به مناسبت روز اول دی، روز ملی پیشگیری از سوختگی
سیاست فراموشی و پروبلماتیک سوختگی
شینآباد، مسجد ارگ، درودزن، کلینیک اطهر، پلاسکو و... و البته کمتر از دو ماه پیش، کمپ ترک اعتیاد «به سوی رهایی» لنگرود، که قتلگاه جانِ انسانهایی شد. متأسفانه در مدتی کوتاه، همه چیز فراموش میشود؛ نه نامی از جانباختگان حوادث در یاد عموم مردم میماند و نه سوختگان حوادث که حالا با دنیایی از رنج جسمی، روانی و اجتماعی روبهرو هستند، مورد حمایت جدی قرار میگیرند.
علیرضا جلالی ندوشن
شینآباد، مسجد ارگ، درودزن، کلینیک اطهر، پلاسکو و... و البته کمتر از دو ماه پیش، کمپ ترک اعتیاد «به سوی رهایی» لنگرود، که قتلگاه جانِ انسانهایی شد. متأسفانه در مدتی کوتاه، همه چیز فراموش میشود؛ نه نامی از جانباختگان حوادث در یاد عموم مردم میماند و نه سوختگان حوادث که حالا با دنیایی از رنج جسمی، روانی و اجتماعی روبهرو هستند، مورد حمایت جدی قرار میگیرند. دردناکتر آنکه دولت و جامعه، هر دو از خطر سوختگی برای همه غافل هستند و هر آن این آتش میتواند دامن هر فرد، خانواده یا شهری را بگیرد. گویا فراموشی سوختگی و سوختگان، راهحلی است برای آنکه مسئولیتهای متعددی که پهنایی به اندازه جامعه از درون آشپزخانه منازل تا عالیترین سطوح سیاستگذاری دارد، مورد پاسخگویی و حسابرسی قرار نگیرد.از 300 هزار نفر بیمار سوخته در سال، 30 هزار نفر آنان در بیمارستان و مراکز درمانی بستری میشوند و سه هزار نفر آنان جان میبازند و این اعداد همواره و به صورت سالانه افزایش مییابد. این ارقام ما را در ردیف پایینترین کشورهای ایمن در برابر سوختگی قرار میدهد؛ درحالیکه دیگر کشورها با درک این نکته مهم که سوختگی خطری است که همگان را در همه زمانها و مکانها تهدید میکند، روز یا هفته آگاهیبخشی از خطر سوختگی دارند- آنهم درحالیکه آمارهای سوختگی آنها به طور تقریبی به سمت صفر میل میکند – اما در کشور ما به دلیل همان سیاست تمایل به فراموشی که به آن اشاره شد، هنوز روز ملی پیشگیری از سوختگی در تقویم رسمی ثبت نشده است. این سیاست فراموشی، تالیهای متعدد دیگری نیز در صحنه اثر مدیریت پیشگیری، درمان و بازگشت بیماران سوخته به جامعه دارد، شیوههای درمان ما هنوز به سبک دهههای قبل است، رشد تعداد تختهای بیمارستانی در کشور، دهههاست که عدد صفر را نشان میدهد، دریغ از یک خط یا یک پاراگراف آموزشی درباره پیشگیری از سوختگی در کتب درسی و صد البته احساس مسئولیت در نزد نهادهایی که وظیفه ذاتی آنان حفظ جان شهروندان و امنیت آنان است و شوربختانه وضعیت نهادهای تربیتی مانند معاونت پرورشی، انجمن اولیا و مربیان، دانشگاهها و... نیز به همین منوال است. سوختگان فراموش شدهاند؛ چون سوختگی مسئله جوامع فقیر است، آنان که پیش از سوختگی نیز در حاشیه بوده و صدایی نداشتهاند. سوختن، آنان و خانوادهشان را فقیرتر میکند و انزوای آنان در شرایطی که محیط اجتماعی نیز مواجهه نادرستی با آنان دارد، حتمی میشود. و در نهایت انزوای بیشتر، به کمتر شنیدهشدن صدای رنج آنان منجر میشود. خیرهشدن به سوختگان (ققنوسها) در محیطهای اجتماعی، رنج مضاعفی است که آنان علاوه بر رنج جسمی و روانی دریافت میکنند؛ این رنجی که به یقین سوختگان کمترین قصور و تقصیر فردی و اجتماعی را در آن دارند و ناخواسته بر آنان تحمیل میشود، همراه زجرهای جسمی و روانی دیگر، موجب غفلت و تقویت آن سیاست فراموشی میشود که عِده و عُده سوختگان را در فضاهای رؤیتپذیر شهری و شغلی، به کمترین مقدار میرساند و موجب تقویت فراموشی میشود.
نتیجه این فراموشی در سطح اجتماعی، بیتوجهی جدی به وضعیت سیستم اعلام و اطفای حریق در ساختمانها و کپسولهای بدون شارژ در منازل و محل کار است و افسوس آنکه این بیتوجهی طبقه اقتصادی بالا و پایین نمیشناسد و برجها و مالهای تجاری همانقدر ناایمن است که کوچهپسکوچههای باریک مناطق شهر و مدارس دورافتاده از شهرها و پایتخت ناایمن است.
خطر و رنج سوختگی پایان نمییابد، مگر آنکه تحولی در شیوه حکمرانی حاکمیت و سبک زندگی شهروندان به وجود آید و این مسئله نیز از مسیر تحول در سهگانه آموزش، استانداردسازی و اجبار از طریق قانون، میسر خواهد شد. همه این موارد نیازمند سرمایهگذاری گستردهای است که باید ارقام آن در سطح کلان بودجههای حکومتی و در سطح خرد بودجه خانوار مدنظر قرار گیرد. مطالعات نشان میدهد که این سرمایهگذاری به ازای هر یک واحد، 28 واحد بازده دارد... آیا یک سرمایهگذاری پرسودتر از این شناخته شده است؟ دریغا که این فراموشی ناشی از اهمال نهادهای حاکمیتی در اولویت حفظ جان شهروندان و امنیت ملی در کنار فراموشی و اهمال شهروندان در حسابرسی اجتماعی از نهادهای مسئول و غفلت از حفظ ایمنی خود و نزدیکان همچنان وجود دارد و خطر و رنج سوختگی همچنان در کمین همه و البته در همه مکانها و زمانها. باشد که سیاست یادآوری جایگزین شود.
* مدیرعامل مؤسسه ققنوس (حمایت از بیماران سوخته)