«سوپرمن» از جایت بلند شو
1- گاهی بیتوجهی به امر قانونگذاری و تفکیک قوا در عرصه اجرا زحمتش بر دوش جامعه میافتد. این آینه تمامنمای این روزهای طرح صیانت است. از هر طرف که به این طرح نگاه کنیم، نمیتوان آن را در راستای منفعت عمومی دانست. حکایت «طوطی و بازرگان» را به یاد بیاورید. حکمت این داستان در زبان امروزی ندیدن ایرادات خود و مدیریت نادرست در حوزه سیاستگذاری فضای مجازی است. درواقع به بیان دیگر تاوان این سیاستگذاری در حوزه اینترنت را مردم باید بپردازند. اتفاقی که حداقل در یک سال گذشته افتاده، پمپاژ فشار روانی به مردم از طریق نسخههای گوناگون یک طرح هیجانی است و عجیبتر آنکه نام این کجسلیقگی را «صلاح عمومی» و «صیانت» گذاشتهاند. تا اینجای داستان صیانت، آنچه رخ داده تهیکردن واژگان مثبت از معنا بوده است. مسئله دیگر اینکه اینترنت و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تبدیل به یک «بحران» در سطح تصمیمگیریهای شورایی و دولت و مجلس شده است. «مردم» در این چرخه جایی ندارند. به باور مردم اگر در چنین طرحی تا این میزان اکثریت نادیده گرفته شود و حتی تبیین یک طرح تا این میزان برای طراحان سخت است، پس در بقیه طرحها و لوایح مهمتر چه رخ میدهد؟ به موضوع برگردیم. واقعیت این طرح چیست؟ واقعیت این است به دلایلی که در ادامه نوشته میشود، این طرح میتواند یک «سوپرمن» داشته باشد که از دید مردم تبدیل به قهرمان داستان شود.
2- در نگاه تاریخی به شکلگیری این طرح، مشخص میشود که تقریبا تمام موارد آن، بیشوکم، بهجز دو بند، پیشتر در اسناد بالادستی و مصوبات شورای عالی فضای مجازی به مجریان ابلاغ شده است و برخی در حال اجراست. واقعیت آن است که مهمترین و تازهترین نکات این طرح یکی تشکیل «کمیسیون عالی» ذیل مرکز ملی فضای مجازی و دیگری واگذاری اختیار «گذرگاه مرزی» یا همان گیتوی یا درگاه ورود اینترنت به ایران به نیروهای مسلح است؛ نکاتی که عملا نقش دولت و وزارت ارتباطات را در خرید پهنای باند، اعمال نظارت و مقرراتگذاری بر ورود و خروج و توزیع دیتا و فضای مجازی از میان میبرد.
در حقیقت در میان همه نهادهای حاکمیتی و قوا بیشترین ضرر این طرح متوجه دولت است. میتوان اذعان کرد که تنها همین دو بند است که باعث شده این طرح به مجلس بیاید و نقش دولت و به تبع آن وزارت ارتباطات در سیاستگذاری و تصمیمسازی فضای مجازی کاهش یابد. سؤال این است که در طول این سالها همه بندهای این طرح را بهجز دو مورد اعمال کردهاید یا حداقل درصدد اعمال آن بودهاید، چرا به فکر طرح این مسئله از طریق مجلس افتادید؟ مگر نه اینکه شوراهای فرادست فضای مجازی در همه این سالها نقش قانونگذاری را در این حوزه ایفا کردهاند و خواستههایشان که نکات همین طرح است درحال اجراست؟ 3- سیاستگذاران فضای مجازی به خاطر چیزی که وجود داشت و به دلیل همان دو بند، یکسال است فضای رسانه و شبکههای اجتماعی را ملتهب کردهاند. در این مرحله «ترس از وضعیت جدید» را به جامعه القا کردند. مختلشدن کسبوکارهای اینترنتی، عدم توسعه زیرساختها و مواردی از این دست تبدیل به بحثهای عمومی کشور شد و هرروز با خبر و جزئیاتی جدید از طرح این مسئله تشدید شد. سؤال دیگر به حکایت اول این یادداشت برمیگردد. چه کسی این طرح را در دامن سیاستگذاران این موضوع گذاشت؟4- متأسفانه وقتی به ترکیب کمیسیون مشترک صیانت نگاه میکنیم، کمترین میزان تخصص در بین اعضای آن مربوط به همین حوزه اینترنت و فضای مجازی است. سرنوشت زندگی مجازی مردم در دستان کسانی است که با عملکردشان اگر همین امروز همه آنها به خط شوند و دولت و شورای عالی فضای مجازی هم در کنارشان قرار بگیرند، برای تکذیب جزئیات عمومیشده این طرح کسی آن را باور نمیکند. به باور عمومی همه دستگاههای کشور به خط شدهاند، تا زندگی مجازی مردم را مختل کنند. اما راهکار چیست؟ 5- سرنوشت این طرح به یک «سوپرمن» یا همان قهرمان نیاز دارد. قهرمانی که بداند نفع عمومی در عدم تصویب و عدم اجرای این طرح است. یک حرکت یا حتی یک اظهارنظر از سوی مسئولان مرتبط میتواند بازی را تغییر دهد. جلسه کمیسیون مشترک صیانت را به یاد بیاورید. در بین حاضران در جلسه فقط یک نماینده بود که با این طرح مخالفت کرد و واکنش مردم به عمل این نماینده را به یاد بیاورید. مردم قدرت تشخیص دارند و میتوانند ببینند چه کسی «با» مردم است و چه کسی نیست. واقعیت را باید بپذیریم که این طرح خلاف منافع ملت و قانون اساسی است. حالا باید یک «سوپرمن» از بین شما از جایش بلند شود و بگوید خانمها، آقایان من با این طرح مخالفم و این طرح باید از دستور خارج شود. آقای رئیسجمهور، آقای رئیس مجلس، آقای وزیر ارتباطات، کدامیک از شما سوپرمن طرح صیانت میشوید؟ حقیقت آن است که این طرح بیش از هرکس به ضرر شما سه نفر است.