|

جهان هسته‌ای ناآرام

گفت‌وگو با پروفسور پُل جوزفسون درباره فرازوفرودهای ژئوپلیتیک پساهیروشیما

زندگی ایرانی‌ها نزدیک به سه دهه است که با واژگان هسته‌ای همچون «انرژی هسته‌ای، نیروگاه بوشهر، غنی‌سازی و...» گره خورده است. نویسندگان این مقاله در چند سال گذشته، در روزنامه شرق و نیز سالنامه آن بارها از موضوعات هسته‌ای نوشته‌اند و دیدگاه‌های گوناگونی را بررسی کرده‌اند.

جهان هسته‌ای ناآرام

فریدون علی‌مازندرانی .‌ حسن فتاحی . مصطفی روستایی

 

زندگی ایرانی‌ها نزدیک به سه دهه است که با واژگان هسته‌ای همچون «انرژی هسته‌ای، نیروگاه بوشهر، غنی‌سازی و...» گره خورده است. نویسندگان این مقاله در چند سال گذشته، در روزنامه شرق و نیز سالنامه آن بارها از موضوعات هسته‌ای نوشته‌اند و دیدگاه‌های گوناگونی را بررسی کرده‌اند. باور نویسندگان این است که ایرانی‌ها این حق مسلم را دارند تا درباره مهم‌ترین بحران بین‌المللی کشور یا لااقل یکی از مهم‌ترین‌هایش بیشتر بدانند. هر سه نویسنده این مقاله در تمام سال‌هایی که در «شرق» نوشته‌ایم تلاش کرده‌ایم رویکردی دانشی و بی‌طرفانه داشته باشیم؛ اما هر جا لازم بوده، تا آنجا که امکان داشت دیدگاه خودمان را بدون لکنت زبان گفته‌ایم. تأکید می‌کنیم تا آنجا که امکان داشته و نه تا آنجا که لازم بود. مسئله هسته‌ای بحرانی جهانی است و این بار تصمیم گرفتیم از دریچه‌ای متفاوت به آن نگاه کنیم. 

 

پیش از آنکه وارد بخش اصلی مقاله شوید، لازم است چند نکته را بدانید.

1- این مقاله از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول گفت‌وگو با پروفسور پل جوزفسون، متخصص تاریخ صنعت هسته‌ای شوروی و روسیه در کالج کلبی آمریکا است و بخش دیگر یادداشت نویسندگان درباره بِگِرت یا مفهوم مهم «بحران هسته‌ای». تجربه نشان داده بخش عمده‌ای از مردم دقیقا نمی‌دانند «بحران هسته‌ای» یعنی چه! بنابراین لازم دیدیم دراین‌باره مطلبی بیفزاییم. تأکید داریم که «بحران هسته‌ای» و «امنیت هسته‌ای» دو مفهوم جدا از هم هستند؛ اگرچه همپوشان‌هایی دارند.

2- گفت‌وگو از سه بخش تشکیل شده است. بخش نخست پنج پرسش درباره مسائل جهانی هسته‌ای است، بخش دوم پنج پرسش درباره مسائل هسته‌ای شوروی فروپاشیده و روسیه است و بخش سوم هم پنج پرسش درباره مسائل هسته‌ای ایران است. در دو بخش نخست چیزی را سانسور نکرده‌ایم و در بخش سوم، چون بیم‌هایی داشتیم، نوشته‌های پل جوزفسون را کمی چکش‌کاری کرده‌ایم، اما جان کلام او پابرجاست و پیام او دست‌نخورده مانده است.

3- پل جوزفسون از جمله دانشمندانی است که اساسا با صنعت هسته‌ای به‌ویژه بزرگ‌مقیاس آن همچون نیروگاه هسته‌ای مخالف است. این موضوع را در چندین پاسخ او می‌توانید بفهمید. او از جمله دانشمندانی است که صنعت هسته‌ای را نامفید و پرخطر می‌دانند و ازقضا نوک پیکان او بیش از همه به سمت سرزمین مادری خودش، آمریکا است. البته لازم به یادآوری است که پیشینیان او آمریکایی نیستند. بنابراین وقتی از صنعت هسته‌ای ایران هم انتقاد می‌کند، این انتقاد متوجه فقط کشور ایران نیست بلکه شامل حال همه است. خوب است اشاره کنیم که او با بخش واقعا صلح‌آمیز هسته‌ای که در پزشکی و داروسازی و کشاورزی و چند جای دیگر استفاده می‌شود هیچ ستیزی ندارد و معتقد است پول‌ها و منابع باید صرف چنین کاری شوند.

4- بهتر است کمی هم از ذائقه سیاسی او بگوییم. او از مخالفان سرسخت دونالد ترامپ است و در موضوع بحران هسته‌ای برجام او را مقصر اول و اصلی می‌داند. او تا آنجا پیش می‌رود که می‌گوید اگر روزی حکومت ایران بمب هسته‌ای را آزمایش کند، مقصر اصلی آن دونالد ترامپ است که برجام را فروریخت. او همچنین با اسرائیل هم مشکلاتی دارد و با اینکه مادرش از بازماندگان هولوکاست است،‌ رفتار اسرائیل در نبرد 15 ماهه حماس-حزب‌الله با اسرائیل را به‌شدت تقبیح کرده است. پل جوزفسون آدم صلح‌طلبی است و همان‌طور که پوتین را سرزنش می‌کند که چرا به اوکراین حمله کرده، نتانیاهو را هم می‌کوبد و سزاوار محاکمه می‌داند.

5- شاید خوانندگان از خودشان بپرسند چرا دیدگاه‌های کسی مثل جوزفسون مهم است؟ پاسخ ساده است. او با بدبینی دانش‌محورش درباره صنعت هسته‌ای و سیاست‌گذاری هسته‌ای نقاط تاریکی را نشان می‌دهد که سیاست‌مداران تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز هرگز ندیده‌اند. به باور نویسندگان این مقاله، خواندن نوشته‌‌های پل جوزفسون برای کسانی همچون جواد ظریف و عباس عراقچی ده‌ها بار از شنیدن صحبت‌های تمجید‌کنندگان مفیدتر است.

6- جوزفسون حامی توافق‌نامه برجام است و بارها در نوشته‌هایش نوشته خروج ترامپ از آن معاهده بین‌المللی خطای بزرگی بود. او البته از دشمنان برجام هم در نوشته‌هایش نام برده که دیگر در اینجا قید نکرده‌ایم.

7- جوزفسون درباره نیروگاه بوشهر و اساسا نیروگاه‌ها رویکردی سخت‌گیرانه و بدبینانه دارد و آنها را پسرعمو و خواهر اتم نظامی می‌داند. این حرف در ذات خود نه غلط است و نه درست. بستگی به این دارد که آن نیروگاه چگونه باشد و چه سوختی مصرف کند و پروتکل‌های ملی-بین‌المللی‌اش چگونه باشد. این موضوع اگرچه دیدگاه ایشان درباره بوشهر است،‌ اما نویسندگان در نهایت احترام آن را رد می‌کنند.

