|

توسعه ایرانی

پرویز پیران جامعه‌شناس معاصر به مسئله توسعه‌نیافتگی ایران، نگاهی تاریخی و در عین خال نقادانه دارد. کتاب «روایت پرویز» به تلقی این جامعه‌شناس از مقوله توسعه می‌پردازد و نشان می‌دهد که پیران برخلافِ برخی از متفکران حوزه توسعه به نظریات غربی وابسته نیست و سعی دارد نظریه‌ای درباره مسئله توسعه تبیین کند که مبتنی بر زمینه و بافت تاریخی و فرهنگی و اجتماعی ایران باشد.

توسعه ایرانی

روایت پرویز

روایت پرویز پیران از مسئله توسعه در ایران

وجیهه جلائیان، نریمان محمدی، مانی کلانی

زیر نظر محسن رنانی

پرویز پیران جامعه‌شناس معاصر به مسئله توسعه‌نیافتگی ایران، نگاهی تاریخی و در عین خال نقادانه دارد. کتاب «روایت پرویز» به تلقی این جامعه‌شناس از مقوله توسعه می‌پردازد و نشان می‌دهد که پیران برخلافِ برخی از متفکران حوزه توسعه به نظریات غربی وابسته نیست و سعی دارد نظریه‌ای درباره مسئله توسعه تبیین کند که مبتنی بر زمینه و بافت تاریخی و فرهنگی و اجتماعی ایران باشد. پرویز پیران نسبت به مسئله توسعه نوعی «نگاه تلفیقی» دارد که به سه سطح کلان و میانه و خرد تقسیم می‌شود. مهم‌ترین عنصر سطح کلان در تلقی پیران، تاریخی‌شدن پدیده‌ها است و به ساختارهای عینی و انتزاعی مربوط می‌شود. سطح میانه با فرایندها و سیستم‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و شخصیتی مرتبط است که در شکل نهاد و سازمان تجسد پیدا می‌کند. و سطح خرد که سطح رخدادها است و به‌شکل لحظه‌ای فرایندها و ساختارها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. رفتار فردی و رخدادهایی که در دل نهادهای جامعه همچون اقتصاد، سیاست و خانواده اتفاق می‌افتد و از خلال آنها نقش‌آفرینان این نهادها بازی توسعه‌نیافتگی را در خودشان، درونی کرده و به اخلاق و عرف جمعی تبدیل می‌کنند. نکته اساسی در تلقی دکتر پیران نسبت به توسعه، ایده دیالکتیک عام و خاص است که نظریات انتزاعی غربی را تنها تبیین‌کننده سطح عام یک مسئله اجتماعی می‌داند و معتقد است این نظریات باید در جامعه ایرانی فهم شود و برمبنای آن بازسازی شود تا سطح خاص نظریه پدیدار شود. در این تلقی، اگر نظریه‌های عام به‌صورت خام برای ایران به‌ کار گرفته شود، نه‌تنها گرهی از مسائل ما نمی‌گشاید بلکه ممکن است گره‌های تازه‌ای اضافه کند. پیران مدرنیته ایرانی را سرشار از تناقض می‌داند چراکه از نظر او، این مفهوم فقط عاریت گرفته شده و در ظرف جامعه ایرانی و تاریخ آن قرار نگرفته است. بنابراین «از بستر خاص کردن مفاهیم کلی، دیالکتیک عام و خاص می‌تواند موجب شکل‌گیری و انباشت دانشی فربه و امروزی شود که بتواند جنس کنش ارتباطی ممکن در این سرزمین را توضیح دهد؛ یا نوع سرمایه‌داری مناسب برای ایران را مشخص کند».