|

کار به دست کاردان

‌‌هفته گذشته خبری درباره تخریب یک مسجد میراثی در محله میراثی سنگلج تهران ذهن دوستداران تهران قدیم را برآشفت. مسجد، مدرسه و آب‌انبار معیرالممالک سنگلج، محله قدیمی تهران موقوفه مربوط به دوره قاجار، با شماره ۲۶۸۷ در سال ۱۳۷۹ به ثبت ملی رسیده بود.

‌‌هفته گذشته خبری درباره تخریب یک مسجد میراثی در محله میراثی سنگلج تهران ذهن دوستداران تهران قدیم را برآشفت. مسجد، مدرسه و آب‌انبار معیرالممالک سنگلج، محله قدیمی تهران موقوفه مربوط به دوره قاجار، با شماره ۲۶۸۷ در سال ۱۳۷۹ به ثبت ملی رسیده بود. این مسجد توسط دوستعلی‌خان نظام‌الدوله، خزانه‌دار و داماد ناصرالدین شاه احداث شده و مردم محله هم به آن دلبستگی داشتند. بنا زیر نظر سازمان اوقاف بوده و در سال‌های اخیر در اختیار حوزه علمیه مروی قرار گرفته است. از زمان این واگذاری در مسجد به روی اهالی محل بسته شده و تعمیرات به اصطلاح «مرمتی»، به دور از چشم مردم به تخریب کالبدی بنای تاریخی انجامیده است. طبق شواهد محلی و عکس‌هایی که از روی بام‌های مجاور گرفته و منتشر شده، رواق‌های ستون‌دار دو طرف حیاط کاملا تخریب، در و پنجره حجره‌ها جمع‌آوری شده و بنای مسجد عملاً با یک عملیات تخریب تعمدی گسترده در حال ویرانی است. اگرچه به نظر برخی، ازجمله من، تخریب از روی ناکاردانی صورت گرفته و قصدی برای تخریب کامل بنای مسجد و مدرسه در میان نبوده، اما گفته شد که تخریب موقوفه توسط متولیان اوقاف، تحریف وقف است و خیانت در امانت واقف! دکتر اسکندر مختاری، رئیس سابق اداره کل میراث تهران و یکی از مراجع طراز اولی که هنوز هم درباره مرمت هر اثر میراثی در اقصی نقاط ایران- از مسجد امام اصفهان تا بناهای شاخص میراثی در اردبیل و گرگان و یزد، تا برج طغرل در شهر ری خودمان- اول از او می‌پرسند که چه باید کرد؟...، در پاسخ به سؤال من درباره تخریب مسجد معیر گفت: «بله تخریب و نیز جرم، واقع شده است. ستون‌های رواق مسجد را برداشته‌اند و در اثر میراثی دست برده‌اند». از خود می‌پرسیم آخر چرا باید درِ مسجدی باارزش را سال‌ها به روی مردم محل و شهر بسته باشند و الان هم بخواهند این اثر تاریخی ثبت‌شده در لیست آثار ملی کشورمان را تخریب کنند؟ باورش مشکل است. اما متولیان، به سادگی وجود «مدرسه حوزوی» معیر را به عنوان دلیل پیش می‌کشند و اصلا مایل نیستند پاسخی بدهند. البته، پس از چند روز بی‌تابی گسترده، بالاخره خبرگزاری میراث آریا اعلام کرد: فعالیت‌های غیراصولی در «مسجد معیرالممالک»، حسب پیگیری و حضور یگان حفاظت میراث‌ فرهنگی متوقف شد. ولی دیگر کار از کار گذشته بود و نیمی از مسجد زیر تیشه‌ها کنده شده و از بین رفته بود. همان‌جا، محسن سعادتی معاون میراث‌ فرهنگی اداره‌ کل میراث‌ فرهنگی، صنایع‌ دستی و گردشگری استان تهران گفته بود که دستور اقدامات در محدوده رواق‌ها و حجره‌های مسجد معیرالممالک توسط هیئت امنای مسجد صادر شده بوده، اگرچه سازمان میراث تهران در فروردین و اردیبهشت سال‌ جاری، طی دو مکاتبه نسبت به ارائه طرح و کسب مجوزهای لازم به ایشان تأکید کرده بوده است. ظاهراً تصمیم‌گیری‌ها غیرتخصصی بوده و طرح و نقشه و برنامه مصوبی نیز پایه کار قرار نگرفته است. حال باید گفت که طی قرن گذشته تخریب آثار تاریخی در سرتاسر ایران و جهان کم نبوده است. بسیاری از دولتمردان خیلی راحت دستور تخریب داده‌اند و بناهای مدرن ساده یا گاه بدترکیب را جایگزین آثار قدیم کرده‌اند. همچنین در اکثر کلان‌شهر‌ها تداخل زیادی بین محدوده بافت‌های فرسوده و محدوده بافت تاریخی هست و از اساس درباره شیوه تعیین محدوده‌های بافت تاریخی و بافت فرسوده اختلاف نظر بوده و هست و متأسفانه تا اصلاح این جنس تداخلات در سطح کشور فاصله زیادی هست. تنها اشراف شهرداران بافت‌های تاریخی به محدوده عملیاتی‌شان است که می‌تواند جلوی برخی ندانم‌کاری‌ها را بگیرد و آن هم در صورتی که برای محلات قدیم طرح‌های «موضوعی موضعی» تدوین بشود و تکلیف بناهای شاخص طبق طرح و قانون مصوب، معین شود. همچنین امکانش هست که تنی‌چند از بزرگان فرهنگی که هم حکومت و هم مردم قبولشان دارند‌، به عنوان ناظر امین جامعه، قدم پیش بگذارند و برای بناهای در حال تخریب فکری بکنند. همچنین معتقدیم برای انجام هر کاری باید به متخصص آن حوزه رجوع کرد، زیرا از ظاهر امر پیداست مرمت این اثر را به غیرآشنا به مبانی مرمتی سپرده‌اند. آنچه مسلم است شهروندان یک شهر طبق قراری نانوشته بر شهرشان حق و حقوقی دارند. همین چندروزه، تخریب حمام ثبتی سر پولک تهران، تهدید تخریب تکیه درخونگاه و تخریب مسجد- مدرسه معیرالممالک به همه دوستداران تهران قدیم گران آمد. سنگلج قلب تهران است و درست زیر گوش ما! اگر نتوانیم از حیثیت شهر خود دفاع کنیم، پس باید آماده نابودی نشانه‌های هویتی در همه شهرهایمان باشیم. جالب اینکه در آن ساعات تعلیق، هر کس راهی را برای این کار پیشنهاد می‌کرد.                                  