8- جوزفسون معتقد است که صنعت هسته‌ای به زودی از سکه خواهد افتاد، چون پیامدهایش آشکار خواهند شد؛ اما آمارها روایت دیگری دارند. صنعت هسته‌ای در دنیا رو به گسترش است و طی 

20 سال آینده نیروگاه‌های زیادی ساخته خواهند شد. آیندگان هم خواهند دید که آیا حق با جوزفسون است که راه فناست یا حق با نویسندگان این مقاله که بر این باورند صنعت هسته‌ای در سایه نهادهای بین‌المللی با اختیارات زیاد و در سایه نظارت‌های جهانی و در سایه رفع تبعیض و در سایه افزایش ایمنی و امنیت، راه بقا است.

9- نکته پایانی اینکه هر سه نویسنده این مقاله صنعت صلح‌آمیز هسته‌ای را برای «کشور ایران» و برای «مردمان این سرزمین» و «منافع واقعا ملی» ضروری می‌دانند؛ با یک شرط بزرگ؛ اینکه این صنعت سبب تحریم و وابستگی به یک یا دو کشور و سبب جاماندن از ریل توسعه نشود. صنعت هسته‌ای استاندارد حق بدیهی ایران و ایرانی‌ها است؛ به ویژه اینکه این صنعت می‌تواند در دو موضوع آب و انرژی که کشور با بحران‌های آن دست‌به‌گریبان است، یاری‌رسان باشد. صنعت هسته‌ای امری ایدئولوژیک نیست و بنابراین لازم نیست آن را به امری اعتقادی تبدیل کنیم، زیرا همین رویکرد سبب شده دهان‌های فاقد صلاحیت بسیاری صنعت هسته‌ای ایران را ناروا بکوبند و علیه‌اش بگویند و بنویسند. گویی دوست دارند به چیزی دیگر دشنام دهند، اما می‌هراسند و دیوار صنعت هسته‌ای را کوتاه می‌یابند و سخن‌پراکنی نفرت‌آمیز می‌کنند. درواقع آنچه حیثیتی است باور به توسعه ایران و ضرورت آن است و صنعت هسته‌ای می‌تواند یکی از بازوهای این امر باشد. گمان ما بر این است که خوانندگان هشیار جان کلام ما را دریافته‌اند و بیش از این نیاز به توضیح نیست. از شما دعوت می‌کنیم این مقاله را بخوانید.

بخش نخست

چشم‌انداز کنونی جهانی را در زمینه‌ گسترش جنگ‌افزارهای هسته‌ای و کوشش‌های صورت‌گرفته برای فراروند خلع سلاح چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دولت‌های ملی، سازمان‌های بین‌المللی و غیردولتی، همگی مدت‌های زیادی است که به دنبال منع تکثیر و منع گسترش و حتی خلع جنگ‌افزارهای هسته‌ای در جهان بوده و هستند. در سال 2017م نزدیک به 70 سال پس از رویداد هیروشیما و ناگاساکی، مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای گفت‌وگو درباره یک سند الزام‌آور درباره قانونی برای منع جنگ‌افزارهای هسته‌ای، آن‌چنان‌ که منجر به حذف کامل آنها شود، جلسه تشکیل داد و قطع‌نامه 71/258 سازمان ملل را ارائه کرد. متأسفانه هیچ‌یک از کشورهای دارنده جنگ‌افزار هسته‌ای این معاهده منع جنگ‌افزار هسته‌ای را تصویب نکردند. در مقابل روسیه از زمان یورش به اوکراین، کشورهای بریتانیا، آلمان، اوکراین و سایر کشورها را تهدید کرده است که در صورت عبور از خط قرمز نامشخصی که از آن یاد می‌کند، از جنگ‌افزار هسته‌ای استفاده خواهد کرد. درواقع پوتین دستور بازنگری در دکترین هسته‌ای روسیه را صادر کرده است. هدف او به نظر می‌رسد استفاده از جنگ‌افزار هسته‌ای در جنگ با اوکراین است. او همچنین دستور داده تلاش‌های جدی و جدیدی برای توسعه و استقرار کلاهک‌های هسته‌ای صورت پذیرد. از سوی دیگر در آمریکا هم در زمان ریاست‌جمهوری بوش [پسر] و ترامپ، هیچ نشان و علاقه‌ای از پایش و کاهش جنگ‌افزارهای هسته‌ای وجود نداشت و نخواهد داشت. درواقع ده‌ها میلیارد دلار برای نوسازی زرادخانه‌ها هم هزینه شده است و خواهد شد. بااین‌وجود چرا باید کشورهای دیگر خود را از شر جنگ‌افزارهای راهبردی خطرآفرین خلاص کنند! دهه 1990م امیدوارکننده بود زیرا کشورهای اوکراین و بلاروس و قزاقستان که تازه استقلال‌ یافته بودند،‌ زرادخانه‌های خود را به روسیه واگذار کردند. آنها در آن مقطع این کار را با میل و رغبت انجام دادند.

چندین کشور هم البته در جهان برنامه‌های هسته‌ای-جنگ‌افزاری خود را مخفی نگه داشته و مخفیانه پیش می‌برند و تمام نشانه‌ها حاکی از آن است که آماده ساختن یا گسترش یا حفاظت هرچه بیشتر از زرادخانه‌ها‌یشان هستند. از جمله اینها اسرائیل، کره شمالی، پاکستان، هند و شاید برخی کشورهای خاورمیانه باشند. این کشورها بر این باورند که با تهدیدهای وجودی روبه‌رو هستند، حتی اگر دیگر کشورها آن را نبینند و درک نکنند.

به نظر شما انرژی هسته‌ای در رویارویی با تغییرات آب‌وهوایی در مقیاس و اندازه‌های جهانی چه نقشی باید داشته باشد؟

من شک دارم که انرژی هسته‌ای به دلیل عواملی همچون چارچوب زمانی، هزینه، آلودگی‌های قطعاتی و پرتوزایی و نیز دیگر عوامل، نقش مهم و مؤثری در رویارویی با تغییرات آب‌وهوایی و اقلیمی داشته باشد. به زبان ساده این‌گونه نیست که رآکتورهای هسته‌ای فردا صبح به‌عنوان جایگزینی برای تولید برق با سوخت فسیلی، آن‌هم با هزینه کم و بدون اثرات زیست‌محیطی چشمگیر وارد عمل شوند. در مقاله‌ای دیگر نشان داده‌ام که در کار روزانه رآکتورها، آلودگی ایجاد می‌شود. نیروگاه‌های هسته‌ای جزایر مجزای تولید برق نیستند؛ اما بیشترشان مقدار زیادی آب را از یک منبع مجاور همچون رودخانه یا دریاچه یا مخزنی بزرگ یا حتی اقیانوس، برای خنک‌سازی درون نیروگاه می‌کشند. هنگامی‌ که آب به آن منبع بازگردانده می‌شود، اغلب بین 5 تا 10 درجه سانتی‌گراد گرم‌تر از زمانی است که به داخل کارخانه کشیده می‌شود. دانشمندان حدود 50 سال است که می‌دانند تنش حرارتی یا دمایی گیاهان و جانوران را از بین می‌برد.

