|

مرحمت فرموده ما را مس کنید!

ایشان سپس یک‌سری فیلم و عکس از حصارکشی کارگاهی در قسمتی از پارک را که با چند نفر از اهالی محل گرفته بودند، فرستاد و استمداد طلبید تا راه‌حل مناسبی هرچه زودتر پیدا شود تا جلوی این خسارت بزرگ گرفته شود.

 سال‌ها پیش در گیر‌و‌دار بحث‌های شهرسازی رئیس‌مان خسته می‌شد و می‌گفت: از طلا گشتن پشیمان گشته‌ایم/ مرحمت فرموده ما را مس کنید! و منظورش این بود که بیایید فعلا بر‌اساس وضع موجود و نیازهای حداقلی به نوعی توافق برسیم و کمال‌گرایی و استعلا را بگذاریم برای وقتی دیگر. این جمله بعد از آن دوران بارها به ذهنم بازگشته است. در زمانه‌ای که شاهدیم برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری برای زندگی و سرنوشت شهر بزرگی مانند تهران در عمل به دست گروه‌هایی از متخصصان تعیین و اداره نمی‌شود و کافی است افرادی با قدرت سیاسی زیاد و تخصص کم، در موقعیت تصمیم‌گیری قرار بگیرند و بازی را به هم بزنند. بهانه‌ها بسیارند و متأسفانه سلایق متنوع و رنگارنگ. و گاه مردم چنان مستأصل می‌شوند که آرزوی تکان‌نخوردن وضعیت موجود خود به آرزو بدل می‌شود. در واقع، به جای آنکه انواع اشکال توسعه بخواهد هدف قرار بگیرد، به به‌سازی و حفاظت از ارزش‌های موجود شهر اکتفا و برنامه‌های بلندپروازانه را به آینده موکول می‌کنیم. این مقدمه را به این خاطر آوردم که دیشب یکی از دوستان در جمعی مجازی چنین نوشت: «دوستان عزیز سلام، چند روز است که قسمت غربی پارک قیطریه را یک حصار بزرگ کشیده‌اند و از قرار معلوم می‌خواهند آنجا را مسجد و مغازه بسازند». اگرچه تابلویی با اطلاعات دقیق پروژه ساختمانی مسجد در محل نبوده و رسم هم نیست که شهرداری این نوع پروژه‌ها را قبل از احداث به اطلاع مردم محل برساند و موافقت‌شان را جلب کند؛ اما وقتی یکی از همراهان از اهالی دفتر پارک سؤال کرده که «چطور ممکن است در چنین پارک مهمی این مساحت به این بزرگی را بخواهند خالی از درخت و تبدیل به مسجد کنند، پاسخ گرفته‌اند که دستور اکید از بالا است!». او در ادامه افزود: «همان‌طور که می‌دانید، پارک قیطریه از زیباترین و مهم‌ترین پارک‌های شمال شهر تهران است و در جوار مناطق قیطریه و چیذر و اندرزگو و بولوار کاوه قرار دارد. پارکی منطقه‌ای با یک مدیریت خوب. از سوی دیگر در این منطقه بدون اغراق بیش از 10 مکان مذهبی بسیار مهم وجود دارد: از امامزاده علی‌اکبر، امامزاده اسماعیل، حسینیه چیذر، چند مسجد و چند حوزه علمیه و... خود پارک قیطریه نیز دارای یک نمازخانه بزرگ است. واقعا چه لزومی دارد درختان این پارک زیبا را از بین ببرند و دوباره مسجد و مغازه بسازند؟ همین تعداد امامزاده و مسجد کافی هستند و این پارک تنها مأمن و فضای آرامش برای اهالی این محله‌هاست». 

ایشان سپس یک‌سری فیلم و عکس از حصارکشی کارگاهی در قسمتی از پارک را که با چند نفر از اهالی محل گرفته بودند، فرستاد و استمداد طلبید تا راه‌حل مناسبی هرچه زودتر پیدا شود تا جلوی این خسارت بزرگ گرفته شود.

عکس‌العمل همه دوستان این بود که مگر می‌شود درختان یک پارک قدیمی را همین‌طوری انداخت؟ هر درخت مثل یک آدم زنده است و احترام دارد، به‌ویژه وقتی مال یک پارک قدیمی باشد... و به‌ویژه وقتی آن پارک عمومی باشد و متعلق به بیت‌المال و مردم شهر و شامل حقوق شهروندی.

