پروژه توانمندسازی
پروژههای اصلی: توانمندسازی جامعه و حکومت، نظام فراگیر رفاه اجتماعی و حل بحران صندوقهای بازنشستگی. توانمندسازی جامعه و حکومت: از مشروطه تاکنون جامعه ایرانی برای دستیابی به حاکمیت قانون تلاشی وافر کرده است. راهبرد عموم تحولخواهان، توانمندسازی جامعه و پاسخگویی حکومت به مردم بوده است.
پروژههای اصلی: توانمندسازی جامعه و حکومت، نظام فراگیر رفاه اجتماعی و حل بحران صندوقهای بازنشستگی.
توانمندسازی جامعه و حکومت: از مشروطه تاکنون جامعه ایرانی برای دستیابی به حاکمیت قانون تلاشی وافر کرده است. راهبرد عموم تحولخواهان، توانمندسازی جامعه و پاسخگویی حکومت به مردم بوده است. این راهبرد به منازعه میان تحولخواهان و صاحبان قدرت رسمی منجر شده است و در عمل یا مانند مشروطه، تحولخواهان صاحبان قدرت رسمی را تسلیم خود کردند یا در سایر تجارب مانند نهضت ملیشدن نفت، صاحبان قدرت رسمی موفق به مهار تحولخواهان شدند. راهبرد جایگزین، توانمندسازی جامعه و حکومت بهطور همزمان و پرهیز از منازعه میان این دو است؛ در ائتلاف با حکومت، جامعه بتواند سازماندهی شود تا با گذشت زمان قدرت مهار قدرت رسمی را بیابد و صاحبان قدرت رسمی نیز بازشدن دایره قدرت را همجهت و نه در تعارض با منافع خود بیابند. اقتصاددانان نهادگرا با مطالعات مشترکی که با پژوهشگران تاریخ و علوم سیاسی داشتهاند، نشان دادهاند کشورهایی موفق به گذر به نظامهای دسترسی باز شدهاند که این قاعده در تاریخ آنها حاکم بوده است. در جلد دوم کتاب در جستوجوی سعادت عمومی، شواهد تاریخی در ایران و سایر کشورها و همچنین منابع نظری آن
آمده است.
نظام فراگیر رفاه اجتماعی: تأمین حداقل نیازهای اساسی (درآمد، مسکن، آموزش، بهداشت و دسترسی به زیرساختها) از اهداف عموم نظامهای سیاسی ازجمله نظام سیاسی ایران و انقلاب اسلامی است. تحقق چنین نظامی، نیازمند پشتوانه فکری مناسب است. گرایشهای اقتصادی مسلط در دانشگاههای ایران این پشتوانه نظری را فراهم نمیکنند و در نظام اجرائی نیز عملا نظام رفاه اجتماعی ایران خاصگراست. امکانات رفاهی بر اساس قدرت چانهزنی گروههای اجتماعی توزیع میشود و نظام اجرائی نتوانسته است نیازهای اساسی را برای آحاد مردم تأمین کند. اصلاح اندیشه اقتصادی و ترویج آن مراکز پژوهشی امری ضروری است. این دیدگاه در کتاب گونههای نظام بازار و مجموعه مطالعاتی که در معاونت رفاه در دوره 1392 تا 1400 تدوین و منتشر شد، تشریح شده است.
حل بحران صندوقهای بازنشستگی: سالمندی در دنیای امروز به یکی از بحرانهای بزرگ بشری تبدیل شده است. افزایش طول و کاهش نرخ زادوولد برای همه کشورها موجب افزایش هزینههای درمان، بار مالی سنگین صندوقهای بازنشستگی بر بودجه دولت، کاهش نسبت شاغلان به بازنشستگان و مسائل روانی و اجتماعی مختلفی شده است. در ایران نیز صندوقهای بازنشستگی یکی از عوامل اصلی تورم و بیکاری گسترده هستند. نزدیک به 50 درصد کسری بودجه دولت برای تأمین حقوق بازنشستگان است و از آنجا که بیش از 95 درصد بازنشستگان قبل از 60 سال در ایران بازنشسته میشوند، فرصتهای اشتغال جوانان توسط بازنشستگان اشغال میشود. هشت سال تصدی معاونت رفاه، بحران صندوقهای بازنشستگی را به یکی از دغدغههای اصلی نویسنده مبدل کرد. قبل از این سمت، درکی از این بحران نداشتم و با تلاشهای معاونت رفاه این بحران به مسئولان و مردم معرفی شد.