توده‌های حرارتی یا گرمایی عموما منجر به تغییر در تغذیه، تولید مثل و دیگر الگوهای زندگی ماهیان و ماکیان و دیگر موجودات می‌شود. نیروگاه‌های هسته‌ای همچنین سالانه میلیون‌ها ماهی، لارو و دیگر گیاهان و جانوران را از طریق برخورد و حباب در تونل‌های ورودی آب خنک‌کننده از بین می‌برند. مهندسان سعی در کاهش آلودگی از طریق برج‌ها یا کانال‌های خنک‌کننده و از طریق روش‌های مختلف جذب و پخش پساب داشته‌اند. بااین‌حال ماهی‌ها و فوک‌ها و دیگر موجودات دریایی در میانه تولید برق نابود می‌شوند. لازم است درباره پسماندهای پرتوزا بگویم. انرژی هسته‌ای اگرچه انرژیِ کم‌کربنی است، اما به‌سختی می‌توان آن را فناوری سبز نامید. نمایندگان صنعت هسته‌ای از همان آغاز از مشکلات زیست‌بومی آن آگاه بودند. آنها همواره قول راه‌حل‌هایی داده‌اند اما کوتاهی کرده‌اند. نخستین مشکل این است که انرژی هسته‌ای مقادیر زیادی پسماند هسته‌ای مرگبار و خطرناک تولید می‌کند.

پسماند در تمام مراحل وجود دارد؛ از استخراج و تولید گرفته تا سوخت مصرف‌شده. اساسا آمریکا با داشتن فناوری‌های برتر، در مورد مدیریت سوخت هسته‌ای مصرف‌شده‌اش با مشکل روبه‌روست، حال تصور کنید دیگر کشورها چه وضعی دارند. بنا بود در آمریکا یک سامانه انبارش بزرگ برای سوخت هسته‌ای مصرف‌شده ساخته شود که از سال 1987 که به‌صورت قانون الزام‌آور درآمده، روی زمین مانده است. این بدان معنی است که 80 هزار تن سوخت مصرف‌شده هسته‌ای در آمریکا وجود دارد و هر سال دو هزار تن به آن افزوده و در نیروگاه‌های هسته‌ای به شکل موقت انبار می‌شود. این ذخیره‌سازی موقت هزینه‌بر است و هزینه آن را مالیات‌دهندگان آمریکایی می‌پردازند. دو انبار ژرف به لحاظ زمین‌شناختی در فنلاند و سوئد وجود دارد که انتظار می‌رود در همین دهه رونمایی شوند و آغاز به کار کنند. اما مسئله اینجاست که 250 هزار تن سوخت مصرف‌شده در سراسر جهان وجود دارد که با بهره‌برداری از 450 نیروگاهی که در جهان در دست ساخت است، هرساله به آن افزوده خواهد شد. لازم است تأکید کنم که حتی بهره‌برداری روزانه از نیروگاه‌های هسته‌ای پسماند خطرناک تولید می‌کند. نیروگاه‌های هسته‌ای تقریبا همیشه با مشکل نشتی روبه‌رو هستند و ستون‌هایی از رادیو ایزوتوپ‌ها، به‌ویژه تریتیوم پرتوزا ایجاد کرده‌اند که محیط را آلوده کرده‌ است.

درنهایت وقتی خود نیروگاه‌ها هم از کار می‌افتند و از رده خارج می‌شوند، خودشان تبدیل به زباله و پسماند هسته‌ای می‌شوند. من می‌دانم که شرکت‌های تولید آب و برق مدام زمان کاری نیروگاه‌ها را تمدید می‌کنند و ازرده‌‌خارج‌سازی را به عقب می‌اندازند؛ اما نکته اینجاست که این مسئله دو چیز را افزایش می‌دهد؛ نخست هزینه نگهداری و دیگری هزینه ازرده‌خارج‌سازی را. در کنار آن ریسک رخ‌دادن اتفاق‌های ناخواسته هم افزایش می‌یابد. هزینه ازرده‌خارج‌سازی هر رآکتور، بسته به اینکه در چه وضعیتی باشد و چه توانایی‌هایی برای بُرش و بسته‌بندی و دیگر فراروندها برای مخزن‌ها و لوله‌ها و سیمان‌ها و بتن‌ها و سایر تجهیزات به کار رود، چیزی بین نیم‌میلیارد دلار تا دو میلیارد دلار برآورد می‌شود.

درنهایت آنچه می‌تواند یک فراروند نیروگاهی را موجه نشان دهد «هزینه» است. منطقی است که زمان لازم برای ساخت، زمان بهره‌برداری و دیگر هزینه‌ها را فهرست کنیم و در ارزیابی‌مان سلامت محیط‌زیست را لحاظ کنیم. هر پروژه‌ای به نیروی کار و سرمایه و سوخت و مصالح ساختمانی نیاز دارد و تمام اینها یعنی هزینه. یکی از پروژه‌های نیروگاهی آمریکا که در پایان 2023م به اتمام رسید، در جورجیا بود که با هزینه 35 میلیارد دلاری و 17 میلیارد دلار بیش از پیش‌بینی اولیه آغاز به کار کرد؛ همچنین با 11 سال تأخیر. در فرانسه پروژه نیروگاهی فیلامانویل از 3.3 میلیارد یورو به 12 میلیارد یورو افزایش هزینه داشته و 10 سال از برنامه‌اش عقب است. پروژه دیگری در بریتانیا بنا بود با 20 میلیارد پوند تمام شود ولی تاکنون برآورد شده 50 میلیارد پوند هزینه داشته و زمان اتمام آن هنوز معلوم نیست. اینها همگی هزینه است و چالش‌های به ظاهر تمام‌نشدنی. حال باید دید هزینه برق سبز چقدر است؟ به باور من انرژی خورشیدی و باد ارزان‌تر و ایمن‌تر و سریع‌تر و سبزتر است.

تنش‌های سیاسی بین کشورهای دارای جنگ‌افزار هسته‌ای چگونه بر امنیت و پایداری جهانی اثر می‌گذارد؟

کره شمالی و «امپریالیست آمریکا» به همراه نمایندگانش در سئول [و البته توکیو]، جمهوری خلق چین و هند، هند و پاکستان، اسرائیل و ایران، روسیه و کشورهای ناتو. تصور اینکه جهان هسته‌ای ناپایدارتر با وجود این کشورها و جغرافیایی که هستند، در لبه پرتگاه و در آستانه فاجعه است، دور از ذهن نیست. بولتن دانشمندان اتمی ساعت روز رستاخیز خود را طبق پیشنهاد خالق بمب هسته‌ای، رابرت اوپنهایمر -به سال 1947م- معرفی کرد. در سال 2023م بولتن دانشمندان اتمی، ساعت را روی 90 ثانیه پیش از نیمه‌شب تنظیم کرد. در سال 2024م طبق بولتن، هنوز 90 ثانیه تا روز رستاخیز باقی مانده بود. یعنی بشریت بسیار به فاجعه جهانی نزدیک است. ایالات متحده آمریکا از سال 1945م تا 1995م چیزی حدود پنج تریلیون دلار یعنی پنج هزار میلیارد دلار، برای زرادخانه‌های هسته‌ای و سامانه‌های مربوط به آن هزینه کرده است. کشورها همچنان در حال هزینه‌کردن برای زرادخانه‌های خود هستند و بدون رفتار خردمندانه از دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی برای مهار هماوردی جنگ‌افزاری، امید به بهبود شرایط جهان دشوار است و خوش‌بینی زیاد از حد نیاز دارد. اما باید بر این نکته تأکید کنم که هزینه‌های فزاینده برای ساخت جنگ‌افزار هرگز امنیت بیشتری ایجاد نکرده است.

