران نهچندان کارآمد اصولگرا وجود دارد. آتش جنگ همچنان در منطقه شعلهور است و در داخل تأکید برخی از گروههای سیاسی بر حذف رقبا برای بقای تماموکمال ادامه دارد. گویی همهچیز فریز شده است. در این شرایط هدف ما در پروندهای که در آخرین سطرهایش هستیم، مداقه در منافع ملی و تبیین آن برای گشودن پنجرهای رو به امید برای سال سخت پیشرو بود. زیرا باید باور داشت که «منافع ملی» زینتالنطق سیاستمداران نیست و اهدافی چون توانایی توسعه اقتصادی، ثبات سیاسی، امنیت داخلی، ایجاد زندگی مرفه برای مردم و... را دنبال میکند.
اما خلأ در فهم و تعریف این اصطلاح تا جایی پیش رفته که گاه جریانی سیاسی برای حفظ قدرت خود منافع ملی را در خالصسازی میبیند و اگر فرصتی بیابد به تسویهحساب سیاسی مانند آنچه با اساتید دانشگاه در چند سال اخیر رخ داده، دست میزند. یا جریانهایی که تعامل با دنیا را برنمیتابند و منافع ملی را در حذف ایران از معادلات جهانی میبینند و از قِبل چنین تصمیماتی اقلیت کاسبان تحریم به کاسبی خود رونق میبخشند. در این بین برخی موضوعات به گروگانی تبدیل شده که بیش از دو دهه است پرونده باز دارند.
از طرفی یک دیدار و یک دستدادن چهرههای موافق و مخالف در یک مراسم ختم و یادبود و... به نمادی برای رسیدن به صلح میان جناحین سیاسی تبدیل میشود و افکار عمومی دل میبندد به اینکه تکرار چنین قابهایی در زمان ضرورت بتواند گره از دعواهای بیحاصل سیاسی باز کند.
منافع ملی که قرار است آرامش اقتصاد و بازار را با خود بیاورد، همچنین به یک فهم مشترک از منفعت عمومی برسد، یا درهای دیپلماسی ایران را به روی دنیای خارج باز کند، همچنان در گیرودار تنشهای سیاسی داخلی نادیده گرفته شده و تبعات این کجفهمی از اصطلاحی چنین مهم در عرصههای فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و حتی اجتماعی قابل مشاهده است. شاید مهمترین گام در مسیر توسعه همین تلاش در بازتعریف «منافع ملی» در حوزههای مختلف باشد که در پرونده سالنامه «شرق» پیگیری شد.
ضرورتهای سیاست خارجی، راهکار حل پرونده هستهای، نقد رفتارهای جریانهای سیاسی داخلی و اهمیت امنیت ملی و تقویت سیستم دفاعی و نظامی همگی جزوی از راهبردهای پیشرو برای رسیدن به یک گفتمان غالب در رابطه با مهمترین اصول حاکمیتی هستند؛ پازلی که قرارگرفتن تکههایش در کنار هم تصویری جامع از امنیت، رفاه، صلح، آرامش، توسعه و ایران آباد را برای همه ایرانیان با همه اختلافات در گویش، مذهب، قومیت و سلایق سیاسی به ارمغان بیاورد.