کی اعتراض و تجمع روبه‌روی ساختمان اوقاف را و دیگران اطلاع‌رسانی، آگاه‌سازی، روشنگری، بیدارکردنشان از خواب ناز، مطالبه‌گری و... را. یکی می‌گفت باید با مسالمت دست به دامن همه ذی‌نفوذان محلی بازار و سنگلج بشویم و به هیئت‌های بزرگی مثل کربلایی‌ها، انجمن‌های اسلامی بازاری‌ها و کانون‌های مذهبی مساجد قدیمی بازار مراجعه کنیم و دیگری تقویت یگان و بازرس میراث و در نهایت نامه به رهبری برای اقدامات متخلفانه اوقاف را چاره کار می‌دانست. فعالان سنگلج گفتند که طی دو سال اخیر خیلی تلاش کرده‌اند. بعد از نامه‌نگاری با اوقاف، استشهاد محلی با صد امضا را برده بودند شورای شهر، خدمت آقای آقامیری و مدتی پیگیر بوده‌اند. از حوزه مروی هم قول گرفتند، اما در نهایت، هیچ کاری برای مسجد انجام نشد. با خود فکر کردم که بهترین کسی که می‌توان از او برای وساطت و چاره‌جویی در این گونه موارد مدد جست، آقای دکتر حاجوی، مدیر جدید دفتر حفاظت از بافت قدیم تهران است که اخیرا با علاقه ویژه برای تلاش در زمینه حفاظت از بافت و بناهای میراثی تهران از متخصصان امر مشارکت طلبیده است.

در خاتمه می‌توان این پرسش را مطرح کرد که چرا تحت نام «میراث» بعضی چیزها حفظ می‌شوند و بعضی نمی‌شوند؟ کدام نیروها بر حفظش اصرار دارند و کدام به حذفش؟ درک ما از چیستی فرهنگ، اخلاق، امر سیاسی، هویت و غایت‌های مطلوبی که برای یک جامعه خوب می‌شناسیم، همه و همه در ساخت این واژه دخیل‌اند و هریک می‌توانند موضوع مناقشه‌ای باشند که هرگونه پیش‌فرض درباره مفهوم میراث و چیستی موجودیتش را شکل می‌دهد و درعین‌حال زیر سؤال می‌برد.