|

چرا مشارکت در انتخابات مهم است؟

ارای نزدیک به هر دو کاندید، انتخابات 1403 را به دور دوم کشاند. در دور اول درصد زیادی از جامعه به پای صندوق های رای نیامدند، و تنها حدود 40 درصد در انتخابات شرکت کردند.

فرشید فرزانگان، رییس سابق اتاق ایران و امارات- ارای نزدیک به هر دو کاندید، انتخابات 1403 را به دور دوم کشاند. در دور اول درصد زیادی از جامعه به پای صندوق های رای نیامدند، و تنها حدود 40 درصد در انتخابات شرکت کردند.

در دور دوم اما حضور در پای صندوق های رای اهمیت بیشتری پیدا میکند. سوال اینجاست که ایا تحریم انتخابات نتیجه مورد نظر گروه تحریم کننده را به دنبال خواهد داشت؟ یا مشارکت شهروندان در انتخابات می تواند در این شرایط کورسوی امیدی باشد برای تغییر اوضاع و بدتر نشدن شرایط ایران؟

و در شرایط فعلی کشور، مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی‌شان چقدر اهمیت دارد؟

 

برای بررسی نظریه‌های غربی در مورد دموکراسی و اهمیت رای دادن، می‌توان به چندین تئوری و مفاهیماساسی اشاره کرد که اهمیت مشارکت شهروندان در انتخابات را توضیح می‌دهند:

 

‌‌‌ نظریه‌های دموکراسی و اهمیت رای دادن

1. ‌‌نظریه مشارکتی دموکراسی‌‌:

  - این نظریه تاکید دارد که دموکراسی واقعی تنها زمانی محقق می‌شود که شهروندان به طور فعال در فرآیندهای سیاسی مشارکت کنند. رای دادن یکی از ابتدایی‌ترین و مهم‌ترین اشکال این مشارکت است. بدون مشارکت فعال، سیاست‌ها و تصمیم‌گیری‌هاممکن است تنها به نفع گروه‌های خاصی انجام شود.

 

2. ‌‌نظریه دموکراسی نمایندگی‌‌:

  - این نظریه بیان می‌کند که شهروندان نمایندگانخود را برای تصمیم‌گیری انتخاب می‌کنند. اگر مردم از حق رای خود استفاده نکنند، نمایندگان منتخبی که نماینده واقعی مردم نیستند، ممکن است تصمیماتیبگیرند که با خواست اکثریت جامعه همخوانی نداشته باشد.

 

3. ‌‌نظریه دموکراسی توافقی (کنسنسوس)‌‌:

  - در این نظریه تاکید می‌شود که دموکراسی زمانیپایدارتر و موثرتر است که نظرات مختلف در جامعه منعکس شده و تصمیم‌گیری‌ها بر اساس توافق و تفاهم میان گروه‌های مختلف باشد. رای دادن به شهروندان این امکان را می‌دهد که نظرات و خواسته‌های خود را به گوش دولت برسانند.

 

4. ‌‌نظریه دموکراسی نهادینه‌‌:

  - این نظریه بر اهمیت نهادهای دموکراتیک و قوانین انتخاباتی تاکید دارد. مشارکت در انتخابات باعث می‌شود که این نهادها و قوانین قوی‌تر و پایدارترشوند و دولت‌ها را به پاسخگویی و شفافیت بیشترمجبور کنند.

 

5. ‌‌تئوری بهره‌وری اجتماعی‌‌:

  - رای دادن به شهروندان کمک می‌کند تا احساس تعلق به جامعه داشته باشند و به عنوان بخش مهمی از سیستم اجتماعی عمل کنند. این احساس تعلق و مشارکت می‌تواند به تقویت همبستگی اجتماعی و اعتماد عمومی منجر شود.

 

‌‌‌ مثال‌های کاربردی

- ‌‌آمریکا‌‌: در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، میزانمشارکت بالا می‌تواند تاثیر زیادی بر نتایج داشته باشد و نشان دهد که چه میزان از جامعه به کدام دیدگاه‌ها و سیاست‌ها علاقمند هستند.