به نظر شما پیشرفت در فناوری هسته‌ای آینده، روابط بین‌المللی را از چه طریقی رقم خواهد زد؟

پاسخ این پرسش را با پرسش دیگری شروع می‌کنم. تاکنون در فناوری هسته‌ای در سطح جهان چه پیشرفت‌های بزرگی انجام شده است؟ آیا در همجوشی هسته‌ای وعده‌ها محقق شده یا در طراحی رآکتورهای قدرت ایمنی به آن نقطه وعده داده‌شده رسیده است؟

از زمانی که میخائیل گورباچف، دبیرکل اتحاد جماهیر شورویِ فروپاشیده پیشین، به سال 1984م به دونالد ریگان، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، پیشنهاد داد تا کشورهایشان با کمک هم روی اتم صلح‌آمیز و گداخت هسته‌ای کار کنند، امیدواری کمتر و تبلیغات بیشتر شده است. چرا؟ چون پیشرفت‌ها کمتر از مقدار چشم‌داشت بوده‌اند. از دهه 1950م دانشمندان قول داده‌اند که به‌زودی به نقطه‌ای در همجوشی خواهند رسید که رآکتور همجوشی شروع به کار کند و هزینه‌ها بازگردد. چین، اتحادیه اروپا، هند، ژاپن، کره جنوبی، روسیه و آمریکا از دهه 1990 روی پروژه‌های گداخت هسته‌ای و از جمله ایتر، کار می‌کنند. آنها چیزی حدود 50 میلیارد دلار هزینه کرده‌اند. از یک‌سو وقتی دانشمندان کشورهای گوناگون با هم کار می‌کنند، اعتماد و دوستی‌هایی ایجاد می‌کنند که ممکن است در روابط میان کشورها مفید باشد اما تجربه ایتر نشان داده که پیشرفت‌های هسته‌ای، چه شکافت و چه گداخت، آن چیزی نیست که نشان می‌دهند و تبلیغ می‌کنند. کجا و چه زمانی ایتر شروع به کار خواهد کرد؟ روابط خوب میان کشورها که بنا بود ایتر ایجاد کند کجاست؟

درباره شکافت هسته‌ای هم اوضاع چنین است. مهندسان هسته‌ای مدت‌هاست که قول داده‌اند رآکتورهای ذاتا ایمن بسازند [ناگفته نماند شوروی درباره رآکتورهایی که یکی از آنها در چرنوبیل منفجر شد هم چنین ادعایی داشت]. درباره پیشرفت‌هایی که در مورد رآکتورهای شکافت هسته‌ای می‌گویند هم باید بگویم آن رآکتوری که وعده‌اش را داده‌اند که ایمنی ذاتی و صددرصدی دارد هنوز ساخته نشده است.

علاوه بر این، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که مقر آن در وین اتریش است، بناست با کشورهای جهان در زمینه‌های صلح‌آمیز انرژی هسته‌ای همکاری کند. اما همین نهاد بین‌المللی در یورش نظامی روسیه به اوکراین،‌ هنگامی‌ که نیروهای روسی وارد منطقه ممنوعه چرنوبیل شدند، از تشویق روسیه به خویشتن‌داری و واردنشدن به حریم چرنوبیل ناتوان بود، چه رسد به اینکه بتواند اقدامی عملی انجام دهد. گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بارها تأکید کرده است که باید از هرگونه اقدام نظامی و تنش‌زا که ایمنی یا امنیت نیروگاه را به خطر می‌اندازد، اجتناب کرد؛ اما مدیرکل نامی از کشور روسیه نمی‌برد! حتی پس از تصرف نیروگاه چرنوبیل، باز هم گروسی نامی از روسیه نبرد. گروه تنطیم‌کننده ایمنی هسته‌ای اروپا در محکومیت تهاجم نظامی روسیه به اوکراین مستقیم‌تر عمل کرده و آن را یک اقدام تروریستی- هسته‌ای نامیده است.

جامعه بین‌المللی چگونه می‌تواند برای جلوگیری از تروریسم هسته‌ای در دنیای امروز همکاری کند؟

قطعا می‌تواند. از زمان پایان جنگ سرد، کشورهای جهان برای تضمین امنیت مواد هسته‌ای در داخل مرزهایشان از نزدیک با یکدیگر همکاری کرده‌اند. کشورها دو نوع از اطلاعات و داده را با یکدیگر به اشتراک گذاشته‌اند. نخست اینکه چگونه می‌توان از موجودی و ایمنی و امنیت اورانیوم و پلوتونیوم و دیگر مواد پرتوزای هسته‌ای مراقبت و محافظت کرد. دیگر اینکه این مواد چه خطراتی را از طریق روش‌های هوش مصنوعی و کلان‌داده می‌توانند ایجاد کنند. من خودم اواخر دهه 1990م بازدیدی از تأسیسات امن اوبنینسک در روسیه داشتم. این مرکز پس از جنگ سرد همکاری‌هایی را با اروپا و آمریکا در زمینه مدیریت پسماند هسته‌ای و موضوعات ضدتروریستی تا سال 20210م داشت. بنابراین زیربنای خوبی برای همکاری‌های بین‌المللی وجود دارد. با وجود تروریسم هسته‌ای در سطح جهان، همکاری‌های بین‌المللی اگر فقط یک دلیل هم نیاز داشته باشد، آن دلیل موجود است.

بخش دوم

تاریخ توسعه هسته‌ای در روسیه امروز و اتحاد جماهیر فروپاشیده پیشین چگونه بر سیاست‌های هسته‌ای کنونی در منطقه اثر گذاشته است؟

اتحاد جماهیر شوروی از طریق روشی که من نام آن را «استعمار هسته‌ای» می‌گذارم، به ایجاد برنامه‌های هسته‌ای صلح‌آمیز در اروپای شرقی-سوسیالیستی پرداخت. در کشورهایی همچون لیتوانی و دیگر کشورها، با رآکتورهای قدرت، تحقیقاتی و نیروی نظامی حضور داشت. رآکتورهای لیتوانی از نوع آربی‌ام‌کی یا همان رآکتور چرنوبیل بودند. قزاقستان محل آزمایش هسته‌ای سیمیپالاتنیسک با 456 بمب هسته‌ای بود. معادن وسیع اورانیوم، تأسیسات فراوری و جز آن،‌ در قزاقستان بود و هنوز هم خانه هسته‌ای روسیه است. با وجود تحریم‌ها علیه روسیه، وزارت انرژی و شرکت روس‌اتم در پی آن است که بازارهای بین‌المللی بیابد. قزاقستان و ازبکستان و قرقیزستان، همگی اشتیاق خود را به خرید رآکتورهای شرکت روس‌اتم در راستای استقلال انرژی نشان داده‌اند. این کشورها مایل‌اند اتکای کمتری به سوخت فسیلی داشته باشند. درباره قزاقستان باید یادآور شوم که تأسیسات زیربنایی خوبی دارد و در همه‌پرسی 2024 مردم این کشور حمایت قاطع خود را از انرژی هسته‌ای اعلام کردند.

