|

مفقود‌شدن دختر ایران و گسترش همدلی ملی

بسیاری از ایرانیان از طریق رسانه‌های جمعی و شبکه‌های اجتماعی از مفقودشدن دختر چهارساله‌ای به نام یسنا دیدار در روز نهم اردیبهشت‌ماه در زمین‌های کشاورزی روستای یلی‌بدراق از توابع بخش پیشکمر شهرستان کلاله در استان گلستان آگاه شدند.

بسیاری از ایرانیان از طریق رسانه‌های جمعی و شبکه‌های اجتماعی از مفقودشدن دختر چهارساله‌ای به نام یسنا دیدار در روز نهم اردیبهشت‌ماه در زمین‌های کشاورزی روستای یلی‌بدراق از توابع بخش پیشکمر شهرستان کلاله در استان گلستان آگاه شدند. پس از انتشار خبر مفقودشدن یسنا گروه درخورتوجهی از هم‌وطنان در شبکه‌های اجتماعی به ابراز نگرانی در‌این‌باره پرداختند و به‌سرعت گروهی از شهروندان در استان‌های مجاور خود را به کلاله و منطقه‌ای که یسنا مفقود شده بود، رساندند. گروهی با خودرو و گروهی با آوردن سگ زنده‌یاب و گروهی دیگر نیز با ابزارهای دیگر از‌جمله کایت راهی کلاله شدند. جست‌وجوی گسترده زمینی و هوایی در سه روزِ پی‌در‌پی به صورت خستگی‌ناپذیری ادامه داشت و خوشبختانه پس از چهار روز یکی از نیروهای امدادی داوطلب همکاری با هلال‌احمر از طریق گشت هوایی یسنا را در میان مزرعه کلزا یافت و در ادامه نیروهای امدادی یسنا را به خانواده‌اش تحویل دادند. اینکه خبر مفقود‌شدن یسنا به صورت خیلی سریعی به یک خبر ملی مبدل می‌شود و واکنش‌های بسیار گسترده‌ای در سطح ملی می‌یابد، حاوی نکات مهمی است:

1-مفقودشدن دختری اهل استان گلستان از میان هم‌وطنان ترکمن و با والدینی سنی‌مذهب به صدر اخبار اجتماعی کشور مبدل می‌شود؛ یعنی گروه درخورتوجهی از ایرانیان فارغ از مذهب و زبان و قبیله و تبار، به صورت ملی و یکپارچه به همدلی با خانواده یسنا می‌پردازند. گویی یسنا دختر همه ایرانیان است و دختر ایران‌زمین مفقود شده است، این رویداد حاوی نشانه روشن و صریحی از تعمیق هرچه بیشتر همدلی و انسجام ملی در ایران امروز است. اگر امدادگری اهل نیشابور و با مذهب و زبانی متفاوت به صورت داوطلبانه عازم منطقه‌ای شده که یسنا مفقود شده و با پرواز در آسمان در جست‌وجوی یسنای مفقود‌شده موفق به یافتن او می‌شود، تجلی ایران تاریخی بیش‌از‌پیش هویدا می‌شود. این در حالی است که گروهی از دشمنان ایران با عنوان ترکیست‌ها سعی داشتند با قومی‌سازی موضوع یسنا از آن استفاده ابزاری کنند؛ اما واکنش جمعی ایرانیان و همدلی آنان با خانواده یسنا موجب شد تا روح همدلی ملی اجازه بروز هر نوع قومی‌سازی موضوع را خنثی کند. در روزهای اخیر و پس از یافته‌شدن یسنا نیز مشخص شده که یسنا ربوده شده و اگر واکنش ملی و حضور هزاران نفر در منطقه برای یافتن یسنا نبود، شاید آدم‌ربایان نیز یسنا را رها نمی‌کردند. به سخن دیگر حضور جمعی و گسترده مردم در منطقه برای یافتن یسنا به احتمال زیاد موجب شده تا آدم‌ربایان دچار وحشت شوند و آنان پیش‌بینی چنین واکنشی را نداشتند. یسنا آزاد شد؛ چون حضور مردمی موجب وحشت آدم‌ربایان از نتیجه اقدام‌شان شد.

