دام صهیونیسم
استراتژی تغییرناپذیر و درازمدت صهیونیستها که شاید در طول تاریخ ادامه داشته و از آن همواره بهره کافی بردهاند، مظلومنمایی و تظاهر به قربانیشدن و قرارداشتن تحت ستم دیگران است و با این استراتژی در مجامع مختلف به اجرای طرحها و نقشههای خود میپردازند.
استراتژی تغییرناپذیر و درازمدت صهیونیستها که شاید در طول تاریخ ادامه داشته و از آن همواره بهره کافی بردهاند، مظلومنمایی و تظاهر به قربانیشدن و قرارداشتن تحت ستم دیگران است و با این استراتژی در مجامع مختلف به اجرای طرحها و نقشههای خود میپردازند.
با همین استراتژی درحالیکه همواره به توطئه علیه دیگران میپردازند، با در اختیار گرفتن بنگاههای بزرگ سخنپراکنی و فرهنگی به القای فرهنگهای منحط و ویرانکننده به دیگران میپردازند و با در اختیار گرفتن بنگاههای مالی تعیینکننده، سیاستهای اقتصادی کشورها را به انحطاط میکشانند.
غصب فلسطین در 70 سال قبل و کشتار و آوارهکردن فلسطینیها با همین سلاح یعنی مظلومنمایی اتفاق افتاد و اینک در طول 70 سال همواره خود را ملتی معرفی کردهاند که دیگران در پی نابودی آنها هستند، درحالیکه خود به نابودی دیگران کمر بستهاند و دور از اندیشه نیست که مقصد نهایی آنها نابودی اروپایی باشد که اذعان دارند در طول تاریخ از سوی آنها مورد ستم قرار گرفتهاند و آخرین آن را هم اقدامات آلمان نازی برمیشمرند. در جنگهای 1956 و 1973 همواره خود را در معرض نابودشدن نشان دادهاند درحالیکه به بزرگترین زرادخانههای جهان تبدیل شده و حسب اطلاعات افشاشده صدها کلاهک هستهای دارند که برای نابودی جهان کفایت میکند. در عین حال همواره تظاهر میکنند که دیگران میخواهند آنها را نابود کنند. به یاد دارم در دوران ریاستجمهوری احمدینژاد در کشور خودمان چه اتفاقی افتاد و صهیونیستها چه سوءاستفادههایی کردند. در آن زمان بهخاطر جنایتهای صهیونیستها، در همه کشورها تظاهرات علیه جنایت آنها صورت میگرفت و آنها در معرض محکومشدن جهانی قرار داشتند. ناگهان در آن معرکه احمدینژاد بهعنوان رئیسجمهوری ایران موضوع هولوکاست را زیر سؤال برد.
همین کافی بود که دولت صهیونیستی فریاد مظلومیت برآورد و در جوامع مختلف باز هم خود را قربانی کسانی که درصدد نابودی ملت یهود هستند نشان دهد. در طول چند هفته کاملا ورق برگشت و صهیونیستها نه تنها کاملا از فشار جهانی خلاصی یافتند، بلکه با طرح قربانیشدن تبلیغات را به نفع خود برگرداندند. اینک به نظر میرسد توطئهای جدید و فتنهای جدید را پایهگذاری کردهاند. درحالیکه مردم همه کشورها علیه جنایات بیسابقه صهیونیستها در غزه و کرانه باختری رود اردن موضع گرفتهاند و بسیاری از دولتها آن را محکوم کردهاند و حتی دولتهای پشتیبان صهیونیست خواهان آتشبس و کمک به مردم غزه هستند و اسرائیل را از حمله به رفح منع میکنند، طراحی جدیدی را صورت میدهند و آن اینکه نگاهها را از غزه بهسوی جنگ ایران علیه اسرائیل برگردانند و سپس آنچه را میخواهند در غزه و رفح انجام دهند. به نظر میرسد حمله به کنسولگری ایران در دمشق آغاز این طرح باشد. متأسفانه برخی عناصر داخلی کشورمان سخنان برخی مقامات سابق اسرائیل مبنی بر ضعف این کشور را باور میکنند درحالیکه آنان سخنانی هدفمند را به زبان میآورند تا دیگران را به اشتباه بیندازند. اظهار نظر آنها همه با هم هماهنگ است و اگر موضع ضعفی میگیرند در راستای سیاست کلی آنهاست.
در طول چند روز گذشته اسرائیل در این نقشه توفیق داشته است و اینک بسیاری از کشورها به ایران به دید برهمزننده ثبات منطقه مینگرند و درحالیکه در واقع این وجود اسرائیل است که با جنایات خبیثانه، تلاطم و عدم ثبات در منطقه ایجاد کرده است. در این خصوص باید بسیار هشیار بود که در بحبوحه این تبلیغات اسرائیل با مظلومنمایی نیروهایش به احتمال قوی آماده عملیات نظامی در رفح، کشتار جدید مردم غزه و اخراج از غزه را دنبال میکند و میخواهد با بهانهجویی حملات هوایی سنگینی به جنوب لبنان و حزبالله انجام دهد و با مظلومنمایی و دستاویز قراردادن دفاع از ملت یهود توطئههای خود را به انجام برساند. به هوش باشیم از این مار چند بار گزیده نشویم.