زندگی با زلزله
آیا ما از زلزله میترسیم؟ آیا برای مواجهه با آن آمادهایم؟ اگر زلزله رسم سرزمین ماست و هر یک از ما در طول زندگیمان بارها با خبرهای فاجعهبار آن در گوشه گوشه این سرزمین کهن زلزلهخیز روبهرو بودهایم، پس چرا برای روبهروشدن با آن آماده نیستیم؟ آیا کولهپشتی زلزله با تمام محتویات مورد نیاز خانواده در کنار در ورودی هر خانه جای مشخص خود را دارد؟ آیا من، ما، شما اگر همین فردا قرار باشد زلزله بیاید، آمادهایم؟ بالاخره هرکس چهار نفر از همسایگانش را میشناسد، اما با این وضعیت جابهجاییها و ساختوساز در سطح شهری مثل تهران، شناختن تمام همسایههای یک کوچه یا محلهای که در آن ساکنیم، غیرممکن است. پس بهتر است بیشتر در موردش فکر کنیم و با هم به گفتوگو و برنامهریزی بپردازیم. با خانواده و دوستان و همسایگان، با همکاران و اهالی صنف و حرفهمان... با مغازهداران سر کوچه و مدیر سرای محله... با همه شهر...
آیا ما از زلزله میترسیم؟ آیا برای مواجهه با آن آمادهایم؟ اگر زلزله رسم سرزمین ماست و هر یک از ما در طول زندگیمان بارها با خبرهای فاجعهبار آن در گوشه گوشه این سرزمین کهن زلزلهخیز روبهرو بودهایم، پس چرا برای روبهروشدن با آن آماده نیستیم؟ آیا کولهپشتی زلزله با تمام محتویات مورد نیاز خانواده در کنار در ورودی هر خانه جای مشخص خود را دارد؟ آیا من، ما، شما اگر همین فردا قرار باشد زلزله بیاید، آمادهایم؟ بالاخره هرکس چهار نفر از همسایگانش را میشناسد، اما با این وضعیت جابهجاییها و ساختوساز در سطح شهری مثل تهران، شناختن تمام همسایههای یک کوچه یا محلهای که در آن ساکنیم، غیرممکن است. پس بهتر است بیشتر در موردش فکر کنیم و با هم به گفتوگو و برنامهریزی بپردازیم. با خانواده و دوستان و همسایگان، با همکاران و اهالی صنف و حرفهمان... با مغازهداران سر کوچه و مدیر سرای محله... با همه شهر...
این حرفها هفته گذشته موضوع صحبت دوستان ما روی گروه تلگرامی و نیز گروهی از اهالی قدیم دانشگاه در یکی از نشستهای منظم هفتگیشان قرار گرفت که به دنبال زلزله دو هفته پیش ژاپن و داغبودن نسبی موضوع زلزله به آن پرداختند. آقای مهندس امینی برگزارکننده گفتوگوی مجازی، که این مسئولیت را متوجه حرفهمندان معمار و شهرساز و بهویژه نظام مهندسی ساختمان میداند، قاعده را بر این گذاشت که جلسه اول از خودمان شروع کنیم. بدون توقعی از شهرداری و دولت. او معتقد بود که ساکنان یک کوچه میتوانند با هم همکاری کنند به شرطی که از قبل با هم در ارتباط بوده باشند و گروهی کوچک درست کرده باشند. میگفت خیلیها، حتی بچههای مدرسه با هم از طریق واتساپ در تماساند و میشود همین گروهها را در کوچهها و محلات تقویت کرد و وقت زلزله به کمک همدیگر شتافت. متأسفانه از پارسال بعد از سالها که از تشکیل و فعالیت شورایاریها میگذشت، این نهادهای محلهمحور تعطیل شدهاند و ارتباطات محلی سستتر از قبل. اما هنوز برخی شورایاران مانند الهام مولویزاده و فربد شاهورانی در محلاتشان فعالیتهایی دارند و گفتند که هنوز میتوانند جمعهایی را در مدارس یا در سراهای محلاتشان برای هشدار درباره زلزله گرد هم جمع کنند یا نظارتها بر کیفیت ساختمانها را افزایش دهند. شکی نیست که افزایش تابآوری جمعی برای مواجهه با زلزله در صورت تبلیغ درست امکانپذیر است. اما اگر این مطالب از طریق کتب درسی، تلویزیون و رسانههای دیگر ترویج نشود، آیا این شبکههای ارتباطی محلی به صورت همهگیر در سرتاسر این آب و خاک شکل خواهند گرفت؟ میثم معصومی که دکترای معماریاش را در ژاپن گرفته، میگفت حتی در ژاپن هم که مردم مدام در معرض زلزله و سونامی قرار دارند، باز هم تلویزیون و رسانه روزی نیست که موردی در باب زلزله و مواجهه با آن را یادآوری نکنند. آنجا مکانهای پناهگیری و اسکان در محلات همه معلوم و مجهزند. مردم همه میدانند زمان زلزله و بعد از آن چه کنند، با این حال هر روز یادآوری میشوند. حال خوب است ما از خودمان بپرسیم چرا ما این آمادگیها را نداریم؟ چرا فردای زلزله همه چیز را فراموش میکنیم؟ چرا جدی نمیگیریم؟ عبدالوهاب شُلیبُر جامعهشناس معتقد است: «زلزله هنوز به یک مسئله اجتماعی تبدیل نشده است».
