|

یک قاب تجربه

در روزهای پایانی شهریور ۱۳۸۰ توفیق حاصل شد تا دیداری صمیمانه، ماندگار و پرخاطره با زنده‌یاد دکتر حسن حبیبی داشته باشم. او که دانشمندی متواضع و سیاست‌مداری آراسته به اخلاق کریمه و مدیری محبوب و مجرب با اندوخته‌ای از ادب، مهر و علم بود و تراز مدیریت کلان کشور را جلوه‌ای ممتاز بخشیده بود، با همان متانت همیشگی پذیرای این دیدار شد.

در روزهای پایانی شهریور ۱۳۸۰ توفیق حاصل شد تا دیداری صمیمانه، ماندگار و پرخاطره با زنده‌یاد دکتر حسن حبیبی داشته باشم. او که دانشمندی متواضع و سیاست‌مداری آراسته به اخلاق کریمه و مدیری محبوب و مجرب با اندوخته‌ای از ادب، مهر و علم بود و تراز مدیریت کلان کشور را جلوه‌ای ممتاز بخشیده بود، با همان متانت همیشگی پذیرای این دیدار شد. علت حضورم در محضر استاد، دعوت از ایشان برای شرکت و سخنرانی در مراسم یادروز حافظ در جوار آرامگاه او در شیراز بود. در مقدمه به‌عنوان یک شهروند ایرانی از تلاش‌های ارزنده‌اش طی دو دهه حضور در مدیریت کلان کشور قدردانی کردم و از ایشان خواستم به‌عنوان طبیب علم حقوق و مدیریت، در پایان مأموریتش در دولت، چنانچه بخواهد برای مدیران کشور در نحوه حکمرانی نسخه‌ای شفابخش بنویسد، چه خواهد گفت و نوشت.

پس از قبول دعوت برای حضور در مراسم یادروز حافظ، گفت ‌به‌جای نوشتن نسخه‌، تجربه‌ای را نقل می‌کنم شاید مؤثرتر افتد و ادامه داد: هنگامی که در پاریس مشغول ‌تحصیل بودم، فرصتی دست داد تا گذری بر تاریخ فرانسه بعد از جنگ جهانی دوم داشته باشم. مردم فرانسه بعد از جنگ که حاصل آن ویرانی فراوان و قربانی‌شدن بسیاری از انسان‌ها شده بود، به دنبال شخصیتی بودند که بتواند فرانسه را از بحران بیرون‌ کرده و به سامان برساند. در میان گزینه‌های مطرح آن زمان، یک قهرمان ملی که مقام فرماندهی ارتش فرانسه در جنگ را بر عهده داشت و رشادت‌های فراوان از او دیده بودند بیشتر جلوه‌گری می‌کرد. ژنرال دوگل همان شخصیتی بود که مردم در جست‌وجوی او بودند. موضوع ریاست‌جمهوری با دوگل مطرح شد، اما او به دلیل اینکه با مسئولیت‌ها و وظایف این سمت آشنا نیست، از پذیرش آن امتناع می‌ورزید، ولی در پی اصرار مردم، به‌ صورت مشروط پذیرفت‌ این سمت را بر عهده بگیرد؛ بنابراین ابتدا مراحل سه‌گانه‌ای را قبل از پذیرش مسئولیت مطرح کرد:

نخست آنکه نخبگان فرانسه جمع شوند و بگویند که فرانسه بعد از جنگ باید به کجا برود و برسد؟ (چشم‌انداز) آینده فرانسه چیست؟ سپس استراتژیست‌ها و سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان فرانسوی دیدگاه نخبگان را به برنامه‌های عملیاتی و قابل اجرا تبدیل کنند. و سوم آنکه روش و متدولوژی اجرائی برنامه‌ها و سیاست‌  مشخص شود.

