|

نجات‌غریق در دسترس نیست

«پوچ‌گرایی جدیدی در حال گسترش است. این پوچ‌گرایی نتیجه بی‌اعتبار‌شدن ارزش‌های سنتی و فصول ایمان نیست. ما آن پوچ‌گرایی ارزشی‌ را که نیچه با نوسنجی ارزش‌ها (ارزش‌گذاری ارزش‌ها) مطرح می‌کند، پشت‌سر گذارده‌ایم. پوچ‌گرایی جدید پدیده قرن بیست‌ویک است. یکی از گسل‌های آسیب‌زای جامعه اطلاعات است».* چول ‌هان از دوره‌ای سخن می‌گوید که یکی از پربارترین دوره‌های مغرب‌زمین است.

احمد غلامی نویسنده و روزنامه‌نگار

«پوچ‌گرایی جدیدی در حال گسترش است. این پوچ‌گرایی نتیجه بی‌اعتبار‌شدن ارزش‌های سنتی و فصول ایمان نیست. ما آن پوچ‌گرایی ارزشی‌ را که نیچه با نوسنجی ارزش‌ها (ارزش‌گذاری ارزش‌ها) مطرح می‌کند، پشت‌سر گذارده‌ایم. پوچ‌گرایی جدید پدیده قرن بیست‌ویک است. یکی از گسل‌های آسیب‌زای جامعه اطلاعات است».* چول ‌هان از دوره‌ای سخن می‌گوید که یکی از پربارترین دوره‌های  مغرب‌زمین است. او هرگز از پایان تاریخ حرفی به میان نمی‌آورد تا سخنانش همچون هانتینگتون مورد انتقادات گسترده واقع شود، اما در اغلب کتاب‌هایش نوعی نگاه آخرالزمانی به چشم می‌خورد. گویا او مفتون پایان‌ها و پایان‌بندی دوره‌های تاریخی است. اغلب جستارهایش که در هم‌نشینی با یکدیگر کتابی را شکل می‌دهند، با لحنی خطابی و موجز همواره پایان یک ایده یا دوره را اعلام می‌کند. بیونگ‌چول ‌هان با تسلطی بی‌نظیر آرا و افکار فیلسوفان پیشین را جسورانه نقد می‌کند و گاه آنان را از اعتبار می‌اندازد. نثر او با ضرب‌آهنگی تند و جملاتی کوتاه بی‌شباهت به متن نویسندگان شبکه‌های اجتماعی نیست. او تلاش می‌کند تا سخنانش با همه عمق و پیچیدگی‌های فلسفی موردپسند کاربران قرار بگیرد و بر تفکراتشان اثر بگذارد. هان باور دارد که ما وارد عصر دیجیتال یا خرد دیجیتالی شده‌ایم و در این عصر بیش از هر زمان دیگری سرمایه‌داری دست بالا را پیدا کرده و مردم به انقیاد این تفکر درآمده‌اند. سلطه سرمایه‌داری با خشونت بیشتری بر انسان‌ها اعمال می‌شود، اما آنها نه‌تنها این سلطه را حفظ نمی‌کنند بلکه با گشاده‌رویی به استقبال آن می‌روند. جامعه اطلاعات یا رژیم اطلاعات که مبتنی بر دیتا است، نحوه تفکر را دگرگون ساخته است. گوشی‌های هوشمند موبایل ابزار سلطه‌اند که ما با میل و رغبت خود به انقیاد آنها درآمده‌ایم. عرصه عمومی به آن معنایی که جامعه‌شناسانی همچون هابرماس از آن نام می‌بردند، دیگر معنا ندارد و از سوی دیگر در شبکه‌های اجتماعی ساحت خصوصی، عمومی شده است و ارتباط فقط از طریق این شبکه‌ها شکل می‌گیرد. بحث‌های چول‌ هان بسیار قابل‌فهم است؛ چراکه از زمانه‌ای سخن می‌گوید که ما در سیطره آن هستیم و با پوست و گوشت آن را احساس می‌کنیم. یکی از مباحث مهم چول ‌هان «زوال حقیقت» است. در رژیم اطلاعات «اخبار جعلی یک سلسله دروغ نیستند. اخبار جعلی یورشی به خود حقایق‌اند. از واقعیت حقیقت‌زدایی می‌کنند». این جملات کلیدی چنان با فضای سیاسی ما انطباق دارد که به سهولت می‌تواند تجربه‌های سیاسی‌ را که از سر گذرانده‌ایم، جلوی چشمانمان ظاهر کند. جامعه ایران بیش از هر زمان دیگری تحت سلطه سیستم و جامعه اطلاعات است و شبکه‌های اجتماعی جهان بیش از هر زمان دیگری در فضای داخلی سیاسی ایران نقش‌آفرینی می‌کند. از سوی دیگر چول ‌هان باور دارد با پوچ‌گرایی جدیدی روبه‌رو هستیم. پوچ‌انگاری‌ای که دیگر مبنای آن عصر ارزش‌گذاری ارزش‌های نیچه و برهوت هولناک انسانِ هایدگری نیست بلکه آدمی در اقیانوسی از اطلاعات که به‌سرعت بی‌مصرف می‌شود در حال غرق‌شدن است و آنچه مرگ این غریق را دردناک می‌کند، عمق نیم‌متری این اقیانوس و نجات‌غریقی است که در دسترس نیست. شاید برخی از نظرات چول ‌هان منطبق با شرایط ایران باشد اما در انتخاب و تطبیق برخی از نظریاتش با وضعیت موجود باید احتیاط کرد. جامعه کنونی ایران بیش از آنکه دچار پوچ‌انگاری باشد، گرفتار نوعی انفعال است: البته انفعال فعال نه از سر استیصال، رها‌کردن مسائل برای به‌نتیجه‌رسیدن آن. عقب‌‌نشستن برای پیشروی به‌سوی مطالبات. سیستم اطلاعات نتوانسته آن‌گونه که جوامع پیشرفته را به انقیاد خود درآورده است، جامعه ایران را به سلطه خویش درآورد. حتی آن جنبه از رژیم اطلاعات که سویه‌ای سرگرم‌کننده دارد، برای ایرانیان کارایی سیاسی دارد. اینجا سرگرمی به معنای سرگرمی صرف نیست؛ سرگرمی ابزاری است برای سیاست‌ورزی و کنش سیاسی. آنچه جهان از عصر خردگرایی دیجیتال و رژیم اطلاعات انتظار دارد در ایران به‌طور کامل محقق نشده است. آن جنبش توده‌ای که بر اساس این رژیم به وجود آمده نتوانسته در جامعه ایران به‌معنای واقعی تجلی پیدا کند. اگر عصر خردگرایی دیجیتال، گفتمان و گفتمان‌سازی و کنش ارتباطی (عرصه عمومی) را از کار انداخته اما نتوانسته سیاست را خنثی‌سازی کند. سیاست‌ورزی ایران هنوز بر مبنای دوست و دشمن است. هر جا که این تعبیر وجود داشته باشد، امر سیاسی زنده و تعیین‌کننده است. 

پرسش اساسی این است آیا عصر کنونی برای غرب ادامه فرایندی تاریخی است که از سرگذرانده؟ در این فرایند ما هرگز حضوری جدی نداشته‌ایم و اینک نیز نخواهیم داشت. صورت‌بندی چول ‌هان از دنیای جدید بیان وضعیتی است که ما در آینده دچار آن خواهیم شد البته اگر تا آن زمان وضعیت دیگری به وجود نیامده باشد. آیا این سرنوشت تلخ ما است که همواره از تاریخ عقب هستیم، یا اقبال ما است که با یک تأخیر وارد تاریخ می‌شویم.

* از کتاب «اینفوکراسی» نوشته بیونگ‌چول‌ هان ترجمه مسیح بهار که در دست انتشار است.