از حوادث هسته‌ای گذشته در روسیه و شوروی مانند چرنوبیل و کیشتیم، چه درس‌هایی می‌توان گرفت؟

شاید بتوان به روسیه پساشوروی در این مورد که نامش را «تروریسم هسته‌ای تحت حمایت دولت» می‌گذارم، در مقایسه با شوروی پیشین،‌ نمره بهتری داد. مردم شوروی از پخش‌ شدن 20 مگاکوری رایونوکلئید در 20 هزار کیلومترمربع بسیار آسیب دیدند. فاجعه چرنوبیل مردم بسیاری از کشورهای امروزی بلاروس و اوکراین و روسیه را آزار داد و بی‌صدا به کام مرگ کشاند. هرچند روسیه با داشتن این تجربه‌ها خودش در جنگ با اوکراین به نیروگاه هسته‌ای آن یورش برد و خطرآفرینی کرد. از فاجعه هسته‌ای فوکوشیما در ژاپن به سال 2011 آموختیم که در مناطقی با احتمال زلزله زیاد و سونامی، نیروگاه هسته‌ای نسازیم. ما از فوکوشیما آموختیم که هزینه بازسازی گاهی می‌تواند تا هزار میلیارد دلار شود. آموختیم که حادثه در فناوری‌های نوین امری طبیعی است. بنابراین این‌گونه بگویم که حوادث در صنعت هسته‌ای رخ خواهند داد و هزینه‌های انسانی و پاک‌سازی آن چشمگیر خواهد بود.

عوامل اقتصادی چگونه بر صنعت هسته‌ای روسیه و نقش آن در بازارهای جهانی هسته‌ای تأثیرگذار است؟

گستره توان هسته‌ای روسیه فراتر از مرزهای این کشور است. از 439 رآکتور موجود در جهان، 37 رآکتور کاملا روسی است و 42 رآکتور دیگر با فناوری روسی ساخته شده است. بناست 15 رآکتور دیگر هم با فناوری روسی ساخته شوند. رآکتورهای شرکت روس‌اتم در کشورهای بنگلادش، هند، مصر، ایران و چین از حمایت ملی و محلی برخوردارند، زیرا این پروژه‌ها برای این کشورها، نه‌تنها نوترون‌ها، بلکه پول نقد،‌ افزایش شغل و وعده انرژی برقی/الکتریکی قابل اعتماد ولو گران‌قیمت را به ارمغان می‌آورند. فروش سوخت هسته‌ای شرکت روس‌اتم هم کماکان نفوذ هسته‌ای-سیاسی روسیه را تضمین می‌کند. بسیاری از کشورها در چرخه سوخت خود، بخش فراوری و غنی‌سازی اورانیوم را حذف کرده‌اند و به خرید سوخت از روسیه تکیه زده‌اند [که البته این موضوع شامل حال ایران نمی‌شود]. روسیه تقریبا 44 درصد از ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم را در جهان در اختیار دارد.

بیش از 32 کشور در جهان برای رآکتورهایشان به سوخت هسته‌ای روسیه اتکا دارند. مقامات روسیه بر این باورند که شرکت روس‌اتم به دلیل موقعیت مرکزی خود در تأمین سوخت بین‌المللی از تحریم‌ها مصون خواهد ماند و فرار خواهد کرد. روس‌اتم بر این باور است که مانند پدرخوانده‌اش، شرکت مین‌سردناش، ابزار قدرت دولتی باقی خواهد ماند. این شرکت نامحسوس و زیرپوستی، اهداف نظامی روسیه را در قالب طرح‌های صلح‌آمیز هم دنبال می‌کند. به نظر می‌رسد در ماه‌های آینده اتحادیه اروپا و آمریکا درباره شرکت روس‌اتم و همکاری‌اش در جنگ روسیه و اوکراین مواضع و تصمیم‌های جدیدی بگیرند. من حدس می‌زنم آنها شرکت روس‌اتم را تحریم خواهند کرد.

موضع روسیه در قبال گسترش جنگ‌افزارهای هسته‌ای در طول سالیان، به ویژه در رابطه با همسایگان خود و توافق‌های بین‌المللی چگونه تغییر کرده است؟

روسیه مانند آمریکا و دیگر کشورهای دارای جنگ‌افزار هسته‌ای مدت‌هاست که منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را پذیرفته است و از توافق‌های دوجانبه و بین‌المللی برای این منظور حمایت می‌کند. بااین‌حال روسیه، این توافق‌نامه‌ها را امضا نخواهد کرد و رهبران آن بدون مجازات هر طور بخواهند عمل خواهند کرد.

روسیه در تضمین ایمنی و امنیت تأسیسات و مواد هسته‌ای خود با چه دشواری‌ها و چالش‌هایی روبه‌روست؟

همان‌طور که تاتیانا کاسپرسکی، پژوهشگر برجسته‌ مدیریت پسماند هسته‌ای و دیگران نشان داده‌اند، روسیه در تأمین ایمنی لازم برای زباله‌های هسته‌ای خود بسیار عقب‌مانده است اما در مورد سوخت شکافت‌پذیر غنی شده و سوخت تسلیحاتی، ایمن و مطمئن است.

 بخش سوم

وضعیت کنونی توافق هسته‌ای ایران و پیامدهای آن بر ثبات منطقه‌ای در خاورمیانه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

خروج یک‌جانبه از برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام، یک اشتباه بزرگ فاحش بود که دونالد ترامپ مرتکب شد. برجام معاهده‌ای بود که تمام طرفین آن را قبول داشتند؛ هم ایرانی‌ها و هم اروپایی‌ها و هم آمریکایی‌ها. حداقل دولت بایدن در چارچوب برجام کار کرد و امیدوار بود به آن بازگردد. متأسفانه دونالد ترامپ به کاخ سفید بازگشته است. او در یک کنفرانس مطبوعاتی به تاریخ 16 دسامبر 2024 [یعنی یک ماه پیش از زمانی که ما مشغول تنظیم این مقاله هستیم] تمایل خود را برای وادار کردن ایران به امضای توافق سخت‌تر اعلام کرد. او مایل به فشار بیشتر و تحریم‌های اقتصادی شدیدتر است. اعضای کابینه ترامپ همچون خودش دیدگاه‌شان به اعمال فشار و تحریم کشنده نزدیک است. اما آنان در خطا هستند. تحریم‌ها به مردم ایران آسیب می‌زند و تغییری در سیاست‌های دولت ایران ایجاد نخواهد کرد.

