جنوب لبنان؛ نبردی که سرنوشت منطقه را رقم خواهد زد
از هفته گذشته با آغاز عملیات زمینی اسرائیل، جنوب لبنان بار دیگر آوردگاه رزمندگان حزبالله علیه اشغالگران شده است. ارتش اسرائیل بر آن است که نخست بر ارتفاعات جنوب رودخانه لیتانی در منطقه جبلعامل چیره شده و با محرومکردن حزبالله از اشراف نظامی بر فلسطین اشغالی، رزمندگان مقاومت را تا آن سوی رودخانه لیتانی به عقب براند. این نبرد تا حد بسیار زیادی سرنوشت لبنان و منطقه را رقم خواهد زد. در صورتی که صهیونیستها بتوانند این مناطق را تصرف کرده و البته خود را در آنجا تثبیت کنند، حزبالله و محور مقاومت دچار آسیبی بزرگ خواهند شد.
از هفته گذشته با آغاز عملیات زمینی اسرائیل، جنوب لبنان بار دیگر آوردگاه رزمندگان حزبالله علیه اشغالگران شده است. ارتش اسرائیل بر آن است که نخست بر ارتفاعات جنوب رودخانه لیتانی در منطقه جبلعامل چیره شده و با محرومکردن حزبالله از اشراف نظامی بر فلسطین اشغالی، رزمندگان مقاومت را تا آن سوی رودخانه لیتانی به عقب براند. این نبرد تا حد بسیار زیادی سرنوشت لبنان و منطقه را رقم خواهد زد. در صورتی که صهیونیستها بتوانند این مناطق را تصرف کرده و البته خود را در آنجا تثبیت کنند، حزبالله و محور مقاومت دچار آسیبی بزرگ خواهند شد. در غیر این صورت، مقاومت اسلامی، بلندپروازیهای بنیامین نتانیاهو و طرح خاورمیانه جدیدش را در همان جنوب دفن خواهد کرد. به این معنا، نبرد جنوب لبنان، این کشور و غرب آسیا را بر سر یک دوراهی تاریخی میان 1982 و 2006 قرار داده است. در یک سو بازگشت به نتایج جنگ 1982 و افول مقاومت قرار دارد و سوی دیگر آن 2006، مسیری که در نهایت به تثبیت حزبالله و محور مقاومت منجر شد. اما چرا 1982 و 2006 برای فهم سمت و سوی جنگ کنونی اهمیت دارد؟ دلیل آن آثاری است که این دو جنگ برای سالهای طولانی بر مردم و سیاست غرب آسیا بر جای گذاشت. در سال 1982، اسرائیل در دوران نخستوزیری مناخیم بگین، توانست سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) به رهبری یاسر عرفات را از خاک لبنان اخراج کند. حمله زمینی گسترده اسرائیل در ژوئن 1982 که تا قلب بیروت پیش رفت، ضربهای مهلک به جایگاه این سازمان و راهبرد مسلحانه آن وارد کرد. از سپتامبر سیاه سال 1970 در اردن و جابهجایی گرانیگاه عملیاتی و سیاسی ساف به لبنان، عرفات مبارزه رهاییبخش علیه استعمار صهیونیستی را از این کشور هدایت و اجرا میکرد. ساف در اوج محبوبیت و قدرت قرار داشت و «انقلاب فلسطین» در کانون مبارزات آزادیبخش جهان از آفریقا تا آمریکای لاتین بود. اما اشغال لبنان در 1982 و کوچ اجباری عرفات و دیگر رهبران ساف به تونس، دوران طلایی «انقلاب فلسطین» را به پایان رساند. ساف از پایگاه خود در مرزهای فلسطین محروم شد. پس از آن یاسر عرفات به چرخهای از زدوبندهای سیاسی وارد شد که چند سال بعد به صلح اسلو و شکلگیری دولت خودگردان انجامید. اسرائیل در جریان اشغال 