- ‌‌اروپا‌‌: در بسیاری از کشورهای اروپایی، رای دادن به عنوان یک وظیفه شهروندی تلقی می‌شود و مشارکت بالا در انتخابات می‌تواند به ثبات سیاسی و اقتصادی کمک کند.

 

‌‌‌

نتیجه‌گیری

رای دادن تنها یک حق نیست، بلکه یک وظیفهشهروندی است که به افراد امکان می‌دهد در شکل‌دهیآینده کشورشان نقش داشته باشند. عدم مشارکت در انتخابات می‌تواند به تمرکز قدرت در دست گروه‌هایخاص منجر شود و باعث شود که سیاست‌ها و تصمیم‌گیری‌ها تنها به نفع آن گروه‌ها باشد. 

 

مردم کشور از حضور پای صندوق های رای امتناع میکنند و بر این باورند که حضور پای صندوق های رای انتخاب بین بد و بدتر بوده و وضع موجود را قابل اصلاح نمی‌بینند.

ناامیدی مردم از انتخابات و احساس اینکه گزینه‌هایموجود تنها بین «بد» و «بدتر» هستند، یک مسئله پیچیده و چند‌بعدی است. برای مقابله با این مسئله و ارائه راه‌حل‌های جایگزین، می‌توان به چندین رویکرداشاره کرد:

 

‌‌‌‌‌‌‌‌‌ چاره‌های ممکن برای بهبود وضعیت انتخابات

 

1. ‌‌‌‌افزایش شفافیت و پاسخگویی‌‌‌‌:

  - شفافیت در فرآیند انتخابات و پاسخگویی مسئولان می‌تواند اعتماد عمومی را افزایش دهد. ایجاد نهادهایمستقل برای نظارت بر انتخابات و تقویت نقش رسانه‌ها در اطلاع‌رسانی می‌تواند به شفافیت بیشتر کمک کند.

 

2. ‌‌‌‌توسعه نهادهای مدنی و اجتماعی‌‌‌‌:

  - تقویت نهادهای مدنی و سازمان‌های غیر دولتیمی‌تواند به مشارکت بیشتر شهروندان در فرآیندهایسیاسی و اجتماعی منجر شود. این نهادها می‌توانندنقش مهمی در آگاهی‌بخشی و ترویج مشارکت ایفاکنند.

 

3. ‌‌‌‌اصلاحات قانونی و نهادی‌‌‌‌:

  - اصلاح قوانین انتخاباتی و ساختارهای حکومتی به گونه‌ای که امکان مشارکت گسترده‌تر و متنوع‌تری را فراهم کند، می‌تواند به بهبود شرایط کمک کند. مثلا، تسهیلشرایط برای نامزدهای مستقل و احزاب کوچک‌تر می‌تواند به افزایش تنوع در گزینه‌های انتخاباتی منجر شود.

 

4. ‌‌‌‌آموزش و آگاهی‌بخشی‌‌‌‌:

  - آموزش عمومی در زمینه حقوق شهروندی و اهمیتمشارکت سیاسی می‌تواند به افزایش آگاهی مردم و تقویت حس مسئولیت‌پذیری کمک کند. برنامه‌هایآموزشی و کمپین‌های آگاهی‌بخشی می‌توانند نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند.

 

5. ‌‌‌‌تشویق به مشارکت از طریق ابتکارات محلی‌‌‌‌:

  - ابتکارات محلی و منطقه‌ای می‌توانند به افزایش حس تعلق مردم و مشارکت آنها در تصمیم‌گیری‌های محلیمنجر شوند. شوراهای محلی و جلسات عمومی می‌توانندبه مشارکت مردم در سطح محلی کمک کنند.

