|

منطق جنگ؛ فلسفه قدرت

بازی قدرت، مستلزم جنگ است اما عقلانیت حاکم بر جهان، جنگ را منع می‌کند. این تناقض، کشورها را به جنگ در میدان دیگران می‌کشاند، با جنگ‌افروزی یا استفاده از جنگ جاری دیگران. استفاده نادرست از قدرت و درگیرکردن آن با جنگ مستقیم، باعث زوال قدرت می‌شود. سابقه روسیه، آلمان، فرانسه، ژاپن و عثمانی در 150 گذشته، از این نمونه هستند

بازی قدرت، مستلزم جنگ است اما عقلانیت حاکم بر جهان، جنگ را منع می‌کند. این تناقض، کشورها را به جنگ در میدان دیگران می‌کشاند، با جنگ‌افروزی یا استفاده از جنگ جاری دیگران. استفاده نادرست از قدرت و درگیرکردن آن با جنگ مستقیم، باعث زوال قدرت می‌شود. سابقه روسیه، آلمان، فرانسه، ژاپن و عثمانی در 150 گذشته، از این نمونه هستند. قدرت نظامی تا جایی بازدارنده است که عنصر زور استفاده نشود. فرق ندارد کدام کشور باشد، جنگ و بحران، موقعیت هر کشوری را پایین می‌آورد. کشور را زمین مبارزه و بازی دیگران می‌کند. حتی دستاوردهای احتمالی جنگ، جبران خسارت‌های چندبعدی آن نیست. سود فروش سلاح جزئی‌ترین منافع جنگ دیگران است. سلاح رایگان برای اهداف اصلی، سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود. اروپا، اوکراین را میدان جنگ خود با روسیه کرده است. کره شمالی در ازای پیمان دفاعی با روسیه، به میدان جنگ اوکراین رفته است. آمریکا و ترکیه هم در جهت اهداف استراتژیک، از این جنگ بهره می‌برند. حتی بازی فرضی ایران و چین در این میدان، کنشی عقلانی خواهد بود. اوکراین از تأمین‌کنندگان مهم غذا در جهان است. گرچه ایران از ابتدای جنگ اوکراین به شیوه‌های مسالمت‌آمیز تأکید داشته است؛ سابقه تحریم اتحادیه اروپا ضد چین و ایران، عضویت اوکراین در اتحادیه را خلاف منافع ایران و چین تعریف می‌کند. در چنین فضایی، کنش عکس منطق جهانی و کشاندن جنگ به داخل کشور، غیرمنطقی است. اوکراین برای در امان ماندن از حمله روسیه، به استقبال آن رفت و به مخروبه‌ای با میلیون‌ها آواره و کشته تبدیل شد. جنگ اوکراین از آغاز، قفلی پارادوکسی داشت. جلوگیری از عضویت اوکراین در ناتو، از دلایل این جنگ بود. حمایت از اوکراین برابر روسیه، دلیل اوکراین برای عضویت در ناتو بود. اکنون اگر صلح بدون توافق شود، اوکراین فورا عضو ناتو می‌شود. آنچه روسیه دنبال جلوگیری از آن بود، اتفاق می‌افتد. آنچه اوکراین دنبال جلوگیری از آن بود (جنگ) هم قبلا اتفاق افتاد. پس این همه هزینه برای چه بود؟ هدف حمله حماس هم آزادی چند صد مبارز اعلام شد. اما نه تنها این هدف محقق نشده، بلکه ده‌ها هزار شهید، صدها هزار آواره و میلیاردها دلار خسارت از توحش اسرائیل به جا مانده است. پس اینجا هم این همه هزینه برای چه بود؟ شاید هر دو این جنگ‌ها، ضمن ارتباط با هم، بازی در میدان جنگ دیگران باشد. شاید روسیه دنبال میدان دیگری خارج از جبهه اوکراین بوده است تا اکنون در صدمین سال پیوستن اوکراین به اتحادیه سوسیالیستی، پارادوکس جنگ اوکراین حل شود.