برنامه‌ هسته‌ای ایران چه نقشی در شکل دادن به روابط این کشور با سایر کشورهای خاورمیانه و جامعه بین‌المللی گسترده‌تر دارد؟

این موضوع در حوزه تخصصی من نیست اما واضح است که برخی از کشورهای خاورمیانه نگران برنامه هسته‌ای ایران باشند. آنها احتمالا برنامه هسته‌ای ایران را با سلاح هسته‌ای مرتبط می‌دانند. همسایگان ایران مایل‌اند برنامه‌های نظامی ایران شفاف باشد و بنابراین خواهان شفافیت در بازرسی‌ها هستند.

تحریم‌های هسته‌ای ایران چگونه ممکن است بر تمایلات هسته‌ای ایران و میل این کشور برای شرکت در مذاکرات دیپلماتیک تأثیر بگذارد؟

برخلاف تصور، تحریم‌های فلج‌کننده دولت ترامپ ایران را به‌سوی تعامل بیشتر با کشورهای دیگر و از جمله کشورهای خاورمیانه تشویق نخواهد کرد. تأکید می‌کنم که تحریم‌ها مانع تعامل هسته‌ای ایران با آمریکا و دیگر کشورها خواهد شد.

نتایج بالقوه مسئله هسته‌ای ایران برای آینده تلاش‌های جهانی به منظور منع گسترش جنگ‌افزارهای هسته‌ای را چگونه می‌بینید؟

بیشتر ناظران «اتم صلح‌آمیز» را از «اتم نظامی» جدا می‌دانند، اما واقعیت این است که چنین جداسازی اتم صلح‌آمیز از اتم نظامی دشوار است. ایران در سایت هسته‌ای بوشهر به دنبال اتم صلح‌آمیز است و همان‌طور که در مقدمه نسخه فارسی کتاب «روسیه هسته‌ای» نوشته‌ام [این کتاب را حسن فتاحی و احسان دستغیب ترجمه کرده‌اند و به‌زودی انتشارات نگاه معاصر آن را چاپ خواهد کرد] آشفتگی بین‌المللی، روسیه را قادر کرد تا از طریق شرکت صادرات‌محور روس‌اتم مشتری مشتاقی همچون ایران را پیدا کند. ایران و روسیه به سال 1992م. قراردادی را با سازمان انرژی اتمی ایران امضا کرد. طرف ایرانی [هوشمندانه و به‌درستی] خواهان راه‌اندازی این نیروگاه بود؛ اما با بهره‌گیری [حداکثری] از تجهیرات [اروپایی] موجود در آن. روس‌ها چون در آن زمان در وضعیت پساچرنوبیل بودند و صنعت هسته‌ای آنان دچار فروپاشی ساختاری و اقتصادی شده بود، درخواست ایران را پذیرفتند. مجموعه‌ای از مشکلات فنی، سیاسی و مالی، هم در ایران و هم در روسیه، راه‌اندازی این نیروگاه را با دشواری روبه‌رو کرد. هزینه ساخت این نیروگاه بسیار زیاد شده و از برنامه اعلامی عقب است. باور من بر این است که اتم نظامی پسرعموی نیروگاه است. به باور من چیزهایی همچون احساسات ضدایرانی ایالات متحده آمریکا سبب شده تا برنامه هسته‌ای ایران در برخی جنبه‌ها جلو برود. ایران مدت‌هاست که برنامه غنی‌سازی را دنبال می‌کند و سانتریفیوژهای ایران سریع در حال  تحول هستند.

در پایان این گفت‌وگو می‌خواهم به این موضوع اشاره کنم که چشم من به ساعت قیامت است. از روسیه گرفته تا ایران و آمریکا. درمجموع من به‌سختی نگران وضعیت بین‌المللی هسته‌ای در جهان هستم. از اینکه این فرصت را در اختیار من قرار دادید تا با سیاست‌مداران و مردم ایران گفت‌وگو کنم،‌ از شما و نیز روزنامه شرق  سپاسگزارم.

بحران هسته‌ای یعنی چه؟

اصطلاح «بحران هسته‌ای جهانی» به وضعیت یا شرایطی اشاره دارد که با افزایش خطر درگیری هسته‌ای میان کشورهای دارنده جنگ‌‌افزار هسته‌ای یا کشورهای دارنده-ندارنده هسته‌ای، تکثیر جنگ‌افزارهای هسته‌ای و نیز احتمال رخداد حادثه‌های فاجعه‌بار هسته‌ای مشخص می‌شود. همان‌طور که از نام آن پیداست، این بحران به یک منطقه خاص محدود نمی‌شود و کل کره زمین و نیز طیفی از مشکلات و بحران‌ها را شامل می‌شود. پیامدها و دُشامدهای یک بحران هسته‌ای بسیار ژرف است و بر روابط بین‌المللی و سیاست‌های امنیت ملی و حتی وجود گونه‌ انسان در این سیاره اثر می‌گذارد.

برای درک وضعیت کنونی بحران هسته‌ای جهانی، بررسی ریشه‌های تاریخی آن ضروری است. توسعه جنگ‌افزارهای هسته‌ای در طول جنگ جهانی دوم آغاز شد و با بمباران دو شهر ژاپنی هیروشیما و ناگاساکی به اوج خود رسید. فاز بعدی آن دوره جنگ سرد بود که بحران هسته‌ای جهانی به اوج خود رسید؛ آن‌چنان‌که آمریکا و شوروی پیشین زرادخانه‌های بزرگ و مجهزی را برای این کار تدارک دیدند و جنگ‌افزارها را در آنها انبارش کردند. این کار سبب توازن قدرت نامطمئنی شد که به آن ام‌اِی‌دی یا ویرانی متقابل تضمین‌شده می‌گویند. شاخص مهم این دوره هماوردی شدید ژئوپلیتیک است. از سوی دیگر البته سبب ظهور توافق‌‌هایی برای پایش جنگ‌افزارهای هسته‌ای شد که به آن اِن‌پی‌تی می‌گویند. این پیمان به سال 1968م و با هدف جلوگیری از گسترش جنگ‌افزارهای هسته‌ای و ترویج خلع جنگ‌افزار بود. بااین‌حال پایان جنگ سرد خطر درگیری هسته‌ای را از میان نبرد. چالش‌های جدیدی از جمله گسترش جنگ‌افزارهای هسته‌ای برای سایر کشورها و بازیگران غیردولتی، درگیری‌های منطقه‌ای و ظرفیت تروریسم هسته‌ای پدیدار شد. چشم‌انداز تهدیدات هسته‌ای جهانی تحول یافته و به موضوعی اساسی در رابطه میان کشورها تبدیل شده است. مؤلفه‌های کلیدی بحران هسته‌ای جهانی به شرح زیر است:

1- گسترش جنگ‌افزارهای هسته‌ای: یکی از مهم‌ترین جنبه‌های بحران هسته‌ای جهانی گسترش جنگ‌افزارهای هسته‌ای است. کشورهایی همچون کره شمالی و برخی دیگر، توانایی‌های هسته‌ای خود را دنبال کرده‌اند و نگرانی‌هایی را در مورد ثبات منطقه‌ای‌شان و احتمال درگیری هسته‌ای ایجاد کرده‌اند. آزمایش‌های هسته‌ای کره‌ شمالی و پرتاب موشک منجر به تنش‌ها در منطقه شرق آسیا شده است. همچنین در خاورمیانه هم مشکلاتی وجود دارد.