پس از تحقق مراحل سه‌گانه یادشده باید رئیس‌جمهور و کادر اجرائی دولت (شامل وزیران، مدیران، فرمانداران و‌...) تحت آموزش لازم قرار گیرند تا دولت فرانسه با یک آهنگ و ملودی اداره شود. ژنرال دوگل خود در این مرحله پیش‌گام شد تا آموزش‌های لازم برای مقام مهم ریاست‌جمهوری را ببیند. دوگل بیش از دو ماه تحت آموزش قرار گرفت که‌ رئیس‌جمهور چه وظایفی دارد؟ چگونه باید رفتار کند؟ و‌... . از نحوه لباس‌پوشیدن و کلاه بر سر گذاشتن، عصا به دست گرفتن، گام‌برداشتن، ملاقات‌کردن، استقبال و بدرقه میهمانان، نحوه نشست و برخاست و نگاه مخاطب، چگونه سخن‌گفتن، به اقتضای شرایط چه سخنی گفتن و‌... از‌جمله مواردی بود که ژنرال دوگل مشتاقانه آنها را فرا گرفت و در نتیجه در قامت یک رئیس‌جمهور مقتدر و در کلاس جهانی و اثرگذار جلوه کرد. دوگل در ابتدای مسئولیت خود در دولت علاوه بر اعزام مدیران به کلاس‌های آموزشی برای تشکیل یک دولت هماهنگ و تربیت مدیران آینده، در کنار آموزش نسل جوان‌تر، آنها را به‌عنوان مشاوران دولت در کنار مدیران مجرب قرار داد تا در آینده با مشکل خلأ مدیریت صاحب دانش و تجربه روبه‌رو نشود «که تجربه، فوری و نیاز مبرم امروز و فردای حکمرانی ایران نیز هست» و البته گفته‌های دیگری که در ملاقات پنج‌ساعته با دکتر حبیبی مطرح شد که بیان آن در این مقال و مجال نمی‌گنجد. کوتاه سخن اینکه بیان این تجربه بدون تردید می‌تواند به مدیران و دولت آینده، به‌ویژه رئیس‌جمهور محترم دکتر پزشکیان، کمک شایانی کند. بدون شک‌ پاکدستی، صداقت، شجاعت و برخاستن از متن مردم و از جنس آنها بودن از ویژگی‌های مدیرت کلان کشور و ریاست‌جمهوری است که آقای دکتر پزشکیان خوشبختانه از آن بهره‌مند است؛ بااین‌حال، انتظار می‌رود‌ ایشان شأن و جایگاه ریاست‌جمهوری را متناسب با جایگاه درخشان فرهنگ ملی ایران پاس دارد. اگر خزانه لغات فارسی ایشان محدود است، می‌تواند به کمک مشاوران امین در تهیه متن مناسب بهره بگیرند. آقای پزشکیان باید به یاد داشته باشد آنچه در ذهن او و با حسن نیت می‌گذرد، در مقام بیان و گفتار ممکن است برای مخاطب با برداشت دیگری همراه باشد و رسیدن به فهم و درک و برداشت مشترک از گفتار رئیس‌جمهور و مردم در استمرار همکاری، همدلی و اعتماد به ایشان بسیار اهمیت دارد؛ زیرا هر سوء‌برداشتی می‌تواند زمینه نارضایتی ناخواسته‌ای را فراهم کند. (به‌ویژه در گفت‌وگوهای بین‌المللی) مردم می‌خواهند پزشکیان خودش باشد؛ پزشکیان پزشک، نماینده مردم، برای ایران اما جایگاه ریاست‌جمهوری یک جایگاه حقوقی و ملی است و امانتی از سوی مردم که باید پاس داشته شود. پزشکیان باید نماینده معدل جامعه ایرانی باشد، فاخر سخن بگوید، فاخر بنویسد، فاخر نشست و برخاست کند (هیچ‌کدام از اینها با مردمی‌بودن منافاتی ندارد، بلکه عین خواست آنهاست). رئیس‌جمهور باید فرهنگ، ادب و هنر ایرانی را نمایندگی کند. همان‌گونه که کلام امیر مؤمنان راهنمای فکر و اندیشه و عمل اوست، آداب و سنن ایرانیان نیز زینت‌بخش و جلوه‌گاه حضور و بروزش باشد. رئیس‌جمهور باید بین حضور در میان مردم و مجالس و محافل مردمی و انجام وظایف ستادی که مسئولیت اصلی و مهم اوست، تعادل برقرار کند. حضور پر‌شور‌و‌شوق بین مردم بدون دستاورد برای کوتاه‌مدت ممکن است مردم را خوشحال کند، اما در درازمدت آنچه موجب رضایت آنها می‌شود دستاورد‌های ملموس است. آنچه گفتیم بازگویی یک تجربه و نه یک نصیحت بود و نه پند و اندرز. جسارت به حضور مردی بود که امید این روزها و آینده مردمان شکیبا و شایسته ایران‌زمین به‌ویژه نسل نوپا و جوان و جویای هویت راستین است. دعای ملت ما بدرقه راهتان باشد. برای ایران سرافراز.