طبق گزارش اعتمادآنلاین (تسنیم) مرکز تحقیقات راه و مسکن اعلام کرده است که 16 هزار ساختمان ناایمن در تهران داریم. قرار است این ساختمانها همه ارزیابی شوند، اما تاکنون تنها ارزیابی هزارو 200 مورد آنها (یعنی هفتونیم درصد از این تعداد) انجام و به سازمان مدیریت بحران و دادستانی استان تهران ارائه شده است. از بد حادثه اکثریت ساختمانهای ناایمن مهم را نیز بیمارستانها و مدارس و امثال آنها تشکیل میدهند.
اما علی نصیری رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، که پزشک است و دکترایش در رشته سلامت در بلایا، و امیدواریم در دوره مدیریتش بتواند «گروههای دوام» (داوطلب واکنش اضطراری محله) خانم دکتر فاطمه صالح را احیا و فعال کند، سهشنبه همین هفته در نشستی علمی با متخصصان از پدافند غیرعامل و فضاهای زیرسطحی یا زیرزمینی شهر گفته بود. به نظر ایشان «اگر تابآوری ترکیبی از ظرفیتهای مختلف و توانایی یک شهر در برابر مخاطرات باشد، شهر تا جایی تابآور خواهد بود که خدمات حیاتی آن در هر شرایطی برقرار باشد». اما این تابآوری چطور میتواند به منصه ظهور برسد و جایگاه و کرسی معین، واقعی و مؤثر خود را پیدا کند؟
مهندس زرتاب متخصص سازه و مقاومسازی ساختمان اما دل پرخونی داشت. او در جلسه مجازی متخصصان گفت دانستن اینکه ساختمانتان ناایمن است کافی نیست. وقوع زلزله در شهرهای بزرگ امری قطعی است. بیش از 60 درصد بناها هم مقاومت و پایداری ندارند.
پس باید دید چطور میتوان خسارات ممکن را کاهش داد؟ (بحث disaster mitigation)، که اتفاقا خود من هم شخصا بعد از تجربه زلزله بم، برای آن دورهای در احمدآباد گوجرات گذراندم و دیدم که استادان جوانمان چگونه از شبکههای محلی توانمندسازی زنان در روستاها یا محلات حاشیهنشین شهر بزرگ برای آموزش اصولشان استفاده میکردند و خود مردم را به اصلاح وضعیت خانههاشان دعوت میکردند. مهندس زرتاب معتقد است که یک خیزش ملی مقاومسازی باید با کمک نهادهای مدنی و تخصصی به راه بیفتد و مردم را در همه سطوح و در همه جای ایرانزمین درگیر کند. او که گروه دیدهبان لرزهای را در سال 1382 به ثبت رسانیده، معتقد است که پیشگیری بهتر از درمان است و دولت وظیفه دارد امنیت روانی مردم را تأمین کند. با کار فرهنگی به مردم آموزش دهد و به آنها بیاموزد چگونه خانههایشان را امنتر کنند.
در خاتمه یادداشت امروزم ترجیح میدهم پیشنهادات دکتر ناصر براتی استاد دانشگاه را بیاورم که با او بسیار موافقم، بهخصوص در لحن و رویکرد جامعنگر، ملایم، ولی استوارش به مسئله زلزله. او معتقد است که با زلزله باید زیست و آن را جزئی از زندگی دانست. برای این کار پیشنهاد «شبکه ملی زندگی با زلزله» را میدهد زیرا از بار منفی و نگرانکننده زلزله میکاهد و در عوض لزوم پرداختن به آن در تشکیلاتی وسیع، شبکهای، چندرسانهای و سازمانی را ترویج میکند. «حرکت ملی کیف یا چمدان زلزله» برای هر خانه، در همین شبکه و به کمک خیرین و داوطلبان میتواند در سطح ملی شکل گیرد. بنابراین، زمینهسازی برای گروههای دورهدیده امدادرسان داوطلب در سطح کوچهها و محلات و مجموعههای مسکونی، و نیز داشتن یک نفر آشنا به کمکهای اولیه در هر خانه، در هر مجتمع مسکونی، محله، کوچه و برزن نیز شکل خواهد گرفت. براتی زنده نگاهداشتن، تسری و همهگیری بدون وقفه بحث زلزله از همه زوایا و از طریق همه وسایل رسانهای و ارتباطجمعی و انجام مانورهای مستمر و جدی در محلات را ضروری میداند. و اما ایده جالب او شکلدهی به یک شبکه فیزیکی امن شهری و محلهای و مجهز است که با خالی نگاهداشتن برخی شریانهای حیاتی شهر، امکان رفت و آمد بدون مانع را در سطح شهر فراهم کند.