 

‌‌‌‌‌‌‌‌‌ سناریو جایگزین

سناریو جایگزین می‌تواند شامل ترکیبی از اصلاحات تدریجی و ابتکارات نوآورانه باشد که هدف آنها افزایش اعتماد عمومی و مشارکت بیشتر مردم در انتخابات است. این سناریو می‌تواند شامل موارد زیرباشد:

 

- ‌‌‌‌توسعه احزاب سیاسی جدید و مستقل‌‌‌‌ که بتوانند گزینه‌های واقعی و متنوع‌تری را به مردم ارائه دهند.

- ‌‌‌‌برگزاری مناظرات عمومی‌‌‌‌ با حضور نمایندگان مختلف جامعه برای بحث و بررسی مسائل مهم و ارائه راه‌حل‌هایعملی.

- ‌‌‌‌استفاده از تکنولوژی‌‌‌‌ برای افزایش شفافیت و دسترسی مردم به اطلاعات دقیق و بی‌طرفانه در مورد فرآیندهای انتخاباتی و عملکرد دولت‌ها.

 

‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اهمیت مشارکت و جلوگیری از تحریمانتخابات

مشارکت در انتخابات، حتی اگر گزینه‌ها ایده‌آلنباشند، بهتر از تحریم انتخابات است. تحریم انتخابات ممکن است به کاهش بیشتر مشروعیت و قدرت نهادهای دموکراتیک منجر شود و فرصت‌های تغییر و اصلاح را محدود کند. مشارکت فعال در انتخابات و فرآیندهای سیاسی می‌تواند به تدریج به بهبود شرایطو افزایش پاسخگویی و شفافیت منجر شود.

اگرچه ممکن است مردم در انتخاب بین گزینه‌هایمحدود ناامید شوند، اما مشارکت در انتخابات و تلاش برای اصلاح فرآیندهای سیاسی و نهادهای حکومتیمی‌تواند به تدریج به بهبود وضعیت منجر شود. ایجادشفافیت، توسعه نهادهای مدنی، اصلاحات قانونی،آموزش و آگاهی‌بخشی و تشویق به مشارکت محلیمی‌تواند به بازسازی اعتماد عمومی و افزایش مشارکت سیاسی کمک کند.

درک این موضوع که مردم به گزینه‌های نامطلوب رایمی‌دهند تا به نوعی نارضایتی خود را نشان دهند، مهم است. با این حال، باید به دنبال راه‌هایی بود که به مردم نشان دهد که رای دادن می‌تواند ابزار موثری برایتغییرات مثبت باشد. برای تشویق مردم به مشارکت در انتخابات و جلوگیری از بدتر شدن وضعیت، می‌توان به چندین رویکرد استراتژیک و اصولی اشاره کرد:

 

‌‌‌‌‌‌‌‌‌ راهکارها برای تشویق مردم به رای دادن

1. ‌‌‌‌تاکید بر اهمیت مشارکت و تاثیرگذاری‌‌‌‌:

  - توضیح دهید که هر رای می‌تواند تاثیرگذار باشد و عدم مشارکت می‌تواند به تثبیت وضعیت موجود کمک کند. رای دادن می‌تواند به عنوان یک ابزار مهم برایبیان نظرات و خواسته‌های مردم و تغییر تدریجیسیستم عمل کند.

 

2. ‌‌‌‌ایجاد آگاهی و آموزش سیاسی‌‌‌‌:

  - برگزاری کارگاه‌ها، سمینارها، و کمپین‌هایآموزشی در مورد حقوق شهروندی و اهمیت مشارکت سیاسی می‌تواند به افزایش آگاهی و مشارکت مردم کمک کند. این برنامه‌ها می‌توانند توسط سازمان‌هایغیر دولتی، نهادهای مدنی، و رسانه‌ها اجرا شوند.

 

3. ‌‌‌‌پشتیبانی از نامزدهای مستقل و جدید‌‌‌‌:

  - تشویق و حمایت از نامزدهای مستقل و افرادی که می‌توانند نماینده واقعی مردم باشند، می‌تواند به افزایش انگیزه برای مشارکت در انتخابات کمک کند. این افراد می‌توانند با ارائه برنامه‌ها و راه‌حل‌های عملیو ملموس، اعتماد مردم را جلب کنند.