1982، نزدیک به50 هزار لبنانی و فلسطینی را کشت تا توانست ساف را خلع سلاح و از لبنان اخراج کند. بلافاصله آمریکا دست به کار شد تا توافقنامه 17 می 1983 میان صهیونیستها و دولت فالانژ امین جمیل امضا شود. لبنان به این ترتیب قرار بود که تحتالوصایه صهیونیستها قرار گرفته و به جرگه رژیمهایی وارد شود که با اسرائیل پیمان صلح امضا کرده بودند. افول «انقلاب فلسطین» در 1982، آغاز دوران «مقاومت اسلامی» در لبنان و فلسطین شد. حزبالله لبنان از دل مقاومت علیه اشغال صهیونیستها رویید و توانست هم دولت جمیل را وادار به لغو توافقنامه 17 می کند و هم ارتش اسرائیل را از خاک لبنان اخراج کند. همین روند در عرصه فلسطینی، ظهور جهاد اسلامی و حماس را در پی داشت. به این ترتیب، نیروهای اسلامی محور مبارزه آزادیبخش در لبنان و فلسطین شدند تا منطقه وارد دوران مقاومت اسلامی شود. از سال 1982 به این سو، این مقاومت در قالب شبکهای فرامرزی و فرافرقهای از دولتها و جنبشها بالیده و نقش مهمی در شکلدادن به معادلات منطقه داشته است. این نقش در جریان آزادسازی خاک لبنان در سال 2000 و ناکامی اسرائیل در جنگ 2006 تثبیت شد. در جنگ 33روزه سال 2006، دولت ایهود اولمرت با هدف اعلامشده «نابودکردن» حزبالله وارد لبنان شد. قرار بود با فتح خاکریز حزبالله در لبنان، مسیر آمریکا برای حمله به سوریه و ایران هموار شود. اما هنگامی که وادی حجیر در جنوب لبنان قتلگاه گردانهای نخبه ارتش اشغالگر و گورستان تانکهای پیشرفته مرکاو اسرائیلی شد، تردیدی نماند که لبنان دیگر مانند 1982 نبوده و دوران حملههای برقآسا و جنگهای کوتاه و پردستاورد برای صهیونیستها به سر آمده است. در 2006 طرح خاورمیانه جدید دولت بوش در جبلعامل مدفون شد. از آن جنگ به این سو، حزبالله تعیینکنندهترین جریان در سیاست داخلی لبنان شد که نمونه آن انتخاب میشل عون به ریاستجمهوری با پشتیبانی حزبالله بود. در عرصه منطقه، حزب بازیگر مهمی در شکلدادن به تحولات منطقه از سوریه تا یمن شد. نتایج اشغال 2006 آنچنان برای صهیونیستها تلخ بود که جنگ جاری علیه لبنان تسویهحساب جنگ 33روزه به شمار میرود. به دنبال شهادت
سیدحسن نصرالله و ترور دیگر رهبران مقاومت، بنیامین نتانیاهو این جرئت را پیدا کرده که با ادبیات سال 2006 سخن گفته و مدعی تغییر توازن قوای غرب آسیا و به وجود آوردن یک خاورمیانه جدید شود. او خود را در قامت مناخیم بگین و در موضع تاختن، اگر نه تا قلب بیروت بلکه تا کرانه لیتانی میبیند. با این حال، طولانیشدن نبرد در جنوب و فرسایش ماشین جنگی صهیونیستها چشمان او را دیر یا زود بر حقایق میدان باز خواهد کرد. اما اگر حزبالله در سرزمین جبلعامل ناکام بماند، نهتنها محور مقاومت ضربهای جبرانناپذیر خواهد خورد بلکه شاید شاهد پایان دوران مقاومت اسلامی در غرب آسیا باشیم. نبرد جنوب تعیین خواهد کرد که کدام یک از دو مسیر تاریخی 1982 یا 2006 سرنوشت حزبالله و محور مقاومت خواهد بود.