روحیه انقلابی و اصلاح نظام اقتصادی
از دهه 1380، اصطلاحات روحیه جهادی در کنار روحیه انقلابی در محاورات سیاسی و جناحی رشد کرده و در نیمه دوم دهه 1390 بر گستره آن افزوده میشود. دکتر درخشان در مناظره مورخ چهارم اردیبهشت با دکتر غنینژاد، مشکل اقتصاد ایران را ساختاری دانست و راهحل آن را داشتن روحیه انقلابی بیان کرد.
از دهه 1380، اصطلاحات روحیه جهادی در کنار روحیه انقلابی در محاورات سیاسی و جناحی رشد کرده و در نیمه دوم دهه 1390 بر گستره آن افزوده میشود. دکتر درخشان در مناظره مورخ چهارم اردیبهشت با دکتر غنینژاد، مشکل اقتصاد ایران را ساختاری دانست و راهحل آن را داشتن روحیه انقلابی بیان کرد. این پرسشها مطرح میشود که تعریف دقیق روحیه انقلابی چیست؟ ویژگیهای آن کدام است؟ چرا تاکنون این روحیه نتوانسته است مشکلات اقتصادی را حل کند؟ روحیه انقلابی در کدام دورههای تاریخی و در چه حوزههایی کاربرد داشته است؟
رهبری در بیاناتی به تبیین روحیه جهادی پرداختهاند. از نظر ایشان، روحیه جهادی به معنای انجام کار برای خدا، وظیفهدانستن کار برای مردم، تلاش برای سازماندهی نیروها در راستای خدمترسانی و در تقابل با فرهنگ مادی بیان شده است (بیانات رهبری، 1394/7/22). ایشان در سال اول دولت نهم، روحیه جهادی را اعتقاد به «ما میتوانیم»، تلاش خستگیناپذیر و استفاده از همه ظرفیت وجودی و ذهنی و اعتماد به جوانها بیان کردند (بیانات رهبری، 14/10/ 1384).
وجود روحیه انقلابی در ابتدای انقلاب، با توجه به محرومیت گسترده مناطق روستایی، موجب رسیدگی به این مناطق شد و خدمات بسیار ارزندهای در آن دوران رخ داد. جوانان هنگام برداشت محصول، ساخت خانههای روستایی و مانند آن به کمک روستاییان شتافتند. زمان تهاجم به کشور نیز همین روحیه مانع از پیشروی عراق و بههمزدن معادلات دشمن شد. معمولا کشورهای انقلابی از پتانسیل آرمانگرایی و شور انقلابی به جهت حل برخی از معضلات بهرهمند میشوند؛ چنانچه کوبا با استفاده از همین رویکرد، به بهبود آموزش و بهداشت کشور پرداخت. با وجود این، مطالعه دامنه فعالیتها نشان میدهد که موارد کارکرد روحیه انقلابی در حوزههای معدود و با سطح دانش مشخص، بوده است. هیچ تجربهای از کاربرد روحیه جهادی و انقلابی در ساختارهای پیچیده مانند ساختارهای سیاسی و اقتصادی که نیازمند دانش گسترده و دیدن ابعاد فراوان است، وجود ندارد. نهتنها در ایران بلکه در کشورهایی مانند کوبا و چین نیز موفقیتی در ساختار اقتصادی به دلیل روحیه انقلابی مشاهده نشده است. ما امروز با تورمهای بالا، رشد اقتصادی پایین، فساد سیستماتیک، بحران آب، مسائل زیستمحیطی و مانند آن مواجه هستیم و داشتن روحیه انقلابی نتوانسته به ما در حل این معضلات کمکی کند. گرچه مثالهای متعددی را میتوان بیان کرد، اما برای نمونه، تورم به معنای افزایش سطح عمومی قیمتها یک متغیر کلان است. در یک روند بلندمدت، هرگاه نقدینگی بهطور نامتناسب با رشد اقتصادی، رشد کند، تورم رخ میدهد. پس درمورد تورم باید به دو عامل رشد اقتصادی و رشد نقدینگی توجه داشت. در این صورت پرسش این خواهد بود که چرا رشد نقدینگی بالا و رشد اقتصادی کند است؟ کسری بودجه یا همان عدم توازن میان هزینهها و درآمدهای دولتی، یک عامل اساسی در رشد نقدینگی است. کسری بودجه به دلیل ناتوانی در مدیریت هزینهها و ناتوانی در کسب درآمد اعم از درآمدهای نفتی و مالیاتی است. در ناحیه درآمدها، به دلیل شرایط تحریمی، درآمدهای نفتی کاهش یافته است. از طرفی ساختار نظام مالیاتی کشور در فضای دولت رانتیر شکل گرفته و ازاینرو نسبت درآمدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی ایران از متوسط کشورهای دنیا و کشورهای درحالتوسعه پایینتر بوده است. بررسی نهادهای توانمند اقتصادی که از معافیت مالیاتی برخوردارند، میتواند تا حدی ما را به دلایل آن واقف کند. ساختار مالیاتی کشور به زیان بخش خصوصی مولد و به سود بخش دلالی بوده است. برای اصلاح این ساختار، تنها روحیه انقلابی کافی نیست، بلکه نیازمند درک روابط پیچیده درون ساختار مالیاتی و سپس عزمی فراتر از روحیه انقلابی است. کاهش درآمد نفتی نیز معلول روابط خارجی ما بوده و اصلاح درآمدی از آن سو ممکن است. دولت به ناچار دست به استقراض زده و موجبات تورم را فراهم میآورد. عامل دیگر افزایش نرخ ارز است که موجب افزایش هزینههای تولید و تورم شده و از این مسیر تورم نیز بر رشد نقدینگی تأثیر گذاشته و رابطه متقابل شکل میگیرد.
رهبری در سال 1399، نارضایتی خود را از تورم و گرانی برخی کالاها مانند مرغ اعلام کردند. بلافاصله اعلام شد برای تحقق فرمان رهبری، قرارگاه 17 ربیع تشکیل میشود (خبرگزاری تسنیم، 14 آبان 1399). قیمت مرغ در آن زمان کمتر از 13 هزار تومان بود، اما رشد قیمت مرغ در اواخر سال 1401 نسبت به سال 1399، بیش از 670 درصد بوده است. این به آن مفهوم است که روحیه جهادی بدون نگاه علمی و نادیدهگرفتن علل پیدایش یک مشکل، موجب اقدامات کمفایده و اتلاف منابع شده است. عدم موفقیت به دلیل دخالت دولت در تخصیص ارز و ایجاد رانت، نگاه نادرست به پدیده فساد، تقویت موقعیت واردکننده در برابر تولیدکننده داخلی است. راهحل نیز دوری از شعار و داشتن تحلیل علمی و تغییر رویکرد است.