 

4. ‌‌‌‌ترویج شفافیت و پاسخگویی‌‌‌‌:

  - شفافیت در فرآیندهای انتخاباتی و عملکرد نمایندگان منتخب می‌تواند به افزایش اعتماد عمومیکمک کند. نهادهای ناظر مستقل و رسانه‌های آزاد می‌توانند نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند.

 

5. ‌‌‌‌ایجاد فضای گفت‌وگو و بحث عمومی‌‌‌‌:

  - ایجاد فضای باز برای بحث و تبادل نظر در مورد مسائل مهم جامعه می‌تواند به افزایش مشارکت سیاسی کمک کند. مناظرات عمومی، جلسات شهروندیو فضای آنلاین برای گفت‌وگو می‌تواند به مردم اینامکان را بدهد که نظرات و خواسته‌های خود را بیانکنند.

 

6. ‌‌‌‌تاکید بر نتایج مثبت مشارکت گذشته‌‌‌‌:

  - مثال‌های موفق از تغییرات مثبت که در نتیجهمشارکت فعال مردم در انتخابات و فرآیندهای سیاسیرخ داده‌اند را بیان کنید. این می‌تواند شامل تجربه‌های داخلی یا بین‌المللی باشد که نشان می‌دهدمشارکت مردم می‌تواند به تغییرات مثبت منجر شود.

 

‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اهمیت رای دادن و تاثیرات آن

تاکید بر این نکته که رای دادن تنها یک وظیفهشهروندی نیست، بلکه ابزاری موثر برای تغییر و بهبود شرایط است، بسیار مهم است. اگرچه ممکن است گزینه‌های موجود ایده‌آل نباشند، اما مشارکت فعال می‌تواند به تدریج به افزایش پاسخگویی و شفافیتمنجر شود و فضا را برای اصلاحات اساسی فراهم کند.

مهم‌ترین نکته این است که مردم را به اهمیت رای دادن و تاثیر آن بر آینده کشور آگاه کنیم. با استفاده از آموزش، ایجاد فضای گفت‌وگو، حمایت از نامزدهایمستقل و جدید، و تاکید بر شفافیت و پاسخگویی،می‌توان مردم را تشویق کرد که به جای تحریم انتخابات، به طور فعال در فرآیندهای سیاسی مشارکت کنند و برای تغییرات مثبت تلاش کنند.

مردم ایران باید تفاوت‌های کلیدی بین گزینه‌هایمختلف انتخاباتی را درک کنند، حتی در یک شرایطمحدود. 

 

1. ‌‌‌‌پیشگیری از دیکتاتوری:

  - عدم مشارکت و رای دادن به گزینه‌های نامطلوب می‌تواند به تقویت دیکتاتوری منجر شود. مشارکت فعال در انتخابات و انتخاب گزینه‌های معتدل‌تر می‌تواند به کاهش تمرکز قدرت و افزایش دموکراسی منجر شود.

 

2. ‌‌‌‌بهبود شرایط داخلی و بین‌المللی‌‌‌‌:

  - انتخاب نمایندگان و رهبرانی که به بهبود روابط بین‌المللی و کاهش تنش‌ها اهمیت می‌دهند، می‌تواند به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور منجر شود. این امر نه تنها به نفع مردم کشور است بلکه به ثبات و امنیت جهانی نیز کمک می‌کند.

 

3. ‌‌‌‌افزایش پاسخگویی و شفافیت‌‌‌‌:

  - مشارکت گسترده در انتخابات می‌تواند فشار بیشتری بر مسئولان برای پاسخگویی و شفافیتبیشتر ایجاد کند. این امر می‌تواند به کاهش فساد و افزایش کارآمدی دولت منجر شود.

