ایران جایگزین روسیه میشود؟
اروپاییها از زمان تهاجم روسیه به اوکراین با معضل دشواری مواجه شدهاند، یا باید با تحریم کامل تمام بخشهای اقتصادی روسیه از جمله هیدروکربنها متحمل یک شوک انرژی بشوند و یا برای حفظ اقتصاد خود تحریمها را به حداقل رسانده و به واردات گاز و نفت از روسیه ادامه بدهند که این بهمعنای تأمین هزینه جنگ برای ولادیمیر پوتین است.
اروپاییها از زمان تهاجم روسیه به اوکراین با معضل دشواری مواجه شدهاند، یا باید با تحریم کامل تمام بخشهای اقتصادی روسیه از جمله هیدروکربنها متحمل یک شوک انرژی بشوند و یا برای حفظ اقتصاد خود تحریمها را به حداقل رسانده و به واردات گاز و نفت از روسیه ادامه بدهند که این بهمعنای تأمین هزینه جنگ برای ولادیمیر پوتین است. مسلما، 27 کشور عضو اتحادیه اروپا درخصوص بستهای از اقدامات تلافیجویانه علیه روسیه به توافق رسیدهاند. شدیدترین این تحریمها تعلیق بهرهبرداری از خط لوله گاز نورداستریم2 است که به روسیه امکان دوبرابرسازی مبادلات خود با آلمان را میداد و طبیعتا مسکو از این بابت خشمگین است. این موضوع باعث افزایش قیمتها شده است اما برای جلوگیری از ضربه به بخش اقتصادی، با دقت زیاد تحت ارزیابی است. چطور میتواند غیر از این باشد، هنگامی که در سال 2021 بیش از نیمی از گاز اروپا و 27 درصد نفت اروپا از روسیه وارد میشده است. کشورهای اروپای شرقی و مرکزی حتی تا بیش از 75 درصد به منابع انرژی روسیه وابسته بودند. متأسفانه این انتخاب دشوار یادآور واقعیتی به غربیهاست که از یکسو از تشدید بیسابقه تهاجم نظامی با عزم رئیسجمهور روسیه برای الحاق اوکراین و بازگرداندن آن به حوزه روسیه و از سوی دیگر از تأثیر غیرقابل تحمل جنگ بر اقتصاد اروپا واهمه دارند. ولادیمیر پوتین که بهخوبی از نیاز غربیها به کشورش مطلع است، برای تعقیب جاهطلبیهای ژئواستراتژیک خود بدون نگرانی از این وابستگی به انرژی سوءاستفاده میکند. به دنبال تهاجم 24 فوریه، قیمت گاز در حدود 40 درصد افزایش یافت و قیمت نفت نیز برای اولین بار از سال 2014 از صد دلار در هر بشکه فراتر رفت. همه اینها در شرایطی است که تقاضای جهانی برای انرژی بهشدت رو به افزایش است؛ درحالیکه به دلیل رکود اقتصادی ناشی از همهگیری کووید 19 ذخایر کاهش یافته است. پیشبینی آژانس بینالمللی انرژی برای سال 2022 حاکی از نیاز بیسابقه به 100.6 میلیون بشکه نفت خام در روز است. علاوه بر جنگ در خاک اوکراین، خطر ادامه جنگ اقتصادی توسط روسیه احتمالی است که غربیها را به لرزه درمیآورد و فضای مانور آنها را بهشدت محدود میکند.
