ماراتن عزل و نصب مدیران در بخش کشاورزی
در ستون خبرهای ویژه روزنامه جمهوری اسلامی به پارهای از انتصابات فامیلی در وزارت جهاد کشاورزی اشاره شده بود؛ ادعایی که با ارائه کلیپی مشتمل بر رزومه چند نفر از مدیران این وزارت مورد تکذیب قرار گرفت. جدا از هرگونه داوری در صحت یا سقم چنین خبری لازم میدانم شیوه انتخاب مدیران کلیدی در این وزارتخانه را با نگاهی از نقد مورد اشاره قرار دهم. اگر مروری مستمر از رویدادهای بخش کشاورزی داشته باشیم، خبرهای عزل و نصب و نیز مراسم تودیع و معارفه مدیران وزارت سهم عمدهای را به خود اختصاص میدهد. در صورتی هم که دولت جدید برخاسته از جناحی متفاوت با سلفش باشد، در همان آغاز به کار وزیر، ماراتنی از عزل و نصبها و بیهیچ توجیه فنی شتاب میگیرد. شتابی که چه بسا نشان از این تلقی مدیریت جدید دارد که هر برنامه و سلوکی دردوره پیشین و به دلیل گرایش جناحی متفاوت راه به خطا داشته است. اینگونه تلقی برای بخش ماهیتا فنی و قاعدتا به دور از گرایشهای سیاسی کشاورزی میتواند بسیار مخرب و به ناپایداری منجر شود. بخش کشاورزی در هر شاخهای از فعالیت خود تنها مبتنی بر تجربه و دانش فنی و نه مواضع سیاسی میتواند به تداوم و رشد خود ادامه دهد. در جمع عوامل ابر و باد و خورشید و فلک که به تولید محصول میانجامد، هرگز اثری از دیدگاه سیاسی نیست.
خورشیدی که بر سبزینه هر گیاه زراعی به سخاوت میتابد، از هیچ گرایش سیاسی جز تلاش بهرهبردارانش تمکین نمیکند. از آنسو هم دولتها متعهد به تأمین امنیت غذا برای همه شهروندان و بیعنایت از مرزبندیهای سیاسی آنها هستند. در چنین مناسباتی آنکه با قابلیت بیشتری راه بهرهوری از ظرفیتهای تولید را بداند، برای میز خدمت در این حوزه شایستهتر است. اگر که میزهای مدیریت را در این بخش ارزانی نزدیکان فکری خود در اردوکشیهای سیاسی کنیم، ناگزیر تن به وارداتی میدهیم که بیهیچ گزینشی و از آن سوی مرزها خواهند آمد. آنچه بیش از هر جنبهای مدنظر این نوشتار است، اشاره و تأکید بر ایجاد دامنه گستردهای از ناپایداری ناشی از تداوم این شدت از عزلونصبها است. اینکه وزارتی که عهدهدار هدایت کشاورزی کشور است، بهتنهایی دارای 500 مدیر در رده عالی است، بهخودیخود جای شگفتی دارد که البته بحثی جداگانه را میطلبد؛ اما با توجه به همین واقعیت هم هر جابهجایی وزیر (بهویژه با گرایش جناحی) موجب تکانههای شدیدی در بدنه هر واحد تشکیلاتی میشود. بنا بر روال معمول از مدتها قبل از ابلاغهای جدید، مدیریتها به شمارش معکوس خود و در فضایی از بیانگیزگی میپردازند. کارکنان زیرمجموعه نیز در این دوران گذار به گمانهزنی مبادرت و چهبسا آنان نیز در فضایی مهآلود ایام کاری خود را سپری کنند. در چنین تناوبی از جابهجاییها، کمتر از مدیران به طرح و برنامههای درازمدت دل بسته و چهبسا چشم بر کژیها و پرداخت هزینه برای اصلاح امور ببندند. بعضی نیز که در این ناپایداری از اهرمهای قدرتمند برای تثبیت خود بهره میگیرند، قاعدتا بهجای ضرورت تمکین به دستگاه متبوع، به حامیان خود عنایت دارند. با وجود تأمل نسبی وزیر محترم در ماههای اولین از جلوس خود اما خبرهای این روزها از بخش کشاورزی کماکان از تداوم جابهجاییها حکایت دارد؛ حکایتی که چهرههای جدید در آن، چه از منسوبان باشند یا که نباشند، از ماهیت امر که حتما از همسویان جناحی هستند، اندکی نمیکاهد.