 

‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تفاوت‌های کلیدی بین نامزدهای این دور از انتخابات ریاست جمهوری چیست؟

 

1. ‌‌‌‌سیاست‌های داخلی و خارجی‌‌‌‌:

  - ‌‌‌‌سعید جلیلی‌‌‌‌: به دلیل نگرش‌های سخت‌گیرانه و تندروانه، سیاست‌های جلیلی می‌تواند منجر به تنش‌های بیشتر در عرصه بین‌المللی و داخلی شود. مواضع او در مورد مسائل هسته‌ای و روابط خارجیمعمولاً بسیار رادیکال و مقابله‌جویانه است که می‌تواندبه افزایش تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی منجر شود.

  - ‌‌‌‌مسعود پزشکیان‌‌‌‌: با دیدگاه‌های معتدل‌تر و توجه بیشتر به مسائل اجتماعی و اقتصادی، پزشکیانمی‌تواند به بهبود شرایط داخلی و کاهش تنش‌هایبین‌المللی کمک کند. سیاست‌های او می‌تواند به تقویت روابط خارجی و جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجیمنجر شود.

 

2. ‌‌‌‌تاثیرات بر اقتصاد و جامعه‌‌‌‌:

  - ‌‌‌‌سیاست‌های جلیلی‌‌‌‌: می‌تواند به تشدید مشکلات اقتصادی منجر شود. سیاست‌های سخت‌گیرانه ممکن است سرمایه‌گذاری‌های خارجی را کاهش دهد و اقتصاد را بیشتر تحت فشار قرار دهد.

  - ‌‌‌‌سیاست‌های پزشکیان‌‌‌‌: تمرکز بیشتری بر بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی دارد. سیاست‌های ویمی‌تواند به بهبود وضعیت اشتغال، کاهش فقر و افزایشرفاه اجتماعی منجر شود.

 

3. ‌‌‌‌حقوق و آزادی‌های شهروندی‌‌‌‌:

  - ‌‌‌‌جلیلی‌‌‌‌: رویکرد سختگیرانه‌تری نسبت به آزادی‌های فردی و اجتماعی دارد. این رویکرد می‌تواندبه محدودیت‌های بیشتر در حقوق شهروندی و آزادی‌های مدنی منجر شود.

  - ‌‌‌‌پزشکیان‌‌‌‌: دیدگاه‌های معتدل‌تری در مورد حقوق و آزادی‌های شهروندی دارد و ممکن است به بهبود وضعیتحقوق بشر و افزایش آزادی‌های مدنی منجر شود.

 

تفاوت‌های رویکردی سعید جلیلی و مسعود پزشکیاندر حوزه کسب و کار و اقتصاد می‌تواند تأثیرات قابل توجهی بر فضای کسب و کار در ایران داشته باشد. در اینجا به برخی از این تفاوت‌ها و تأثیرات آنها می‌پردازم:

 

‌‌‌‌‌‌‌‌‌ رویکردهای سعید جلیلی در فضای کسب و کار

1. ‌‌‌‌سیاست‌های اقتصادی محافظه‌کارانه و بسته‌‌‌‌:

  - جلیلی به طور کلی سیاست‌های اقتصادیمحافظه‌کارانه و بسته‌تری دارد. وی ممکن است تمرکز بیشتری بر خودکفایی و اقتصاد مقاومتی داشته باشد که می‌تواند به محدودیت‌های بیشتر در واردات و سرمایه‌گذاری خارجی منجر شود.

 

2. ‌‌‌‌تحریم‌ها و تعاملات بین‌المللی‌‌‌‌:

  - جلیلی به دلیل مواضع تندروانه‌اش در مسائل بین‌المللی و هسته‌ای، ممکن است نتواند تحریم‌هایبین‌المللی را کاهش دهد و حتی باعث تشدید آنها شود. این امر می‌تواند به کاهش دسترسی به بازارهایجهانی و منابع مالی بین‌المللی منجر شود.

