به وقت همبستگی؛ با نگاه ملی
فردوسی در شاهنامه رمز پیروزی ایرانیان در برابر تورانیان و رومیان را مودت و همبستگی دانسته و تبلور عشق به ایران را در گرو از خود گذشتگی و ایثار برای سرافرازی این کهن بوم و دیار پاکبازان و پهلوانان همت بلند میداند
1. فردوسی در شاهنامه رمز پیروزی ایرانیان در برابر تورانیان و رومیان را مودت و همبستگی دانسته و تبلور عشق به ایران را در گرو از خود گذشتگی و ایثار برای سرافرازی این کهن بوم و دیار پاکبازان و پهلوانان همت بلند میداند. آنگاه که صلای وطنخواهانه او در گوش تاریخ میپیچد که «بیاریم گُردان هزاران هزار/ همه کاردیده همه پایدار/ همه نیزهدارانِ شمشیرزن/ همه لشکرآرا و لشکرشکن/ چو جوشن بپوشند روز نبرد/ ز چرخ برین بگذرانند گرد/ چو ایشان بپوشند ز آهن قبای/ به خورشید و ماه اندر آرند پای». ما ایرانیان همیشه وطنخواه و وحدتمنش بودهایم و برای دیرینگی و تبار کهن خود حرمت قائل بودهایم. دشمنان ایران هم با نگاهی به تاریخ و جغرافیا و ادبیات و فرهنگ و اندیشگی ایرانی به داراییهای بیبدیل ایرانی واقفاند و نباید بگذاریم این خزانه ملی به دست بدخواهان کمارج و بیاعتبار چهرهپردازی شود. بهویژه آنگاه که پول و رسانه دست دشمنان ایران است، رو دست خوردن از آنها نه شرط خرد و فرزانگی است.
2. از روزی که اسرائیل ددمنش خط و نشان برای وطن کشید، شاهد یک اتحاد و همدلی مثالزدنی بین مردم بودیم که مغتنم و ارزشمند قلمداد شده و گواه نجابت و اصالت ایرانی است. گوهری که در جهان ناهموار کنونی اندکی از ملتها از آن بهرهمندند و ما ایرانیان والاترین آن در جهان را داریم. این مودت نباید با اقدامات وحدتشکن متزلزل شود و از خزانه ملت حذف شود. حفظ آن برای همه ما و حکمرانان یک وظیفه ملی است. هرچند جنگ و دشمنیها تلخ و پرشرر است اما نمیتوان یاد نکرد از خاطرههای ملی چون زمان جنگ ایران و عراق که مردم از فقیر و غنی برای هم ایثار میکردند و در پشت جبهه و خط مقدم شاهد ایثار کوچک و بزرگ بودیم و این نوعدوستی و مهرورزی ایرانی در آن ایام مثنوی مطولی است که شرف و کرامت و آزادگی ایرانی را تداعی میکند و برای آن باید هزاران هزار داستان و فیلمنامه نوشت.
3. حال ما با جهانی مواجهیم که ستمگران را مؤاخذه نمیکند و مظلومان را به جای ظالمان مؤاخذه میکند! در این فضا تصویرها از زدن کاروان غذا و دارو تا بیمارستان و کودکان به خون کشیده همه اسناد روشن است و حرفی برای گفتن نمانده است. مردمان جهان دیدند اسرائیل با مردم غزه چه کرد و دولتهای غربی چگونه با این رژیم کودککش با 33 هزار شهید طی این چند ماه مواجه شدند و بهخاطر پول و لابیهای صهیونیستی، حقیقت مضحکه سیاست نابکاران شد و حقوق بشر و کرامت انسانی و حقوق سرزمینی و حق بر صلح قربانی منفعتسالاری غربیها و آمریکاییها شد. جهان دید چگونه حق عضویت فلسطین در سازمان ملل وتو شد و آمریکا کجای تاریخ کنار هیبت شیطانی اسرائیل تمامقد ایستاد. جهان این ظلمها را دید و باید توجه کرد که ایران در دهههای اخیر سمت درست تاریخ کنار مظلوم ایستاد و اصالت ایرانی خود را نشان داد.
4. ما در برابر دشمن خارجی و در مقابل ظالم یکدله هستیم و حس وطنپرستی و عشق به میهن در وجود هر ایرانی شرافتمند و اصیل، شعله و شراره میکشد. در کوران بحران دولت هم باید بیشتر به عناصر مقوم و مؤید وحدت ملی توجه کند. زندانیکردن شماری از فعالان مدنی خصوصا زندانیان سیاسی در روزهای اخیر وحدتشکن تلقی میشود. انتقال یک استاد محترم جامعهشناسی به زندان غیر اقامتگاه وی یا اجرای حکم شماری از فعالان علمی و فرهنگی و منتقدان صادق و دلسوز وطن سزاوار نبود و این اقدامات نمیتواند وحدتساز تصور شود. طرح نور که راجع به سختگیری درمورد حجاب اجباری است نیز در بدترین زمان ممکن انجام شد و باعث تقابل و همبستگیسوزی است. وقتی اجماع نسلهای قدیم و جدید راجع به سبک پوشش و هنجار مقبول جامعه متفاوت است، باید به جای روشهای انتظامی و تقابلی حرکتهای اقناعی و مودتساز در دستور کار باشد و این روشها قطعا نه حل مسئله که خود مسئلهپرداز است.
5. ما به مودت و همدلی همه مردمان ایران زمین نیاز داریم. بهقول هگل، ایرانیان نخستین ملت تاریخی و دارای اولین حکمرانی متمرکز امپراتوری تاریخی بوده و در نقطه تلاقی فرهنگها و سنن ریشهدار جهان قرار داشتهاند. ما با یک گنجینه بینظیر و پشتوانه تاریخی باید از تهدیدها فرصت خلق کنیم. حفظ سرمایههای اجتماعی، احترام به حق انتخاب و اثربخشی حق تعیین سرنوشت شهروندی و تمرکز بر صیانت از کرامت انسانی و حفظ حقوق بشر و احترام به دموکراسی و توجه به رفع فقر و حقوق رفاهی و توسعهگرایی و خلق ارزش اقتصادی و خدمات حکمرانی در ارتقای حقوق رفاهی اولویتهای محیطزیستی یک بایسته است. ایران باید سرآمد جهان و منطقه از نظر محیط زیست و رفاه و توسعه و عدالت باشد و به جای فرار مغزها در صدر جذب خردها و تخصصها باشد. توجه به قاعده اولویت در فقه و حقوق و سیاست مدن و حکمت عملی ایرانی و اسلامی یک فریضه دینی و ملی است. حاکمان باید قاعده اولویت را در حل مسائل ملی جدی بگیرند. توجه کنیم که مولانای بزرگ به ما ایرانیان آموخته است که: جان من و جان تو هر دو یکی است؛ گشته یکی جان پنهان در دو تن؛ جان من و تو چو یکی آفتاب؛ روشن از او گشته هزار انجمن؛ وقت حضور تو دو تا گشت جان؛ رسته شد از تفرقه خویشتن. قدر هموطنانمان را بیشتر بدانیم و رنجهایشان را کم کنیم که در مدرسه فردوسی بزرگ آموختهایم: بکوشید تا رنجها کم کنید/ دل غمگنان شاد و بیغم کنید/ که گیتی فراوان نماند به کس/ بیآزاری و داد جویید و بس/ نخوانند بر ما کسی آفرین/ چو ویران بود بود ایرانزمین/ همه سر به سر دست نیکی برید/ جهان و وطن را به بد مسپرید.
امید که مشق مودت و وحدت و همدلی کنیم.