2- تنش‌های ژئوپلیتیکی: احیای دوباره هماوردی قدرت‌های بزرگ، به‌ویژه آمریکا و چین، بحران هسته‌ای جهانی را تشدید کرده است. نوسازی زرادخانه‌های هسته‌ای همراه با موضع‌گیری نظامیِ تهاجمی، محیطی از بی‌اعتمادی و ترس را ایجاد کرده است. درگیری‌های جاری در اوکراین هم ظرفیت بهره‌گیری از جنگ‌افزارهای هسته‌ای را افزایش داده و تهدیدهای هسته‌ای روسیه علیه اوکراین آشکارا به معنای افزایش تنش هسته‌ای است.

3- تروریسم هسته‌ای: تروریسم هسته‌ای و تهدید آن یک نگرانی بزرگ و عمده است. بازیگران غیردولتی در دنیا، مانند سازمان‌های تروریستی، ممکن است به دنبال دستیابی به مواد هسته‌ای یا جنگ‌افزار هسته‌ای باشند تا با کمک آنها دست به حمله و اقدامات تلافی‌جویانه بزنند. امکان و ظرفیت استفاده از یک بمب کثیف هسته‌ای در منطقه‌ای با جمعیت زیاد دور از ذهن نیست.

4- پرتاب سهل‌انگارانه و تصادفی ناشی از بدارتباطی موشک‌های هسته‌ای: خطر پرتاب‌های تصادفی و ناخواسته، ناشی از نقص فنی، خطای انسانی، عامدانه یا هر دلیل ناشناخته دیگر، یکی دیگر از جلوه‌های مهم بحران هسته‌ای جهانی است. وجود زرادخانه‌های هسته‌ای کهنه و پیچیدگی فرماندهی و کنترل، احتمال اشتباه را افزوده است. حوادثی همچون هشدارهای نادرست شوروی در سال 1983م، خطرهای بدبرداشتی از سیگنال‌ها و بدارتباطی فنی می‌تواند حادثه‌آفرین باشد و بیش‌ازپیش نیاز به کانال‌های ارتباطی امن و کارآمد میان کشورها را برجسته می‌کند.

5- چالش‌های خلع جنگ‌افزار هسته‌ای: با وجود تلاش‌های بین‌المللی برای ترویج خلع جنگ‌افزارهای هسته‌ای، پیشرفت در این زمینه در کل جهان بسیار کند و کننده بوده است. ناکامی احتمالا عامدانه کشورهای دارای جنگ‌افزار هسته‌ای در اجرای تعهدات خلع جنگ‌افزار که زمانی ان‌پی‌تی را به ارمغان آورد، خود سبب ناامیدی در میان کشورهای غیرهسته‌ای شده است. فقدان اعتماد و شفافیت بین قدرت‌های هسته‌ای مذاکرات خلع جنگ‌افزاری را پیچیده کرده و دستیابی به کاهش معنادار در زرادخانه‌های هسته‌ای را دشوار می‌سازد.

6- پیشرفت‌های فناورانه: پیشرفت‌های سریع فناوری، از جمله توانمندی‌های سایبری و سامانه‌های پدافند موشکی چشم‌انداز تحولات هسته‌ای را متحول و در عین حال ناشفاف کرده است. حمله‌های سایبری به تأسیسات هسته‌ای یا سامانه‌های فرماندهی و کنترل می‌تواند پیامدهای فاجعه‌باری به بار آورد. علاوه بر این، توسعه جنگ‌افزارهای فراصوتی و سایر ادوات جنگی پیشرفته، سبب زیر سؤال رفتن راهبردهای بازدارندگی موجود شده است.

7- همکاری‌ها و معاهده‌های بین‌المللی: رسیدگی به بحران هسته‌ای جهانی نیازمند همکاری بین‌المللی و تقویت معاهده‌های موجود در جهان است. ان‌پی‌تی و معاهده منع جامع آزمایش‌های هسته‌ای موسوم به سی‌تی‌بی‌تی و نیز سایر توافق‌های مربوط به پایش جنگ‌افزاری، نقش مهمی در جلوگیری از گسترش جنگ‌افزارهای هسته‌ای و نیز ترویج خلع سلاح دارد. بااین‌حال، ازبین‌رفتن اعتماد بین دولت‌ها و خروج‌شان از معاهده‌ها و توافق‌نامه‌های بین‌المللی، مانند توافق‌نامه برجام یا معاهده آی‌ان‌اف درباره‌ نیروهای هسته‌ای میان‌برد، چالش بزرگی را برای جهان هسته‌ای ایجاد کرده است.

8- آگاهی‌بخشی عمومی: افزایش آگاهی عمومی در مورد خطرات جنگ‌افزارهای هسته‌ای و پشتیبانی از خلع سلاح برای رسیدگی به بحران هسته‌ای جهانی، امری ضروری است. جنبش‌های مردمی، سازمان‌های غیردولتی و جامعه مدنی نقشی مهم در ترویج و جا انداختن گفت‌وگو و اعمال فشار برای تغییر سیاست دارند. همان‌طور که کمپین بین‌المللی برای ازبین‌بردن جنگ‌افزارهای هسته‌ای موسوم به آی‌سی‌اِی‌ان تأکید کرده، منع گسترش و خلع سلاح نیازمند حرکت و جنبشی جهانی است.

مسیر  رو به‌جلو

پرداختن به بحران هسته‌ای جهانی نیازمند رویکردی چندوجهی است که دیپلماسی و کنشگری دیپلماتیک، همکاری‌های بین‌المللی و مشارکت‌های عمومی کشورها و مردمان جهان را با هم ترکیب می‌کند. در اینجا به چندین راهبرد کلیدی که می‌تواند کاهش خطرهای مربوط به جنگ‌افزارهای هسته‌ای و ترویج جهانی امن‌تر را به ارمغان آورد اشاره می‌کنیم.

1- احیای تلاش‌های دیپلماتیک: تعامل دیپلماتیک برای کاهش تنش میان کشورهای دارای جنگ‌افزار هسته‌ای ضروری است. گفت‌وگوی منظم و پیوسته، اقدامات اعتمادساز و ارتباط‌های سازنده، می‌تواند به جلوگیری از بدفهمی‌ها و محاسبات نادرست کمک کند. ابتکارهایی مانند گفت‌وگوی باثبات راهبردی میان آمریکا و روسیه، با هدف رسیدگی به مسائل مربوط به پایش جنگ‌افزاری و نیز افزودن کشورهایی مانند هند و برزیل بسیار کارگشاست.

2- تقویت توافق‌نامه‌های پایش جنگ‌افزار: جامعه بین‌المللی باید برای تقویت توافق‌نامه‌های پایش جنگ‌افزار و ایجاد چارچوب‌های جدید برای خلع سلاح تلاش کند. این تلاش شامل احیای هرچه بیشتر ان‌پی‌تی و نیز تضمین کشورهای دارای جنگ‌افزار هسته‌ای درباره تعهداتشان است. همچنین باید تعهدات جدید برای جنگ‌های سایبری و ادوات فراصوت جنگی تنظیم شود؛ زیرا چشم‌انداز امنیتی در جهان در حال دگرگونی است.