 

3. ‌‌‌‌محدودیت در نوآوری و تکنولوژی‌‌‌‌:

  - سیاست‌های محدودکننده و محافظه‌کارانه جلیلیممکن است فضای نوآوری و توسعه تکنولوژی را تضعیفکند. کاهش تعاملات بین‌المللی می‌تواند به کاهش دسترسی به تکنولوژی‌های پیشرفته و سرمایه‌گذاری‌های تحقیق و توسعه منجر شود.

 

‌‌‌‌‌‌‌‌‌ رویکردهای مسعود پزشکیان در فضای کسب و کار

1. ‌‌‌‌سیاست‌های اقتصادی بازتر و حمایتی‌‌‌‌:

  - پزشکیان به طور کلی دیدگاه‌های اقتصادی بازتر و حمایتی‌تری دارد. او ممکن است سیاست‌هایحمایتی از کسب و کارهای کوچک و متوسط و تسهیلشرایط برای سرمایه‌گذاری‌های خارجی را پیگیریکند.

 

2. ‌‌‌‌تعاملات بین‌المللی و کاهش تحریم‌ها‌‌‌‌:

  - پزشکیان به دلیل رویکرد معتدل‌ترش در سیاستخارجی، احتمال بیشتری برای کاهش تحریم‌ها و بهبود روابط بین‌المللی دارد. این امر می‌تواند به افزایشدسترسی به بازارهای جهانی، جذب سرمایه‌گذاری‌هایخارجی و بهبود وضعیت اقتصادی کشور منجر شود.

 

3. ‌‌‌‌تشویق به نوآوری و تکنولوژی‌‌‌‌:

  - سیاست‌های بازتر پزشکیان می‌تواند فضای نوآوریو توسعه تکنولوژی را تقویت کند. افزایش تعاملات بین‌المللی و دسترسی به تکنولوژی‌های پیشرفتهمی‌تواند به رشد و توسعه کسب و کارهای نوآور و پیشرفته کمک کند.

 

تفاوت‌های رویکردی جلیلی و پزشکیان در حوزه کسب و کار و اقتصاد نشان‌دهنده تاثیرات قابل توجهی است که هر یک از این نامزدها می‌توانند بر فضای کسب و کار کشور بگذارند. جلیلی با رویکرد محافظه‌کارانه و بسته‌تر خود ممکن است باعث محدودیت‌های بیشتر در اقتصاد و کاهش دسترسی به منابع بین‌المللی شود، در حالی که پزشکیان با رویکرد بازتر و حمایتی خود می‌تواند به بهبود فضای کسب و کار، افزایش تعاملات بین‌المللی و تقویت نوآوری و توسعه تکنولوژی کمک کند.

 

چه تفاوتی بین پزشکیان و روحانی وجود دارد؟ چگونه میتوان مشخص ساخت که سیاست های دولت روحانی در دولت پزشکیان تکرار نمی شود؟

 

1. ‌تفاوت در رویکرد و سیاست‌ها‌:

  - مسعود پزشکیان از نظر رویکرد و سیاست‌هایاقتصادی و اجتماعی، با حسن روحانی تفاوت‌های قابل توجهی دارد. پزشکیان به اصلاحات و بهبود شرایطاقتصادی و اجتماعی تاکید دارد و دیدگاه‌هایمعتدل‌تری نسبت به روحانی دارد. او بیشتر به توسعه داخلی و کاهش فشارهای اقتصادی بر مردم توجه دارد.

 

2. ‌سابقه و تجربه پزشکیان‌:

  - پزشکیان به عنوان یک پزشک و متخصص در حوزه بهداشت و درمان، دارای سابقه مدیریتی قوی و تجربه در زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی است. او به بهبود شرایط بهداشت و درمان و توجه به مسائل اجتماعی و اقتصادی مردم تاکید دارد.

 

3. ‌توجه به شفافیت و مبارزه با فساد‌:

  - پزشکیان در مقایسه با جلیلی، به شفافیتبیشتر و مبارزه با فساد اداری توجه دارد. این می‌تواندبه افزایش اعتماد عمومی و بهبود شرایط اقتصادی کمک کند.