به هر حال داستان قطع درختان در باغ‌های تهران موضوع جدیدی نیست. هزاران هکتار باغ خصوصی، بیشتر در پهنه‌های شمالی شهر تهران و همچنین در 300 روستای مشجر و باغسارانی که در داخل محدوده امروزی شهر تهران قرار داشت، به‌تدریج در طول نیم‌قرن اخیر از بین رفت تا جایش را ساختمان بگیرد. باغ‌ها خصوصی بود و تب توسعه شهری بالا. چاره‌هایی مثل مصوبه برج‌باغ هم که در سال‌های 70، ادعای اولیه‌اش حفظ درختان بود، در اصل به سوداگری در برج‌سازی دامن زد و در عمل نتیجه معکوس داد. افشاگری درباره بریدن درختان کهنسال خیابان ولی‌عصر و دیگر خیابان‌های پر‌دارودرخت هم مدت‌هاست سرگرمی برخی شهروندان شده است. داستان باغ گیاه‌شناسی و درختان پادگان 06 هم که معرف خاص و عام است و لازم به توضیح نیست.

برگردیم به پارک قیطریه. یکی گفت: خب بروند کمی آن‌ورتر مسجد را بسازند یا به قول شما اگر مسجد در محله زیاد هست، اصلا نسازند... . در همین دهه‌های اخیر صدها مسجد در تهران ساخته شده. همین آقای قالیباف در زمان شهرداری‌اش صدها مسجد ساخت.

مهندس احمد زهادی، صاحب امتیاز و مدیر مجله مشهور معماری و ساختمان، معتقد بود درباره توقف کار عمرانی در باغ قیطریه باید با متولیان صحبت شود. ایشان چند سال پیش به دعوت مدیر «فرهنگسرای ملل پارک قیطریه» به آنجا رفته و مقاله جامعی در نشریه اختصاصی معماری و ساختمان در موضوع «طبیعت در قلب کلان‌شهر» منتشر کرده بود. در این مقاله جالب آمده است: «قیطریه در قدیم شکارگاه بوده و در بهار و تابستان شکارهای کوچک و بزرگ و پرندگان فراوان در آن یافت می‌شده است. باغ قیطریه که اکنون تنها قسمتی از آن به صورت پارک قیطریه باقی مانده، درختان کهنسال و جوی‌های آب و قنات‌های مخصوص به خود داشته و به صورت جنگلی طبیعی بوده است». نویسنده مقاله تپه باستانی قیطریه همچنین با اشاره به کوشش خاندان‌های بزرگ فرمانفرما، آصف‌الدوله، اتابک، منصور میرزای شعاع‌السلطنه و... و نقش آنان در شکل‌گیری و احداث باغات شمیران، نشان می‌دهد که این باغ‌ها چگونه با حفر قنوات و مراقبت و پایداری در نگهداری درختان‌شان تا به امروز زنده مانده و به ما به ارث رسیده‌اند.

اما درباره ساخت مساجد جدید نیز نکاتی هست که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند. مثلا ساخت همین مسجد اگر در یک زمین بایر می‌بود، مشکلی نداشت؛ ولی بریدن درختان یک باغ قدیمی برای احداث مسجد و مغازه کار جالبی نیست. در سال‌های اخیر در همان منطقه یک تهران شاهد احداث مساجد متعددی هستیم که کارواش (در خیابان دیباجی) و بقالی و مغازه‌های مختلف اجزای اصلی آن را در همکف تشکیل می‌دهند. در واقع به نظر می‌رسد ساختن مسجد بهانه‌ای بیشتر برای خلق فضاهای تجاری و... است و کمتر برای خلق محیطی معنوی و اجتماعی برای مردم محل.

در نهایت آرزو می‌کنیم کسانی که دستی در کار دارند، زودتر برای نجات پارک اقدام کنند تا مردم دیگر این اقدام را به فروش اموال عمومی و دوایر شهرداری و پارک‌ها که گویا در چند استان دیده شده، نسبت ندهند؛ زیرا پارک عمومی را که قاعدتا نمی‌توان فروخت. همچنین تصمیم‌گیری بهتر است بدون مشورت و نگاه به طرح‌های بالادست و اصول شهرسازی انجام نشود. همچنین با توجه به اینکه عمارت قاجاری داخل پارک در فهرست انتظار ثبت میراث ملی قرار داشته و با نام خواهر ناصرالدین‌شاه و امیرکبیر پیوند خورده و کل باغ جزء حریم آن محسوب می‌شود، بهتر است بوستان عمومی قیطریه سطح و شأن تاریخی خود را نیز حفظ کند و اگر اقدامی هست، در افزودن به کیفیات آن باغ عمومی باشد و لاغیر.