3- افزایش امنیت هسته‌ای: برای جلوگیری از تروریسم هسته‌ای، ارتقای امنیت مواد هسته‌ای و تأسیسات در سراسر جهان ضروری است. این مسئله شامل ایمن‌سازی ذخایر آسیب‌پذیر، بهبود اقدامات امنیت فیزیکی و تقویت همکاری‌های بین‌المللی برای مبارزه با قاچاق هسته‌ای است. ابتکار جهانی برای مبارزه با تروریسم هسته‌ای که به آن جی‌آی‌سی‌ان‌تی می‌گویند، یکی از آن نهادهایی است که بسیار راهگشاست. این نهاد در کنار اجلاس امنیت هسته‌ای پیشرفت‌هایی در این زمینه داشته‌اند؛ هرچند کافی نیست.

4- ترویج عدم اشاعه: تلاش‌ها برای جلوگیری از گسترش جنگ‌افزارهای هسته‌ای باید تشدید شود. این تلاش شامل حمایت از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در راستی‌آزمایی و نظارت بر فعالیت‌های آن کشورها هم می‌شود. باید از آژانس در ارائه کمک‌های فنی و مالی به کشورهایی که در پی فناوری انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز هستند، حمایت جدی به عمل آورد. همچنین باید از آژانس نیز در قبال اهرم‌هایش برای بازدارندگی هسته‌ای حمایت کرد.

5- تقویت آگاهی عمومی مردم و حمایت از آن: بدون شک مردم جهان نقش مهمی در پایش جنگ‌افزارهای هسته‌ای دارند. باید مردم را به مشارکت تشویق کرد و از حضور آنان حمایت لازم را به عمل آورد. ایجاد طرح‌های حمایتی از مردمی که در کشورهای‌شان با جنگ‌افزارها مخالفت می‌کنند، اثربخشی زیادی دارد.

6- رسیدگی به درگیری‌های منطقه‌ای: بسیاری از تهدیدهای هسته‌ای ریشه در مناقشه‌های نظامی منطقه‌ای دارد که مثال امروزی آن تنش میان اوکراین و روسیه است. پرداختن به دلیل‌های اساسی این درگیری‌های منطقه‌ای و کاهش تنش‌ها از طریق روش‌های دیپلماتیک به کاهش تنش هسته‌ای در سطح جهان کمک شایانی می‌کند. ایجاد راه‌حل‌های ابتکاری با هدف حل مناقشه و نیز ایجاد صلح و همکاری اقتصادی طرفین درگیر در یک تنش منطقه‌ای می‌تواند محیط باثبات‌تری تولید کند و انگیزه دولت‌ها برای ساخت جنگ‌افزار هسته‌ای را بکاهد.

7- سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه صلح‌آمیز: تحقیق و بررسی درباره فناوری‌ها و روش‌های جدید برای خلع سلاح هسته‌ای و نیز راستی‌آزمایی کشور‌ها درباره توسعه فناوری‌های جنگی، با توجه به پیشرفت‌های فناورانه ضروری است. این گسترش تحقیقات شامل روش‌های نظارتی پیشرفته همچون تصاویر ماهواره‌ای و سنجش از راه دور و نصب دوربین و حسگر و... است.

8- مشارکت دادن جوانان و نسل‌های آینده: آینده خلع سلاح هسته‌ای به مشارکت و آگاهی جوانان جهان بستگی دارد. نسل جوان آینده می‌توانند تنش‌های نابخردانه امروز پایتخت‌ها را کم یا محو کنند. برنامه‌های آموزشی درست برای نسل جوان جهان و آشناسازی آنان با دُشامدهای جنگ‌افزارهای هسته‌ای می‌تواند آینده را امن‌تر سازد.

بحران هسته‌ای جهانی یکی از مهم‌ترین چالش‌های پیش‌روی انسان امروزی است. پتانسیل درگیری هسته‌ای، گسترش جنگ‌افزارهای هسته‌ای و تهدیدهای تروریسم هسته‌ای خطرهای جدی و فزاینده‌ای را برای امنیت و ثبات جهانی ایجاد کرده است. بااین‌حال امیدهای زیادی هم برای بهبود شرایط پیش‌روی ماست.

درباره پُل جوزفسون

پل جوزفسون استادتمام کالج کُلبی در آمریکا است. او استاد کرسی تاریخ روسیه و شوروی است. جوزفسون متخصص تاریخ دانش و فناوری سده بیستم و بیست‌ویکم است. او با پژوهش درباره فلسفه دانش و ماتریالیسم دیالکتیکی و تأثیر آن بر نظریه عام و خاص نسبیت و مکانیک کوانتومی در داخل مرزهای شوروی، به این حوزه علاقه‌مند شد و در حال حاضر از جمله چند پژوهشگر نامور در زمینه تاریخ دانش و فناوری و به ویژه تاریخ صنعت هسته‌ای شوروی و روسیه است. نخستین کتاب او درباره تاریخ فرهنگ و سیاسی جامعه فیزیک لنین‌گراد بود که از سال 1900 تا 1940 را شامل می‌شود. جوزفسون کتابی نوشته با عنوان دانش و فناوری تمامیت‌خواه که در آن به سرنوشت دانشمندان در دوره هیتلر و استالین پرداخته است. پل جوزفسون نویسنده پرکاری است و تاکنون 10 کتاب و صدها مقاله نوشته است. از حق نگذریم مقاله‌هایش بسیار پرمایه و دقیق است. چند کتاب او زبانزد هستند. یکی «اتم سرخ» است که دانشگاه پیتسبورگ به سال 2005 چاپ کرده است. دیگری «زاستار (طبیعت) صنعتی‌شده» است که در آن موشکافانه روند تخریبی صنعتی‌شدن را می‌کاود. دیگری کتاب «فیزیک و سیاست در روسیه انقلابی» است و چندین کتاب دیگر. آخرین کتاب او «روسیه هسته‌ای» است که حسن فتاحی و احسان دستغیب آن را به فارسی ترجمه کرده‌اند و نشر نگاه معاصر بناست روانه بازار کند. جوزفسون هم‌اکنون 70 ساله است و بد نیست کمی از بخش نارسمی زندگی‌نامه او بگوییم. همسر او تاتیانا از پژوهشگران بنام در زمینه مدیریت پسماند هسته‌ای است و اهل بلاروس.

بنابراین جوزفسون شناخت خیلی خوبی از شوروی و روسیه دارد. او ورزشکار حرفه‌ای است و در ماراتن‌های 20 کیلومتری شرکت می‌کند. علاوه بر کارهای دانشی و پژوهشی،‌ در تعمیر خودرو بسیار ماهر است. او کارشناسی‌اش را به سال 1975 گرفته و دکترایش را در سال 1987. زبان انگلیسی و روسی را در حد عالی می‌داند و به زبان‌های اروپای شرقی همچون بلغاری و اوکراینی می‌تواند بنویسد و بخواند. همچنین زبان پرتغالی و آلمانی هم بلد است. او آدمی عجیب است و دیدگاه‌های خاصی دارد؛ اما تجربه ما نشان داده پل جوزفسون، ایران را خوب می‌شناسد و بسیار دوستش دارد.