2-یسنا نامی فوق‌العاده محبوب در نزد ایرانیان است. این نام برگرفته از اجزای پنج‌گانه اوستا است و نامی تاریخی و تمدنی در ایران ما است. هم‌وطنی ترکمن یعنی خانواده محترم دیدار نام یسنا را بر فرزند خود نهاده است، از این انتخاب نام چه چیزی فهمیده می‌شود؟ آیا جز تعمیق ارزش‌های مشترک ایرانی، حتی با فرض انتخاب نام تنها به دلیل زیبایی نام و علاقه عمومی و سرایت این حس مشترک جمعی، می‌توان برداشت دیگری از چنین انتخاب نامی برای فرزند ایران‌زمین‌ در روستای یلی بدراق کلاله کرد؟ انتخاب نام یسنا نیز برای دختر ایران‌زمین ‌نشانه‌ای از همبستگی ملی دارد.

3-همدلی مردم در جریان مخاطرات و درد‌ها و رنج‌های عمومی یا خاص در نزد ایرانیان در سال‌های اخیر جهش درخورتوجهی یافته است. کمک گسترده مردمی به زلزله‌زدگان سنی‌مذهب سرپل ذهاب در سال 1397، کمک گسترده مردمی به زلزله‌زدگان آذربایجان در اهر و هریس و ورزقان در سال 1391 از جای‌جای ایران، کمک مردمی به زلزله‌زدگان خوی در استان آذربایجان غربی در سال 1401، کمک وصف‌ناپذیر ملت ایران به سیل‌زدگان عرب‌زبان استان خوزستان از جای‌جای ایران‌زمین در سال 1398 و مواردی از این دست نشانگر روندی است که در دهه‌های اخیر ابعاد جدیدتری یافته است. البته هر‌چه به مشارکت عمومی و مردمی افزوده شده، شواهد حاکی است که ایرانیان بیشتر مایل بوده‌اند تا کمک و یاری خود را از طریق نهادهای غیردولتی روانه مناطق آسیب‌دیده کنند که این نکته نیز نیازمند تأملی جدی است. ایران عزیز ما در دهه‌های اخیر شاهد گسترش همدلی ملی در مواقع حساس بوده است.

4-فضای مجازی هم سهمی در برانگیختن ایرانیان برای یاری خانواده یسنا داشت. بسیاری را از ماجرا آگاه کرد و گروه زیادی را به کلاله کشاند، در هر نوبت جست‌وجو در کنار نیروهای امدادی هلال‌احمر، بیش از 200 نفر از هم‌وطنان اهل گلستان و استان‌های مجاور نیز در فرایند جست‌وجوی چند‌روزه حضور فعال داشتند، این سرمایه اجتماعیِ درخورتوجهی است. گروهی بی‌شمار از ایرانیان علاقه‌مند هستند تا برای حل‌وفصل مسائل بزرگ و کوچک کشور همراهی کنند. آیا این سرمایه کوچکی است؟ چرا استفاده از این سرمایه بزرگ یعنی تقویت مشارکت ملی در ساختن ایران و گذر از پیچ‌های خطیر تاریخی به‌عنوان یک ضرورت ملی شناخته نشده است؟چرا برای استفاده از سرمایه اجتماعی تقویت‌شده؛ یعنی مشارکت‌طلبی بخش بزرگی از ملت ایران برنامه‌ریزی راهبردی انجام نشده است؟

یسنا دختر ایران‌زمین به سلامتی پیدا شد و ماجرا به خوشی و شادی، ختم به خیر شد؛ اما موضوع همدلی ملی و مشارکت‌طلبی عمومی همچنان یکی از موضوعات جدی و اساسی برای گفت‌وگوی ملی است. امید که روزهای خوش و امید‌بخشی در انتظار ملت ایران و مشارکت‌طلبی آنان باشد.