ریشههای بحران جمعیتی
رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: طرحهایی در دو موضوع فرزندآوری و ازدواج آسان تعریف شده است. غیر از این دو مورد، بحران دیگری در ایران نداریم. او اشاره کرده که دشمن در ایجاد این بحران نقش داشته است.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: طرحهایی در دو موضوع فرزندآوری و ازدواج آسان تعریف شده است. غیر از این دو مورد، بحران دیگری در ایران نداریم. او اشاره کرده که دشمن در ایجاد این بحران نقش داشته است. وی در ادامه، راهحل بحران کمآبی را نیز کار و مدیریت جهادی بیان کرده است. (آفتابنیوز، 22 مرداد 1402) براساس دادههای آماری، نرخ رشد جمعیت در پنج سال 90 تا 95، 1.24 درصد بوده است. این نرخ در سال 1401، کمتر از 77. درصد تخمین زده شده است (خبرگزاری فارس، 21 دی 1400)؛ بنابراین رشد جمعیت ایران از مرز جایگزینی کمتر شده و پیشبینی شده است که باز این روند ادامه داشته باشد. نرخ جایگزینی جمعیت برای کشورهای پیشرفته 2.1 و میانگین جهانی 2.33 است، اما در ایران با توجه به کاهش نرخ باروری، نرخ جایگزینی فرایندی نزولی و نگرانکننده یافته است. براساس دادههای آماری، تعداد ازدواج در سال 1401 نسبت به سال قبل بیش از هشت درصد کاهش یافته است و البته آمار تعداد طلاق نیز افزایش داشته است. (ابتکار، 28 خرداد 1402) همچنین تعداد متولدین سال 1401 نسبت به سال پیش، بیش از 18 درصد کمتر شده است. (همشهری، 23 مرداد 1402) بنابراین سیاستهای تشویقی که در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت تصویب و اجرا شده، کارساز نبوده است، زیرا تا زمانی که سیاستگذار با اتکا بر تحلیلهای علمی، به متغیرهای کلیدی مؤثر بر رشد جمعیت مانند رکود، تورم، بیکاری، بیثباتی اقتصادی و فقدان آینده روشن که موجب گسترش فقر جامعه شده است، توجه نکند، برونرفت از بحران جمعیتی ممکن نخواهد بود. به واقع این بحران معلول سایر عوامل است و بدون توجه به ریشههای آن نمیتوان بر این مشکل فائق آمد. برای مواجهه با این بحران نمیتوان به خطابه و ابراز نگرانی و ذکر پیامدهای منفی آن بسنده کرد و چنانچه تجربه قانون حمایت از خانواده نیز نشان داد، با سطحینگری نمیتوان بر این بحران غلبه کرد. دلایل متعددی موجب تغییر روند جمعیتی کشور شده است. برخلاف دنیای سنتی که فرزندان از کودکی در امور معیشتی نیز به یاری خانواده میآمدند و باری از دوش آنان برمیداشتند، در دنیای امروز و بهویژه در ایران، فرزند تا بزرگسالی باید مورد حمایت مالی خانواده باشد و هزینهای را بر آنان تحمیل میکند. از سوی دیگر محدودیتهای درآمدی بهویژه در دهه ازدسترفته 90 ناشی از رشد نرخ بیکاری جوانان، تورم، بیثباتی اقتصادی، نااطمینانی نسبت به آینده، افزایش وحشتناک اجارهخانهها و مانند آن موجب افزایش هزینههای زندگی و شکلگیری تله فقر شده است. طبیعی است که انگیزه ازدواج و فرزندآوری کاهش یابد. از سوی دیگر نگرش فردگرایی در میان نسل جدید شدیدا رشد کرده است. گروههایی از آنان به مقوله دینداری، ازدواج، تعهد و فرزندآوری به گونه دیگری نگاه میکنند.
بر اثر ترکیب دو عامل فرهنگی و اقتصادی یادشده، گروههایی از جوانان به سمت راههای جایگزین ازدواج مرسوم رفتهاند.
بنابراین بحران جمعیتی با نگاهی جامع به عوامل اقتصادی و فرهنگی آن قابل فهم است. بحران معیشت نیز خود معلول مجموعه رویکردهایی است. ناکارآمدی، فساد سیستماتیک، نوع تعامل با جهان بیرون و نوع نگاه به اقتصاد موجب پیدایش مجموعه بحرانهای کنونی شده است. رویکردی که به اقتصاد اصالت نمیدهد و اهداف سیاسی را مقدم بر رفاه، معیشت و حقوق مردم میداند. رویکرد مدیریتی که هر روز تنگتر از گذشته شده و حلقه بسته سیاست و اقتصادی رانتی را شکل داده است و حل مسائل فرهنگی را از طریق تحکم و وضع قانونهای خلاف عرف جامعه دنبال میکند، بحرانزاست. رویکردی که نتیجه آن دولت بیبرنامه، ناکارآمد با اعضایی کمتجربه در شرایط خطیر کشور شده است.
ریشه اصلی همه این بحرانها، تفکری است که در بیان جناب رئیس بسیج آمده است؛ دیدگاهی که متکی بر علم نبوده و خود را از تحلیلهای علمی بینیاز دانسته، هرازچندی یک فرمانده نظامی به مسائل اقتصادی و اجتماعی ورود کرده و با تعبیر قرارگاه، پدافند و گروه جهادی قصد برخورد با گرانی، جمعیت، کمآبی، کرونا و... را دارد اما دستاورد فقط تعمیق مشکل بوده است. تفکری که خود موجب تبدیلشدن مشکلات به بحران شده است نمیتواند با همان نگاه، بحران را حل کنند.