|

عقل جهانداری

«روایت فرهنگ» نوشته مختار‌ نوری به ایده‌های فرهنگ رجایی درباره توسعه و توسعه‌نیافتگی ایران می‌پردازد که حول محور مسئله هویت مطرح شده است. مسئله توسعه در ایران همواره یکی از دغدغه‌های فرهنگ رجایی، نویسنده و مترجم و پژوهشگر علوم سیاسی بوده که در کتاب «روایت فرهنگ رجایی از مسئله توسعه در ایران» مورد توجه قرار گرفته است.

عقل جهانداری

روایت فرهنگ

روایت فرهنگ رجایی از مسئله توسعه در ایران

مختار نوری

زیر نظر محسن رنانی

«روایت فرهنگ» نوشته مختار‌ نوری به ایده‌های فرهنگ رجایی درباره توسعه و توسعه‌نیافتگی ایران می‌پردازد که حول محور مسئله هویت مطرح شده است. مسئله توسعه در ایران همواره یکی از دغدغه‌های فرهنگ رجایی، نویسنده و مترجم و پژوهشگر علوم سیاسی بوده که در کتاب «روایت فرهنگ رجایی از مسئله توسعه در ایران» مورد توجه قرار گرفته است. مسئله اصلی رجایی منطبق با ادبیات مرسوم در حوزه علوم اجتماعی، توسعه و پیشرفت است؛ اما او با بیان و نگرش خاص خود ذیل نظریه «قانون عقل جهانداری» به این موضوع نگریسته است. آثار دکتر فرهنگ رجایی به جایگاه ایران، مسائل، تاریخ و بسترهای اجتماعی ایران توجه دارد و از این منظر به توسعه مربوط است. چنان‌که محسن رنانی در پیشگفتارش بر این کتاب تأکید می‌کند، روایت فرهنگ رجایی از توسعه تا حد بسیاری متمایز از دیگر الگوهای موجود در توسعه‌نویسی ایرانی است. روایت رجایی از توسعه را می‌توان روایت «فرهنگ از فرهنگ» نامید. او با وام ‌گرفتن از استادش حمید عنایت دو مفهوم «جهانداری» و «قانون عقل جهانداری» را به کار می‌گیرد و توسعه را تکامل «عقل جهانداری» می‌داند. او معتقد است توسعه/جهانداری در معنای خاص عبارت است از استفاده کیفی از امکانات همه‌جانبه کمی برای تولید در همه ابعاد و در چارچوب آنچه امروزه تولید فناورانه و صنعتی خوانده می‌شود. بعد از تعریف توسعه، رجایی از عوامل اصلی توسعه/جهانداری می‌گوید: «کشورها برای اینکه به توسعه/جهانداری دست یابند باید به برخی از عوامل مهم توجه کنند. یکی از این عوامل عزم است، یعنی اینکه عزم کنیم و بخواهیم که توسعه/جهانداری پیدا کنیم. دومین عامل، بازیگر مستقل داشتن است، یعنی کسانی که عزم کرده‌اند استقلال عمل را عزیز بدارند. سوم اینکه توسعه/جهانداری محیط مناسب لازم است و منظور این است که محیط بین‌المللی کدام تأثیر را داشته است.» رجایی این سه عامل را در جوامع توسعه‌نیافته ازجمله ایران ضعیف می‌داند و معتقد است این عوامل در توسعه/جهانداری مهم و کلیدی هستند تا حدی که توسعه ممکن نیست مگر آنکه در فرایند توسعه تکلیف ما با این سه عامل روشن شود.