درصورتیکه کرملین در واکنش به تحریمهای غرب تصمیم به کاهش صادرات خود بگیرد، گاز روسیه میتواند از یک کالا به یک سلاح تبدیل شود. هماکنون این احتمال باعث افزایش قیمت گاز شده است، بهطوریکه در چند روز اخیر بهای آن به 200 دلار در هر تن رسیده است. باوجوداین وابستگی کشورهای اروپایی به انرژی یکسان نیست. برای مثال، با توجه به هستهایشدن ترکیب انرژی موردنیاز فرانسه و واردات گاز از نروژ، این کشور وابستگی کمتری به روسیه دارد. علاوهبراین روسیه به درآمد 7.5 میلیارد دلار در ماه حاصل از فروش هیدروکربنهای خود برای تأمین هزینه جنگ یا اشغال طولانیمدت با نتیجه نامعلوم آن نیاز دارد. در صورت ادامه این شرایط، حفظ منابع انرژی ممکن است راهحل ترجیحی مسکو نباشد. برای غربیها و بهویژه ایالات متحده که علاوه بر جبهه اروپا، بهطور دائم با جبهه آسیایی چین در مقابله است، رهایی از وابستگی و آزادی عمل واقعی توسط منابع انرژی جایگزین ضروری است. موج هولناک جنگ در اوکراین به هیچ کشوری رحم نمیکند. ایالات متحده که در چنگال بالاترین سطح تورم در 40 سال گذشته اسیر شده است، مانند متحدان اروپایی خود از افزایش قیمت نفت که میتواند از 150 دلار در هر بشکه فراتر رود، رنج میبرد اما منابع جایگزین موجود اندک هستند. امیر قطر که کشورش دومین تولیدکننده گاز طبیعی مایع در جهان است، در اواخر ماه ژانویه در واشنگتن مورد استقبال قرار گرفت اما ظرفیتهای قطر درحالحاضر به حداکثر رسیده و تولیدات آن به بازار آسیا خصوصا ژاپن پیشفروش شده است. درحالحاضر تولیدکنندگان آمریکایی گاز شیل محدود به تأمین دو یا سه ابرنفتکش هستند و بنابراین نمیتوانند نیاز اروپا بهویژه اروپای شرقی که امکانات حملونقل گاز طبیعی در آنجا کاهش یافته را فراهم کنند. تنها کشور قادر به رفع این نیازهای عظیم ایران است که بیش از 40 سال است که از مدار بینالمللی کنار گذاشته شده و از زمان خروج ایالات متحده از توافق هستهای در ماه می 2018 تحت فشار تحریمهای اقتصادی آمریکا قرار گرفته است. اگرچه از زمان انقلاب اسلامی در سال 1979 فعالیتهای تحقیقاتی و اکتشافی در ایران بسیار محدود شده است اما درواقع ایران بالاتر از روسیه دارنده بزرگترین ذخایر گاز و سومین منابع بزرگ نفتی در جهان است. تا قبل از سال 2018 تولید ایران در حدود 3.8 میلیون بشکه در روز بود که به دنبال اجرای تحریمها به 2.4 میلیون بشکه در روز کاهش یافته است. علاوه بر سطح تولید ماهانه قابل افزایش به میزان 500 هزار بشکه در روز، ایران ذخایر نفت خام قابلتوجهی در فراساحل دارد که در حدود 85 میلیون بشکه برآورد شده است. این منابع نفتی در مدت زمان بسیارکمی قابلبهرهبرداری و صادرات به اروپا یا ایالات متحده است. علاوه بر این، ایران با استفاده از روابط خوب خود با دوحه میتواند با استفاده از میدان مشترک گازی پارس جنوبی نیاز بازار جهانی را که با کمبود شدید مواجه است، تأمین کند؛ البته این موضوع مشروط به سرمایهگذاری در زمینه زیرساختهای انرژی گازی است که فقدان آن محسوس است. بنابراین، ایران قادر است غرب را از وابستگی به انرژی روسیه رهایی بخشد، مشروط بر اینکه تحریمهای آمریکا بهسرعت لغو شوند. در این راستا، توافق هستهای جدید ایران که برای همه طرفها ضروری است، در شرف انعقاد است. نتیجه مذاکرات بر سر توافق وین که باید در پایان ماه فوریه با موفقیت یا شکست به پایان میرسید، به دلیل بحران اوکراین بار دیگر به تعویق افتاد. ایران باید در این بازی دشوار توازن میان روسیه، متحد نظامی و استراتژیک خود که در مجمع سازمان ملل با رأی ممتنع در جریان رأیگیری قطعنامه علیه جنگ اوکراین از آن حمایت کرد و همچنین غربیهایی را که با آنان منافع متقابل وجود دارد،حفظ کند. درواقع جنگ اوکراین میتواند استدلال وزینی را برای ایران فراهم کند تا آنها را وادار به پذیرش برخی از خواستههای نادیده گرفتهشده کند. برای مثال، بازگشت شرکتهای آمریکایی که به نظر تنها تضمین واقعبینانه در مقابل خروج آتی ایالات متحده از توافق بالقوه هستهای است؛ عدم وابستگی به منابع انرژی روسیه در ازای بازگشت ایران به بازار جهانی انرژی، حتی اگر بهمعنای سازشهای خاص باشد. آیا اروپا انتخاب دیگری نیز دارد؟